خلاصه‌ ‌کلام در احکام ایمان و اسلام

فهرست کتاب

عذرهای روزه نگرفتن

عذرهای روزه نگرفتن

۱- سفر: خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَ[البقرة: ۱۸۴].

(پس هر یک از شما که بیمار یا در سفر بود تعدادی از روزهای دیگر [را روزه گیرد]).

این نصی است صریح برای اباحۀ روزه نگرفتن برای مسافر، و اینکه برای وی جایز است قضای روزهایی را که روزه نگرفته به جای آورد.

۲- کسی که توانایی روزه را ندارد و امیدی به رفع آن ندارد، زیرا پروردگار متعال می‌فرماید:

﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ مَا ٱسۡتَطَعۡتُمۡ[التغابن: ۱۶].

(پس تا جایی که می‌توانید تقوای الله را پیشه سازید).

و می‌فرماید:

﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا[البقرة: ۲۸۶].

(خدا هیچکس را جز به اندازۀ توانش تکلیف نمی‌دهد).

اما به جای هر روزی که روزه نمی‌گیرد، باید به یک مستمند غذا دهد. [۱۴۸]

۳- بیمارانی که امید به شفایشان نیست، مگر آنکه خداوند بخواهد، مانند بیماران سرطانی یا دیالیزی؛ این دسته از بیماران سه حالت دارند:

نخست: اگر روزه برایشان سخت نیست و به آنان زیانی ندارد که در این صورت واجب است روزه گیرند.

دوم: اگر روزه برایشان سخت است اما زیانی برای آنان ندارد. این دسته از بیماران نباید روزه بگیرند زیرا در این صورت از رخصت خداوند متعال خارج شده‌اند و خود را به رنج و زحمت انداخته‌اند.

سوم: اینکه روزه برای بیماری او مضر باشد که در این صورت واجب است افطار کند و روزه برای وی جایز نیست، زیرا خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا ٢٩[النساء: ۲٩].

(و خود را به کشتن ندهید [که] همانا الله نسبت به شما مهربان است).

۴- زنانی که در عادت ماهیانه یا نفاس هستند: برای بانوانی که در حیض یا نفاس قرار دارند روزه حرام است و اگر هم روزه بگیرند پذیرفته نیست و باید به تعداد ایامی که روزه نبوده‌اند قضای آن را به جای آورند. [۱۴٩]

دلیلِ آن حدیث ابوسعید خدری ـ سـ است که رسول الله ـ جـ فرمودند: «آیا اینطور نیست که زن هنگامی که حیض می‌شود نماز نمی‌خواند و روزه نمی‌گیرد؟ این نقصان دین اوست». [۱۵۰]اما دلیل بر وجوب قضای روزه برای این بانوان، سخن خداوند متعال است که:

﴿فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَ[البقرة: ۱۸۵].

(پس تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بگیرید]).

و همچنین حدیث عائشه ـ لـ که می‌گوید: «ما در دوران رسول خدا ـ جـ عادت ماهیانه می‌شدیم؛ ما را به قضای روزه امر می‌کردند و به قضای نماز دستور نمی‌دادند». [۱۵۱]

۵- زنان آبستن یا شیرده. این دسته از بانوان سه حالت دارند:

حالت نخست: اگر برای خودشان یا فرزندشان نگران هستند روزه نمی‌گیرند و سپس [در وقت مناسب] قضای آن را به جای می‌آورند، به دلیل این سخن رسول الله ـ جـ که می‌فرماید: «همانا الله از مسافر نصف نماز، و روزه را برداشته است، و از زنان حامله و شیرده روزه را برداشته است». [۱۵۲]

حالت دوم: اگر تنها برای فرزندشان ترسیدند و روزه نگرفتند، طبق نظر صحیح‌تر علما همراه با قضا باید کفاره هم بدهند.

حالت سوم: اگر تنها برای خود نگران بودند تنها آن روز را قضا می‌کنند. [۱۵۳]

[۱۴۸] تفسیر ابن كثير (۱/ ۲۱۵)، فتح القدیر (۱/ ۱۸۰). [۱۴٩] شیخ الاسلام ابن تیمیة، مجموع الفتاوی (۲۵/ ۲۲۰). [۱۵۰] بخاری در کتاب الحیض، باب «ترک الحائض للصوم» (۳۰۴) و مسلم در کتاب الإیمان، باب «بیان نقصان الإیمان» (۸۰). [۱۵۱] بخاری در کتاب الحیض، باب «لا تقضي الحائض الصلاة» (۳۲۱) و مسلم در کتاب الحیض، باب «وجوبه تضاد الصوم» (۳۳۵). [۱۵۲] به روایت ابوداود در کتاب الصیام، باب الصوم في السفر (۲۴۰۸). شیخ آلبانی در صحیح سنن أبي‌داود (۲۰۸۳) آن را صحیح دانسته است. [۱۵۳] الممتع شرح زاد المستقنع (۶/ ۳۶۰-۳۶۱).