نگاهی به عقاید شیعه

عقیدۀ شیعه دربارۀ صفات خدا

عقیدۀ شیعه دربارۀ صفات خدا

شیعه‌ها اوّلین گروهی هستند که قائل به تجسم شدند، شیخ الإسلام ابن تیمیه می‌گوید: نخستین افرادی از شیعه که این عقیده را اعلام کردند،‌ عبارتند از: هشام ابن الحکم [۱۴]، هشام بن سالم جوالیقی، ‌یونس بن عبدالرحمن قمی و ابوجعفر احول [۱۵].

همۀ این افراد از بزرگان شیعه اثناعشری هستند که به جهمیه و معطله پیوستند، و مجموعه‌ای از روایات آنان، خداوند را با صفاتی سلبی که بر صفات ثابت خداوند افزوده‌اند، یاد کرده است، ابن بابویه بیش از هفتاد روایت ذکر کرده که می‌گوید: نمی‌توان خداوند را به وصف زمان، مکان، کیفیت، حرکت و انتقال و دیگر صفات اجسام توصیف نمود و خداوند حس، جسمانی و صورت نیست» [۱۶].

بزرگان شیعه این رویۀ غلط را برگزیده‌اند و در کنار آن صفات خداوند را که در قرآن و حدیث آمده نفی و انکار کرده‌اند.

و همچنین نزول الله جل شأنه را انکار می‌کنند و قایل به خلق قرآن هستند و رؤیت خداوند در آخرت را نفی می‌کنند،‌ در کتاب بحارالأنوار آمده که از ابوعبدالله جعفر صادق پرسیده شد که آیا خداوند در روز قیامت دیده می‌شود؟

وی در جواب گفت: سبحان الله خداوند از این خیلی بالاتر است، چشم‌ها تنها چیزی را می‌بینند که رنگ و کیفیتی داشته باشد، خداوند(خود) خالق رنگ‌ها و کیفیت است.

بلکه فراتر از این، می‌گویند: اگر کسی برخی از صفات مانند رؤیت را به خداوند نسبت دهد، مرتد شمرده می‌شود، این مطلب را شیخشان جعفر نجفی در کتاب (کشف الغطاء ص۴۱۷) آورده است، در صورتی که رؤیت خداوند در آخرت بدون احاطه و کیفیت خاصی، حق است و از کتاب و سنت به اثبات رسیده است، خداوند می‌فرماید: ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القیامة: ۲۲- ۲۳]. «برخی از چهره‌ها در آن روز شادابند و به سوی پروردگار خود نظر(نگاه)خواهند نمود».

و در صحیح بخاری و مسلم آمده که جریر بن عبدالله البجلی می‌گوید: همراه با پیامبرصنشسته بودیم، (شب چهاردهم ماه بود) ایشان به ماه نگاه کردند و سپس فرمودند: شما پروردگارتان را آشکارا مانند این ماه خواهید دید و در دیدن او دچار مشکل نخواهید شد [۱۷].

در این باره آیات و احادیث زیادی وجود دارد و ذکر همۀ آن‌ها در اینجا ممکن نیست [۱۸].

[۱۴] ابن تیمیه، منهاج السنة ۱/۲۰. [۱۵] اعتقادات فرق المسلمین والمشرکین ص ۹۷. [۱۶] ابن بابویه، التوحید ص ۵۷. [۱۷] بخارى حدیث شماره (۵۴۴) و مسلم حدیث شماره (۶۳۳). [۱۸] براى اطلاع بیشتر به کتاب الرؤیة نوشته دارقطنی و کتاب امام لالکائی مراجعه کنید.