عقیدۀ شیعه دربارۀ قرآن
روافض که امروزه بنام شیعه معروف هستند، معتقدند که این قرآنی که در دست ماست، آن قرآنی نیست که بر حضرت محمدصنازل شده است، بلکه این قرآن تحریف شده و در آن تغییر و تبدیل و کمی و بیشی صورت گرفته است، و جمهور محدثین شیعه قایل به تحریف قرآن هستند، این مطلب را نوری طبرسی در کتاب (فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب) بیان کرده است [۱۹].
محمد بن یعقوب کلینی در اصول کافی و در باب (إنه لم يجمع القرآن كلّه إلا الأئمة) از جابر روایت کرده که وی میگوید: از ابوجعفر شنیدم که میگفت: «هر کس ادعا کند که قرآن را کاملاً و همانگونه که نازل شده، جمع کرده است، دروغ میگوید، هیچ کس قرآن را آنگونه که نازل شده جمع و حفظ نکرده است مگر علی بن أبی طالب و امامان بعد از او».
احمد طبرسی در (الإحتجاج) و ملا حسن در تفسیر صافی آوردهاند که: عمر به زید بن ثابت گفت: علی قرآن را نزد ما آورده و رسواییهای مهاجرین و انصار در آن ذکر شده بود، و ما تصمیم گرفتهایم که قرآن را جمعآوری کنیم و رسواییهای مهاجرین و انصار را حذف کنیم، زید بن ثابت پیشنهادش را پذیرفت و سپس گفت: اگر من کار جمعآوری قرآن را همانگونه که شما میخواهید تمام کنم و پس از آن علی قرآنی را که خود جمع نموده ظاهر کند زحمات شما بر باد میشود، عمر گفت: پس چاره چیست؟ زید جواب داد: شما چاره را بهتر میدانید، عمر گفت: چارهای جز اینکه علی را بکشیم و از او راحت شویم، نداریم، و برای قتل علی توسط خالد بن ولید برنامهای ریختند، اما او موفق به انجامش نشد. هنگامی که عمر به خلافت رسید به قصد اینکه قرآن را تحریف کند از علی خواست تا قرآنی را که جمعآوری نموده بیاورد، او به علی گفت: ای ابوالحسن، همان قرآنی را که نزد ابوبکر آوردی بیاور تا همه بر آن اتفاق کنیم، علی در جواب گفت: هرگز، امکان ندارد، من آن قرآن را به این خاطر نزد ابوبکر آوردم که اتمام حجت کنم و روز قیامت شما نگویید که: ﴿إِنَّا كُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِينَ ١٧٢﴾[الأعراف: ۱۷۲]. «ما از این غافل بودیم».
و یا اینکه بگویید: ﴿مَا جِئۡتَنَاۚ﴾[الأعراف: ۱۲۹]. «آن را نزد ما نیاوردی» این قرآن را تنها پاکان و وصیان (از اولاد من) میتوانند دست بزنند، عمر گفت: آیا برای ظاهر کردنش وقت مشخصی وجود دارد؟ علی گفت: آری، هر گاه مهدی از اولاد من ظهور کند، قرآن را ظاهر میکند و مردم را بر آن عامل میگرداند [۲۰].
شیعهها هر چند به مقتضای تقیه، به تظاهر از کتاب نوری طبرسی اعلام برائت کنند، اما کتاب صدها روایت از علمای شیعه و از کتب معتبر آنان آورده که ثابت میکند که شیعهها به تحریف قرآن عقیدۀ جازم و ایمان دارند اما دوست ندارند که کسی دربارۀ این عقیده شان سخنی بگوید.
می ماند این مسأله که دو قرآن وجود دارد، یکی معلوم و مشخص است و آن دیگر قرآنی خصوصی و مخفی است که سورهای بنام سورۀ ولایت دارد، و جالب اینکه شیعهها معتقدند که آیۀ «وجعلنا عليّاً صهرك» [۲۱]از سورۀ «ألم نشرح»حذف شده!؟ واقعاً شرم آور است، در صورتی که خود میدانند که سورۀ «ألم نشرح»مکی است و علی در مکه داماد پیامبرصنبوده است.
[۱۹] حسین بن محمد تقی نوری طبرسی، فصل الخطاب ص ۳۲. [۲۰] طبرسی الإحتجاج ص۲۲۵ وفصل الخطاب ص ۷. [۲۱] «و على را داماد تو قرار دادیم».