عقیدۀ شیعه دربارۀ امامان
روافض اعتقاد دارند که امامان معصومند و غیب میدانند، کلینی میگوید: امام جعفر صادق÷فرمود: «ما مخزن علم و ترجمان امر خداییم، ما قومی معصوم هستیم که به پیروی از ما امر و از نافرمانی ما نهی شده است، ما برای همۀ آنان که زیر آسمان و روی زمین هستند، حجة الله البالغة هستیم» [۳۲].
و نیز از امام جعفر روایت میکند که فرمود: «هر گاه امام بخواهد چیزی را بداند (خود بخود) میداند و امامان میدانند که چه وقت میمیرند و مرگشان در اختیار خودشان است» [۳۳].
خمینی در یکی از رسائل خود امامان را از پیامبران افضل میداند، میگوید: «امامان ما مقامی دارند که هیچ فرشتۀ مقرب و پیامبر مبعوث شدهای به آن نمیرسند».
شیخ الإسلام ابن تیمیه میگوید: روافض میپندارند که دین در اختیار احبار و رهبان (روحانیون) است، هرچه را بخواهند حلال و یا حرام میکنند، و دین همان است که آنان تعیین کنند» [۳۴].
خوانندۀ گرامی! اگر میخواهی از کفر، شرک و افراط شیعیان اطلاع یابی اشعار زیر را که شیخشان ابراهیم حر عاملی دربارۀ حضرت علیساین سروده را بخوان، او میگوید:
۱- أباالحسن أنت عين الإله
وعنوان قدرته السامية؟
۲- أنت المحيط بعلم الغيوب
فهل تعزب عنك من خافية
۳- وأنت مدير رحي الكائنات
ولك أبحارها السامية
۴- لك الأمر إن شئت تحيي غداً
وإن شئت تسفح بالناصية
۱- ای ابوالحسن تو چشم خدا و نشان قدرت بلندش هستی.
۲- علم غیب کف دست توست، مگر چیزی از تو پنهان میماند.
۳- تو آسیای کائنات و صاحب دریاهای بیکرانش هستی.
۴- اختیار با توست، اگر بخواهی فردا(ی قیامت) زنده میکنی و اگر بخواهی به موی پیشانی میکشانی.
شخصی دیگر در مدح حضرت علی بن ابی طالبسمیگوید:
أبا حسن أنت زوج البتول
وجنب الإله ونفس الرسول
وبدر الكمال وشمس العقول
ومملوك رب وأنت الملك
دعاك النبي بيوم الكدير
ونص عليك بأمر الغدير
لأنك للمؤمنين الأمير
وعقد ولايته قلدك
إليك تصير جميع الأمور
وأنت العليم بذات الصدور
وأنت المبعثر ما في القبور
وحكم القيامة بالنص لك
وأنت السميع وأنت البصير
وأنت على كل شيء قدير
ولولاك ما كان نجم يسير
و لا دار لولاك الفلك
وأنت بكل البرايا عليم
وأنت المكلم أهل الرقيم
ولولاك ما كان موسى الكليم
كليماً فسبحان من كونك
سترى سر أسمك في العالمين
فحبك كالشمس فوق الجبين
وبغضك في أوجه المبغضين
كقير فلا فاز من أبغضك
فمن ذاك كان ومن ذا يكون
وما الأنبياء وما المرسلون
وما القلم اللوح ما العالمون
وكل عبيد مماليك لك
أبا حسن يا مدير الوجود
وكهف الطريد ومأوى الوفود
ومسقي محبيك يوم الورود
ومنكر في البعث من أنكرك
أبا حسن يا علي الفخار
ولاءك لي في ضريحي منار
واسمك لي في المضيق الشعار؟
وحبك مدخلي جنتك
بك المزيدي علي دخيل
إذا جاء أمر الإله الجليل
ونادى المنادي الرحيل الرحيل
وحاشاك تترك من لاذ بك
۱- ابوالحسن تو همسر بتول، پهلوی خدا و جان پیامبری.
۲- تو بدرکمال و خورشید عقولی و مملوک پروردگار و تو پادشاهی.
۳- پیامبر در روز ابری تو را فرا خواند و تو را به امر غدیر بر گزید(واعلام کرد).
۴- به این که تو مؤمنان را امیری و عهد ولایتش را به گردنت آویخت.
۵- بازگشت همۀ امور به سوی توست و آنچه در دلهاست تو بدان آگاهی.
۶- تو مردگان را از قبرها بر میانگیزی و حکم قیامت مخصوص توست.
۷- تو سمیع و تو بصیری، و تو بر هر کاری توانایی.
۸- اگر تو نبودی هیچ ستارهای حرکت نمیکرد و بیتو فلک نمیچرخید.
۹- تو به تمام مخلوقات آگاهی و تو با مردگان سخن میگویی.
۱۰- اگر نبودی موسی، کلیم الله نمیشد، پس پاک است آنکه تو را آفریده.
۱۱- راز نامت را در جهانیان خواهی دید، محبت تو همچو خورشید بر فراز هر جبینی است.
۱۲- بغض تو در چهرۀ دشمنان همچو قیر است، ناکام باد هرکس تو را دشمن دارد.
۱۴،۱۳- هرچه بوده و هرچه پدیداید، پیامبران و مرسلین، قلم، لوح و همۀ جهانیان، برده و غلام و مال تو هستند.
۱۵- ابوالحسن ای گردانندۀ گیتی و پناه رانده شدگان و مأوای گروهها.
۱۶- یوم الورود [۳۵]محبانت را آب میدهی، و روز رستاخیز آنهایی را که تو را نشناختند، نمیشناسی.
۱۷- ابوالحسن ای علی پر افتخار، محبت تو روشنی قبر من است.
۱۸- در هر مشکلی نام تو ورد زبانم است و محبت تو مرا در بهشت وارد میکند.
۱۹- مزیدی دامن تو را میگیرد، آنگاه که امر خداوند جلیل (قیامت) فرا رسد.
۲۰- آنگاه که منادی فریاد بر آورد الرحیل الرحیل، کسی که به تو پناه آورده، مبادا رهایش کنی.
آیا کسی که به دین اسلام معتقد است چنین قصیدهای میگوید؟ بخدا سوگند اهل جاهلیت نیز به این شرک، کفر و افراطی که این رافضی گرفتارش شده، گرفتار نبودهاند.
[۳۲] کلینی، اصول کافی، ص ۱۶۵. [۳۳] مرجع سابق، کتاب الحجة (۱/۲۸۵). [۳۴] ابن تیمیه منهاج السنة (۱/۴۸۲). [۳۵] روز آب نوشیدن از حوض کوثر.