لوح دروغین فاطمه
«این نامهایست از خدای عزیز و حکیم برای محمد، پیامبر، نور، سفیر و حجاب و دلیلش فرود آورده آن را روح الأمین(جبرئیل) از نزد پروردگار جهانیان، ای محمد اسمهای مرا تعظیم کن و نعمتهایم را شکرگذار باش و آن را انکار مکن، همانا من خدایم، خدایی جز من نیست مقهور کنندۀ جباران و یاور مظلومان و حاکم روز قیامت هستم، همانا من خدایم، خدایی جز من نیست، هرکس امیدی غیر فضل من و یا بیمی غیر عدل من داشته باشد او را عذابی میدهم که به کسی دیگر از جهانیان نخواهم داد، پس تنها مرا عبادت کن و بر من توکل کن، من هیچ پیامبری نفرستادم که روزهایش را کامل و مدتش را تمام کرده باشم مگر اینکه برای او یک وصیی قرار دادهام، و من تو را بر پیامبران برتری دادم و وصی تو را نیز بر دیگر وصیان برتری دادم، و تو را به دو فرزندت حسن و حسین نوازیدم، حسن را پس از پدرش معدن علم خود و حسین را مخزن وحی خویش قرار دادم و او را به شهادت افتخار دادم و عاقبتش را به سعادت گردانیدم، او برترین کسی است که شهید شده و از همۀ شهیدان درجهاش بالاتر است، کلمۀ تامة (دین کامل) با او حجت بالغهام نزد اوست، به وسیلۀ اهل بیتش پاداش و یا عذاب میدهم، اولین آنان علی سید عابدان و زینت اولیای گذشتۀ من است، و فرزندش، شبیه جد ستوده شدهاش، محمد(باقر) شکافندۀ علم من و معدن حکمتم است، و آنان که در جعفر شک دارند تباه میشوند، هرکس او را رد کند گویا مرا رد کرده، حتماً جعفر را عزت و احترام میدهم و او را دربارۀ پیروان و یاوران و اولیایش راضی میگردانم، پس از او موسی فتنهای کور و تاریک داده شد، زیرا ریسمان فرض من پاره و حجتم ناپدید نمیشود و اولیای من جامی پر خواهند نوشید، هرکس یکی از آنان را انکار کند، نعمت مرا انکار کرده و هرکس آیهای از کتاب مرا تغییر دهد بر من افترا بسته، وای بر مفتریان منکر هنگام به پایان رسیدن مدت موسی بنده و حبیب و برگزیدهام دربارۀ علی، ولی و ناصر من (........) او را میآزمایم به حمل آن، مردی خبیث متکبر او را میکشد، در شهری که بندۀ صالح آن را ساخت در کنار بدترین مخلوقم دفن میشود، حتماً دستورش میدهم به محمد فرزند و خلیفهاش و وارث علمش، او معدن علم من و محل راز و حجت من بر بندگانم است، هرکس به او ایمان آورد، بهشت را جایگاهش میگردانم و سفارش او را برای هفتاد نفر از اهل بیتش که همه جهنمی باشند، میپذیرم و فرزندش علی را خاتمه به سعادت میکنم، او ولی و ناصر من و شاهد بر خلق و امین وحی من است، از او دعوتگر به راهم و مخزن علمم حسن را بیرون میآورم و این امر را با فرزندش کامل میکنم (......) رحمتی است برای جهانیان، کمال موسی و شادابی عیسی و صبر ایوب دارد، در زمان او اولیای من ذلیل میگردند، سرهایشان مانند سرهای ترک و دیلم هدیه برده میشود، کشته و سوخته میشوند، بیمناک و مرعوب میگردند، زمین از خونشان رنگین میشود، آه و ناله میان زنانشان زیاد میگردد، آنان بدرستی اولیای من هستند با آنان هر فتنۀ کور و سیاه را دفع میکنم و با آنان زلزلهها و طوق و زنجیرها را دور میکنم، درود و رحمت پروردگار بر آنان باد، آنها هدایت یافتگانند، عبدالرحمن بن سالم میگوید: ابوبصیر گفت: اگر در عمر خود هیچ حدیثی جز این نشنوی، برایت کافیست و این حدیث پنهان بدار مگر از اهل آن [۸۱].
[۸۱] کلینی، الکافی ۱/۵۲۷، فیض کاشانی، الوافی ۲/۷۲، ابن بابویه قمی، اکمال الدین ص۳۰۱-۳۰۴. روافض ادعا مىکنند که جبرئیل این لوح را پس از وفات پیامبرصبر فاطمهلنازل کرد و حضرت علىسکه آن هنگام پشت پرده مخفى بود، همه جبرئیل گفت، همه را نوشت (کلینی، کافی ۱/۱۸۵،۱۸۶) این دروغ و افتراى بزرگی است زیرا پس از وفات رسول اللهصوحی قطع شد، با وجود این نزد شیعه این لوح دروغین چنان ارزشى دارد که قرآن نزد اهل سنت.