تشابه روافض با یهود
شیخ الاسلام ابن تیمیه/میگوید: نشانۀ این مطلب این است که ابتلای یهود و روافض در یک چیز است و آن این که یهود میگوید: که پادشاهی جایز نیست مگر برای آل داوود و روافض میگویند: امامت جایز نیست مگر برای اولاد علی.
یهود میگوید: تا زمانی که مسیح ظهور نکرده و شمشیر فرود نیاید، جهاد نیست، روافض میگویند: تا هنگامی که مهدی ظهور نکرده و فریاد زنندهای از آسمان فریاد نزند، جهاد نیست.
یهود تا ستارگان دیده نشوند نماز نمیخوانند و روافض نیز نماز مغرب را تا ظاهر شدن ستارگان تأخیر میکنند، در صورتی که در حدیث آمده که: «لا تزال أمتي على الفطرة ما لـم يؤخروا الـمغرب إلى اشتباك النجوم» [۲۹]. «امت من تا زمانی که نماز مغرب را تا ظاهر شدن ستارگان تأخیر نکنند، بر فطرت خواهند بود».
یهود تورات را تحریف کردند و روافض قرآن را، و روافض مانند یهود قایل به مسح موزه (خُف) نیستند.
یهود با جبرئیل دشمنی دارند و میگویند: از میان فرشتگان جبرئیل دشمن ماست، و همچنین روافض میگویند که جبرئیل اشتباهاً به جای علی وحی را بر محمد نازل کرد [۳۰].
روافض در صفتی دیگر با نصاری شبیه هستند و آن اینکه زنان نصاری مهریه ندارند و بدون مهریه با زنان مقاربت میکنند و همچنین روافض زنان خود را متعه میکنند و آنان را برای خود حلال میدانند.
یهود و نصاری در دو چیز از شیعیان برترند و آن اینکه از یهود پرسیده شد که: بهترینان شما یهودیان چه کسانی هستند؟
گفتند: اصحاب و یاران موسی، و از نصاری پرسیدند که: بهترینان شما چه کسانی هستند؟
گفتند: حواریان عیسی، و از روافض پرسیدند که: بدترین افراد دین شما چه کسانی هستند؟ گفتند: اصحاب محمدص [۳۱].
[۲۹] امام احمد، المسند۴/۱۴۷، ۵/۴۱۷، ۴۲۲ و سنن ابوداوود ۴۱۸ و ابن ماجه ۶۸۹، در زوائد ذکر شده که: اسنادش حسن است. [۳۰] طائفهاى از شیعه بنام «غرائبية» معتقدند که جبرئیل÷خیانت کرده، زیرا بجاى على وحى را بر محمدصنازل کرده، در صورتى که على بن ابى طالب به پیامبرى از محمدصحقدارتر بود و به این خاطر مىگویند: «خان الأمين وصدها عن صدر». «جبرئیل امین خیانت کرد و وحى را از على دریغ داشت». ببین برادر مسلمان که چگونه حضرت جبرئیل÷را به خیانت متهم مىکنند، در صورتى که خداوند او را امین مىنامد آنجا که مىفرماید: ﴿نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ ١٩٣﴾. و نیز مىفرماید: ﴿مُّطَاعٖ ثَمَّ أَمِينٖ ٢١﴾برادر مسلمان دربارۀ این اعتقاد روافض چه مىتوان گفت؟ [۳۱] شیخ الإسلام ابن تیمیه، منهاج السنة ۱/۲۴.