سوره دارای سه مبحث است:
مختصری در مورد داستان اصحاب أخدود:
حکایت به زمان بعد از پیامبری پیامبر عیسی و مردمان سرزمین نجران «جنوب عربستان» برمیگردد که حاکمی ظالم بر آنها حکومت میکرد. در آن زمان سحر و ساحری بسیار شایع بود و هر حاکمی برای خود ساحری داشت. حاکم نجران نیز جوانی را انتخاب کرده بود تا فنون ساحری را از ساحر پیر در بار بیاموزد و در آینده جانشین او شود. آن جوان در مدت آموزش ساحری، با راهبی «روحانی مسیحی» آشنا شد و تحت تأثیر گفتار او قرار گرفت و ایمان آورده و نصرانی شد و به واسطهی ایمانش دارای کرامات شده و بیماران و حتی نابینایان را شفا میداد. این امر سبب شد مردم به آن جوان روی بیاورند و تابع سخنان او شوند. چون خبر به حاکم رسید جوان را احضار کرد و از او خواست از عقیدهاش برگردد اما چون جوان حاضر به آن نشد با شیوهای که خود جوان به حاکم یاد داد به شهادت رسید. شهادت جوان، انقلابی بزرگ را در بین مردم به راه انداخت و مردم فوج فوج به دین نصرانیت در آمدند. حاکم نیز چون از مقابله با آنها عاجز شده بود دستور داد گودالی بزرگ حفر کردند و آتشی عظیم در آن شعلهور ساختند. سپس تک تک مردم را به بالای آن گودال برده و امتحان میکردند. اگر از دینشان برمیگشتند آنها را رها میکردند و در غیر این صورت در آتش انداخته و نظارهگر سوختن آنها میشدند. خداوند به خاطر این نوع بلایی که بر سر مؤمنان در آوردند آنها را اصحاب اُخدود یعنی صاحبان گودال نامید. شرح کامل این داستان در صحیح مسلم و دیگر کتب حدیث و تفسیر آمده است.
مبحث اول: سنگدلانی به نام اصحاب اُخدود
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡبُرُوجِ١ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡمَوۡعُودِ٢ وَشَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ٣ قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ٤ ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ٥ إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودٞ٦ وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودٞ٧ وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ٨ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٩﴾[البروج: ۱-۹].
ترجمه
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«سوگند به آسمان دارای بُرجها (۱) و سوگند به روز موعود (۲) و سوگند به گواه و مورد گواهی (۳) مرگ بر صاحبان گودال! (۴) آتش دارای هیزم فراوان (۵) آنگاه که بر کنارهی آن نشسته بودند (۶) و آنان بر آنچه با مؤمنین میکردند گواه بودند (۷) و از آنها ایرادی نگرفتند مگر آنکه به خداوند شکست ناپذیر ستوده ایمان آوردند (۸) کسی که فرمانروایی آسمانها و زمین برای اوست، و خداوند بر همه چیز گواه است (۹)».
توضیحات:
﴿ذَاتِ﴾: صاحب ﴿بُرُوجِ﴾: ج بُرج: منزلگاه و جایگاه ظهور ستارگان در آسمان. اصل لغت بُرج به معنای ظهور است و به بناهای عظیم بُرج میگویند، چون بیشتر در معرض دید واقع هستند و ظهور بیشتری دارند. به ستارگان نیز بُرج میگویند و منازل دواردهگانهای که دوازده ستارهی مشهور در آن ظهور میکنند و نماد دوازده ماه سال هستند به ترتیب عبارتند از: حَمل، ثَور، جَوزاء، سرطان، أسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو، حوت. ﴿مَوۡعُودِ﴾: وعده داده شده، روز قیامت. ﴿شَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ﴾: گواه و مورد گواهی در مورد شاهد و مشهود اقوال مختلفی ذکر شده که مشهورترین آنها عبارتند از: ۱- شاهد آنچه در قیامت شهادت میدهد از انسان و فرشته و قرآن و أعضاء و جوارح و دیگر چیزها، و مشهود جمیع انسانها هستند ۲- شاهد روز جمعه است که بر اعمال نیک و بد ما در آن روز گواهی میدهد و مشهود روز عرفه است، چون مردم در آن مکان جمع میشوند و ملائکه نیز حاضر شده و رحمت را بر بندگان نازل میکنند، ۳- شاهد روز عید قربان و مشهود روز عرفه است و برعکس آن نیز گفتهاند ۴- شاهد خداوند و تمامی أنبیا هستند و مشهود امتهای هر پیامبرند ۵- شاهد مردم هستند که بر یگانگی خداوند شهادت میدهند و مشهود هم ذات خداوند است. قول مشهورتر در بین مفسرین قول دوم است. ﴿قُتِلَ﴾: لُعِنَ: کشته باد، لعنت باد! لعنت یعنی دوری از رحمت خداوند، و بدیهی است که به مراتب از مرگ دنیوی بدتر است. ﴿أُخۡدُودِ﴾: گودال و خندق مستطیلی که در زمین حفر میشود، جمع آن «أخادید» است. ﴿ٱلنَّارِ﴾: لفظ «النار» بدل از «أخدود» است. ﴿وَقُودِ﴾: برافروزنده، هیزم فراوان. ﴿عَلَيۡهَا قُعُودٞ﴾: بر بالا یا کنار آن گودال نشسته بودند. ﴿شُهُودٞ﴾: نظارهگر و گواه، به هردو معنای ذیل صحیح میباشد: ۱- نظارهگر عذاب مؤمنان بودند و از آن لذت میبردند. ۲- نظارهگر عذابی بودند که بر مؤمنان روا میداشتند، از این سبب در قیامت دیگر هیچ راه انکاری ندارند. ﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ﴾: و نمیتوانستند هیچ عیب و گناهی را به مؤمنان نسبت دهند و مؤمنان هیچ گناهی مرتکب نشده بودند مگر اینکه... ﴿عَزِيزِ﴾: نیرومند، غالب، شکست ناپذیر و چیره. ﴿حَمِيدِ﴾: ستوده شده که ستایش مخصوص ذات اوست و تمامی کائنات در حال ستایش او هستند. ﴿مُلۡكُ﴾: حکومت و فرمانروایی و پادشاهی. ﴿شَهِيدٌ﴾: گواه و شاهد.
مفهوم کلی آیات:
داستان اصحاب اخدود دارای تأثیراتی دو سویه است: از یک سو عبرتی است برای قریش به طور خاص که پیوسته در حال اذیت و آزار رساندن به مسلمانان بودند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمیکردند و به طور عام هشداری است برای تمام ستمگرانی که دینداری را جرم محسوب میکنند و مؤمنان را مجرمینی که به جرم ایمان باید تنبیه شوند و هردو گروه باید بدانند که خداوند در برابر ظلم هیچگاه ساکت نمینشیند همانگونه که در تاریخ آمده است نجاشی پادشاه حبشه به جنگ اصحاب اخدود رفته و آنها را شکست داد. همچنین این حکایت از سوی دیگر مایهی تسلیت و دلگرمی برای مؤمنانی است که چه در آغاز بعثت و چه تا حال حاضر پیوسته به سبب ایمان و استقامت در راه خدا مورد شکنجه و آزار واقع شدهاند تا بدانند که ایمان دارای مصائبی است که اگر انسان در برابر آن شکیبا باشد به او ارزشی مثال نازدنی میبخشد و بدون شک کفر همیشه بوده و خواهد بود.