تفسیر مبین- جزء 29 و 30

فهرست کتاب

سوره‌ی شرح

سوره‌ی شرح

معرفی سوره: سوره‌ی «شرح» یا «إنشراح» مکی است و بعد از سوره‌ی «ضحی» نازل شده و شامل هشت آیه است.

مناسبت آن با سوره‌ی قبل: این سوره دارای سیاقی کاملاً شبیه به سوره‌ی ضحی است، از این رو بسیاری ادعا کرده‌اند که این دو سوره در حقیقت یک سوره بیش نیست، زیرا دارای موضوعی مشترک است که همان بازگو نمودن عنایات خداوند و طریق شکرگزاری آن می‌باشد.

محور سوره: بیان نعمت‌های خداوند به پیامبر و دلجویی و اطمینان‌بخشی خداوند به وی تا بار سنگین دعوت بر او سبک آید.

عنوان سوره: عنایاتی دیگر به پیامبر

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡ لَكَ صَدۡرَكَ١ وَوَضَعۡنَا عَنكَ وِزۡرَكَ٢ ٱلَّذِيٓ أَنقَضَ ظَهۡرَكَ٣ وَرَفَعۡنَا لَكَ ذِكۡرَكَ٤ فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦ فَإِذَا فَرَغۡتَ فَٱنصَبۡ٧ وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَٱرۡغَب٨[الشرح: ۱-۸].

ترجمه:

به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان

«آیا سینه‌ات را برایت نگشاده‌ایم! (۱) و بار گرانت را از تو بر نداشتیم! (۲) همان که پشتت را سنگین کرده بود (۳) و نام تو را برایت پرآوازه ساختیم (۴) پس بی‌گمان همراه سختی آسانی است (۵) بی‌گمان همراه سختی آسانی است (۶) پس هرگاه فرصت یافتی (به عبادت) بکوش (۷) و به‌سوی پروردگارت روی آور (۸)».

توضیحات:

﴿أَلَمۡ نَشۡرَحۡصَدۡرَكَ: آیا نگشودیم سینه‌ات را؟ شرح صدر به معنای آزادی از هر چیزی است که مانع درک و فهم و پذیرش دعوت می‌شود. تعالیم اسلام به گونه‌ای است که سینه را (نفس و درون را) برای پذیرش حقایق، معرفت خداوند و هدایت فراخ می‌سازد و این به صورت عام برای همه‌ی مؤمنان وجود دارد، چنان‌که خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ[الأنعام: ۱۲۵]. «آن کس که خداوند بخواهد هدایتش کند پس سینه‌اش را برای پذیرش اسلام گشاده می‌دارد» عکس این مطلب، ضیق یا تنگی سینه است که نشانه‌ی گمراهی است. منظور از شرح صدر پیامبر ص، می‌تواند قدرت تحمل نزول وحی برایشان، تحمل مشکلات دعوت، شرح صدر ایشان در شب إسراء و یا قضیه‌ی شق الصدر در ده سالگی عمر مبارک‌شان باشد. ﴿وَضَعۡنَا: اصل لغت «وضَع» به معنای گذاشتن است اما وقتی همراه «عن» بیاید معنای بر عکس می‌دهد، یعنی «برداشتن»، مثل رغبت که در اصل به معنای روی آوردن است اما همراه «عن» معنای پشت کردن می‌دهد. ﴿وِزۡرَكَ: بار سنگین، گناه این بار سنگین یا گناه نسبت به پیامبر دو صورت دارد: ۱- حیرانی و سرگردانی نسبت به نداشتن شریعت صحیح الهی که در سوره‌ی ضُحی به ضلالت اطلاق شد و این بزرگ‌ترین باری بود که بر روح پیامبر سنگینی می‌کرد و نهایتاً به‌وسیله‌ی هدایت به اسلام برداشته شد و هرگونه اشتباهی که پیامبر در این دوران مرتکب شده بود مورد عفو و مغفرت قرار گرفت: ﴿لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ[الفتح: ۲] ۲- سختی‌های کار دعوت و نبوت و مشکلات یکتاپرستی و شرک، که خداوند تحمل آن‌ها را بر پیامبر آسان گردانید. ﴿أَنقَضَ(نَقُض): سنگینی که منجر به شکستن شود و صدای آن شکستن به گوش رسد. ﴿ذِكۡرَكَ: نام و آوازه‌ی تو را ﴿فَرَغۡتَ: فارغ شدی از کار دعوت مردم، یعنی هر زمان که فراغتی حاصل شد به عبادت مشغول شو. ﴿فَٱنصَبۡ: خود را خسته و رنجور کن، به عبادت خداوند و تقویت روحی خود بپرداز. ﴿فَٱرۡغَب: رغبت نشان ده، بگرای.

مفهوم کلی آیات:

لازمه‌ی هدایت و توفیق اولیه‌ای که خدا به مشتاقان سعادت می‌دهد تابش نور الهی بر قلب و فراخی روح و نفس است: ﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ[الأنعام: ۱۲۵]. ﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ[الزمر: ۲۲] این شرح صدر سبب می‌شود که شوق و رغبت به خداوند در انسان تقویت شود، تحمل سختی‌ها و مشکلات آسان گردد، قلب آرام گیرد و وجود انسان از تعلق شدید به دنیا و متعلقاتش رهایی یابد و البته خداوند تمامی این‌ها را جملگی به پیامبر صعنایت فرمود.

برداشت‌ها و فواید سوره:

۱- خداوند هیچ‌گاه بندگانش و مخصوصاً دعوتگران دینش را تنها نمی‌گذارد و پیوسته بعد از هر سختی و تنگنایی، آسانی و گشایشی مرحمت می‌دارد.

۲- مشغولیت به کار دعوت هیچ‌گاه نباید سبب غفلت و یا سستی انسان نسبت به عبادت شود.

۳- کثرت عمل صالح و تلاش بی‌وفقه در عبادت و خسته کردن جسم در هنگام عبادت، سبب پختگی روح و نفس انسان می‌شود و هیچ‌گاه نباید به عمل و عبادت اندک قناعت کرد و در پی حداقل بود. همراه هر سختی آسانی است و آسانی‌ها از دل سختی‌ها متولد می‌شود و لازمه‌ی تمامی موفقیت‌ها به کار گرفتن اسباب و عواملی است که بسترساز آن‌ها خواهد بود.

۴- خداوند نام و آوازه‌ی پیامبرش را بالا برد، نامش را در کنار کلمه‌ی توحید قرار داد، برای صلوات بر او ثواب در نظر گرفت، در اذان، اقامه، تشهد، خطبه، قرآن و بسیاری مواضع دیگر از ایشان نام برد و همه‌ی این‌ها مصادیقی از رفعت نام ایشان است.

***