سورهی عادیات
معرفی سوره: سورهی «عادیات» مکی است و بعد سورهی «عصر» نازل شده و شامل یازده آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی «زلزال» از گواهی زمین و معیار بودن عمل صحبت شد و در این سوره به اسبهای تازنده بر روی زمین و تشویق به انجام خیر و ترک شر اشاره شده است؛ همچنین در سورهی زلزال در مورد حسابرسی دقیق پروردگار صحبت شد و این سوره با سوگند به موضعگیری انسان در قبال این حقیقت، تأکید میکند که او ناسپاس و نافرمانبر و خود نیز شاهد این عملکرد زشت خویش است.
محور سوره: تکریم مجاهدان بهوسیلهی برشمردن اوصاف اسبهای آنها، انسان و خوی لجاجت و دنیاپرستی او و بیان علاج و درمان آن درد ویرانگر.
عنوان سوره: حیوان برتر از انسان ناسپاس
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
﴿وَٱلۡعَٰدِيَٰتِ ضَبۡحٗا ١ فَٱلۡمُورِيَٰتِ قَدۡحٗا ٢ فَٱلۡمُغِيرَٰتِ صُبۡحٗا ٣ فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤ فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَكَنُودٞ ٦ وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِكَ لَشَهِيدٞ ٧ وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَيۡرِ لَشَدِيدٌ ٨ أَفَلَا يَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِي ٱلۡقُبُورِ ٩ وَحُصِّلَ مَا فِي ٱلصُّدُورِ ١٠ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّخَبِيرُۢ ١١﴾[العادیات: ۱-۱۱].
ترجمه:
به نام خدواند بخشایندهی مهربان
«سوگند به اسبهای تیزپای پُر نفَس (۱) پس به آتش افروزان از کوبیدن نعل بر سنگ (۲) پس به یورش برندگان بامدادی (۳) که گرد و غباری بسیار برانگیزند (۴) ناگهان به میانهی آن درآیند (۵) همانا انسان نسبت به پروردگارش بس ناسپاس است (۶) و بیگمان او بر آن گواه است (۷) و همانا او در مالدوستی بسیار سرسخت است (۸) پس آیا نمیداند آنگاه که هر چه در قبرهاست برانگیخته گردد! (۹) و آنچه در سینههاست جمع آورده شود! (۱۰) به راستی که آن روز پروردگارشان به آنها بسی آگاه است (۱۱)».
توضیحات:
﴿َٱلۡعَٰدِيَٰتِ﴾(عَدؤ) ج عادیة: رفتن با شتاب، تیزدونده، تیزپا، تیزتک؛ ﴿ضَبۡحٗای: نوعی دویدن که با نفس زدن تند همراه است؛ از لحاظ إعرابی حال و یا مفعول مطلق برای فعل محذوف است ﴿ٱلۡمُورِيَٰتِ﴾(ایراء) ج موریه: آتش افروز، اخگرانگیز. ﴿قَدۡحٗا﴾: در اصل لغت به معنای استخراج است و معمولاً به جرقهی حاصل از زدن دو سنگ به همدیگر اطلاق میشود. در اینجا منظور برخورد سُم اسب با سنگ است که به ظاهر ایجاد جرقه میکند و حکایت از تندرو بودن اسب دارد. ﴿ٱلۡمُغِيرَٰتِ﴾(إغاره) ج مغیره: یورشبرنده که غافلگیرانه حمله میکند. ﴿صُبۡحٗا﴾: صبحگاهان. ﴿أَثَرۡنَ﴾(ثور): برانگیختن، زیر و رو کردن. ﴿بِهِ﴾: حرف «ب» در اینجا به معنای «فی» است و ضمیر «هـ» به صبح و یا میدان جهاد بر میگردد. ﴿نَقۡعٗا﴾: غبار؛ و به صبح نسبت داده شده، زیرا شدت جنگ معمولاً در روز و مخصوصاً اوائل آن است و غبار نیز در روز قابل رؤیت است. ﴿وَسَطۡنَ﴾: اسبها به وسط و میانهی لشکر دشمن حمله برند. ﴿جَمۡعًا﴾: لشکر دشمنان، در اینجا إعرابش مفعولٌ به است.
نکته: این پنج آیه، اوصاف اسبهای جهاد را بر میشمرد تا شکوه، صلابت و ارزش جهاد را به نمایش در آورد.
﴿لَكَنُودٞ﴾: بسیار ناسپاس، کفرانکننده نعمت پروردگار. ﴿عَلَىٰ ذَٰلِكَ﴾: بر ناسپاسی نفْسش نسبت به نعمتها. ﴿ٱلۡخَيۡرِ﴾: مال، چون مردم تصور میکنند که مال همیشه برای آنها خیر را در بر دارد اما غافل از اینکه بسیاری مواقع، مال بدبختی را برای صاحبش در پی خواهد داشت. ﴿بُعۡثِرَ﴾: زیر و رو شود، بیرون آورده شود، کنایه از برانگیختن مردگان از قبرهاست. ﴿مَا فِي ٱلۡقُبُورِ﴾: در قبر خفتگان. ﴿حُصِّلَ﴾: جمع آورده شود، تمییز داده شود، آنچه در سینهها نهفته است آشکار گردد و خیر از شر و نیت پاک از پلید تمییز داده شود و خداوند بر ذره ذرهی آن آگاهی کامل دارد.
مفهوم کلی آیات:
آنگاه که مَرکب یک مجاهد ارزش قسم خوردن پیدا میکند و به این زیبایی و شکوه توصیف میشود پرواضح است مجاهدی که از جان و مال خویش گذشته و در راه دین و اعتقاد، بدینسان مجاهدت میکند باید چه کرامتی در نزد خداوند داشته باشد. حب مال دنیا در وجود انسان غریزی است اما اگر انسان فراتر از مادیات رود و حساب و کتاب أخروی را در ذهن خود تصور نماید قطعاً از تعلقاتش به دنیا میکاهد و زندگی خود را سامان میدهد.
برداشتها و فواید سوره:
۱- آنچه در راه خداوند مورد استفاده قرار گیرد دارای مزیت و درجهی والایی نسبت به همنوعان خود میباشد خواه مجاهد باشد یا ابزارآلات جنگی او مثل اسبش.
۲- طبیعت آدمی بر پایهی بخل و ناسپاسی سرشته شده است اما با ممارست و تمرین میتوان آن را متعادل کرد و به جهت صحیح سوق داد.
۳- در قیامت تمامی مکنونات و اسرار قلب انسان و نیات مختلف او آشکار میشود و هیچ چیز از دید خداوند مخفی نمیماند و تمامی آنها مورد محاسبه قرار میگیرد.
۴- اعتقاد به آگاهی کامل خداوند از تمامی اعمال و نیات بشر، سبب میشود انسان همهی مکانها و زمانها را محضر خداوند بداند و عاقلانه و از روی حساب عمل کند.
۵- حیوانی که در راه پیشرفت دین خداوند به کار گرفته میشود به مراتب در نزد خداوند ارزشمندتر از انسان دنیاپرست و مالدوست است.
۶- خداوند در دنیا به احوال بندگانش آگاه است و هیچ ریز و درشتی را فرو نمیگذرد مگر آنکه در قیامت، ذره ذره آن را آشکار میسازد؛ سپس اگر خواست میبخشد و اگر خواست آن را به عقوبتی کیفر میکند.
۷- هر چند قیامت زمانهی آشکار شدن حقایق است اما در صحیح بخاری و مسلم از ابن عمر روایت شده که رسول الله صفرموده است: «مَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». «کسیکه عیب مسلمانی را بپوشاند خداوند در روز قیامت او را میپوشاند».
***