ذکر و دعا
الحمدُلله كَفِى وًسلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصطفى؛
امّا بعد:
ذکر هر آنچه از تسبیح، تنزیه، حمد، ثنا، ستایش و توصیف از صفات کمالیه و جلال و جمال و عظمت الهی است که بر زبان و قلب جریان مییابد [۱]، و بر همین اساس است که بندگان امر به ذکر فروان شدهاند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٤٢﴾[الأحزاب: ۴۱-۴۲]. و آیا مقامی والاتر و زیباتر و ارجمندتر از این برای ذاکران یافت خواهد شد؟!. آن هم در بارگاه آن ذات بینیاز بیهمتا و... ﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ﴾[البقرة: ۱۵۲]. به راستی که این سبقت جویندگان زندگانند و غافلان در کالبدهای بیروحشان مردگانند [۲]، هرچند انسان جاهلی از درک آن ناتوان و... باشد. در سخنی کوتاهتر میتوان سخن عارف و تابعی بزرگ سعید بن جبیر /را نقل کرد؛ «هر آن عملی که در راه اطاعت الله صورت میگیرد. ذکر الله است» [۳]. و بیانی دقیقتر را در کلام مفسر کبیر قرطبی مینامیم «مجلس ذکر مجلس علم و یادآوری است و همان مجالسی است که در آن از کلام خداوند رحمان و سنّت راستین رسولش جو اخبار سلف صالح و بیانات پیشوایان وارسته و زاهد اولیه، بدور از هرگونه تکلف و ظاهرپردازی و بدعت و پرهیز از انواع اهداف پلید و سودجویانه و طمّاعانه یاد شود» [۴].
و هدف از ذکر، تزکیه جانها و تطهیر قلبها و بیداری وجدانها بشری میباشد، تا شاید جانهای خسته و افسرده و ناامید روح تازۀ یافته و در مسیر سعادت خود و همنوعانشان در پیکار با برنامههای ابلیس سربلند و پیروز گردند.
و در فضیلت ذکر و دعا چنین آمده است: «که بعد از تلاوت قرآن هیچ عبادتی که بتوان آن را با زبان ادا کرد، با فضیلتتر و برتر از ذکر الله سبحان و برآوردن نیازها با دعاهای خالصانه به نزد او أنیست» [۵]. امّا این خود، آدبی ویژه و خاص دارد! چنانچه که پروردگار حکیم میفرماید:
﴿وَٱذۡكُر رَّبَّكَ فِي نَفۡسِكَ تَضَرُّعٗا وَخِيفَةٗ وَدُونَ ٱلۡجَهۡرِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٢٠٥﴾[الأعراف: ۲۰۵]. این آیه شریفه اشاره به این دارد که صحیح آن است که ذکر و دعا، سِرّی و خفی و با زاری و ناله و بدون هرگونه صدا بلندی و آواز جهری باشد! این روش صحیح در سنّت چنین نقل شده است، که: رسول خدا جدر سفری گروهی از مردم را دید که در هنگام دعا صدایشان را بلند میکردند، فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا، إِنَّ الَّذِي تَدْعُونَهُ سَمِيْعٌ قَرِيبٌ أَقْرَبُ إِلَى أَحَدِكُمْ مِنْ عُنُقِ رَاحِلَتِهِ» [۶]. یعنی «ای مردم! آرام بگیرید، زیرا شما شخص کر (ناشنوا) یا غایبی را که نمیخوانید!؛ براستی کسی را که میخوانید بسیار شنوا و نزدیک است، تا آنجا که به هر کدام از شما، از گردن شترش نزدیکتر میباشد».
بنابراین دعا نیز عبادت است بلکه مغز و ثمره عبادت را دعا تشکیل میدهد، تا آنجا که بندگان امر بدان شدهاند: ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ٦٠﴾[غافر: ۶۰]. «پروردگارتان میگوید: مرا به کمک بطلبید ـ و به فریاد و دعا بخوانید، و رفع نیازمندیها و حل مشکلات خود را از من بخواهید تا استجابت کرده و بپذیرم و کسانی که خود را بزرگتر از آن میدانند که مرا به فریاد بخوانند - از عبادت من سرپیچی کرده و استکبار میورزند ـ درحالیکه که خوار و پست و زبون و ذلیل میشوند وارد دوزخ - جهنم - خواهند شد» [۷].
در اینجا - آیۀ - «عبادت» بمعنای «دعا» آمده است و از جانب دیگر رسول خدا جمیفرماید: «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ». یعنی: «دعا، مغز و عصاره و سرچشمه و فرماندهی مرکز عبادت است». و در روایتی دیگر آمده است «الدُّعَاءُ هُوَ الْعِبَادَةُ». یعنی: «دعا قطعاً عبادت میباشد».
مجموعاً دعا برنامۀ حرکت و اتصال مخلوق با خالق و یا ریسمان مستحکم و ناگسستنی است که در هر زمان بشریت صلاحیت آن را پیدا کند، خود را بدان وسیله از عذاب و رنج و... خواهد رهانید. در هر صورت این کتابچه، گنجایش فضایل، مفاهیم، نکات، آداب، فلسفه و ... ذکر و دعا را نداشته، لذا بر راغبان و جویندگان است که در کتب فراوان و معتبر غوطهور شده تا بتوانند، مرواریدهای گرانبها و نایاب را استخراج نمایند.
وآخر دَعْوانا ان الحمدلله رب العالـمين
ابوعمر ابراهیم احراری خلف، زاهدان
دوازده رمضان المبارک، ۱۴۱۸ ھ ق
[۱] فقه السنة ج ۲ ص ۶۹ تألیف: سید سابق. [۲] اشاره به حدیث «سَبَقَ الـمفردون» رواه مسلم و حدیث: «مَثَلُ الَّذِي يَذْكُرُ رَبَّهُ وَالَّذِي لاَ يَذْكُرُ مَثَلُ الْـحَىِّ وَالـْمَيِّتِ» رواه البخاری میباشد. [۳] فقه السنة: ج۲، ص ۷۰. [۴] فقه السنة: ج۲، ص ۷۰. [۵] مختصر منهاج القاصدین، ابن قدامة ۲ ۵۸. [۶] و امام نووی در ریاض الصالحین در باب تکبیر مسافر، حدیث ۹۸۶ در حدیثی متفق علیه چنین نقل کرده است: «يَا أَيُّـهَا النَّاسُ، ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ، فَإِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا، إِنَّهُ مَعَكُمْ، إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ». به تحقیق شیخ البانی ص ۳۸۱، فقه السنة ج ۲ ص ۷۱. [۷] برگرفته شده از تفسیر نور - دکر خرم دل.