٥- صفت حکم
- چون طرفین دعوی نزد قاضی حاضر شوند، قاضی میگوید: کدام یک از شما مدعی است؟ و میتواند ساکت باشد تا یکی از آنها سخن گفتن را آغاز کند. پس هریک از آنها زودتر سخن گفت، او را بر دیگری مقدم کند و اگر طرف دعوای وی اقرار کرد، به نفع طرف اول بر دیگری حکم کند.
اگر طرف دعوی منکر ادعای مدعی شد، قاضی به مدعی میگوید: اگر بینهای داری، ارایه بده. بنابراین اگر بینه را حاضر نمود، آنرا در نظر گرفته و بر مبنای آن حکم میکند. و قاضی بر اساس علم خودش حکم نمیکند مگر در حالتهایی خاص که پیشتر به آنها اشاره شد.
- اگر مدعی گفت بینهای برای اثبات ادعای خود ندارد، قاضی به او اطلاع میدهد که این حق را دارد که مدعیعلیه نسبت به رد ادعای وی سوگند یاد کند؛ بنابراین اگر مدعی سوگند خوردن مدعیعلیه را پذیرفت، قاضی او را قسم میدهد و وی را رها میکند - اما اگر مدعیعلیه از سوگند خوردن خودداری کرد، بر علیه وی قضاوت میشود زیرا عدم سوگند خوردن وی دلیلی آشکار بر صدق و راستی ادعای مدعی میباشد.
قاضی میتواند در صورت خودداری مدعیعلیه از قسم خوردن، سوگند را متوجه مدعی کند، به ویژه زمانی که دلایل مدعی قوی باشد. و در این حالت اگر مدعی قسم بخورد، به نفع او قضاوت میشود و اگر کسیکه منکر ادعاست سوگند یاد کند و قاضی وی را رها کند و پس از آن مدعی بینهی لازم را ارایه دهد، به نفع مدعی حکم میشود. زیرا سوگند منکِر، خصومت را به پایان میبرد نه اینکه حق را ضایع کند.
و حکم قاضی نقض نمیشود مگر زمانی که مخالف با کتاب و سنت یا اجماع قطعی باشد.
و اصل در مسلمانان عدالت است مادامی که در باب عدالت مورد اتهام و شک و تردید قرار نگیرد و چون در عدالت متهم شد، باید در مورد عدالت ظاهری و باطنی وی بررسی لازم صورت گیرد. زیرا مباح شمردن خون و اموال مردم جایز نیست مگر با شهادت کسانیکه معروف به عدالت ظاهری و باطنی باشند. تا اینکه قاضی دچار قضاوتی حرام نشود.
الله متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ أَن تُصِيبُواْ قَوۡمَۢا بِجَهَٰلَةٖ فَتُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَا فَعَلۡتُمۡ نَٰدِمِينَ٦﴾[الحجرات: ٦] «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، اگر (شخص) فاسقی خبری برای شما آورد، پس (در باره آن) بررسی (و تحقیق) کنید، تا آنکه (مبادا) به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، آنگاه بر آنچه انجام دادهاید پشیمان شوید».