ابن رشد و ابن سینا
دیگر از مشاهیر متفکران که بر آراء ابن سینا اعتراض دارد ابوالوالید بن رشد اندلسی (متوفّی به سال ۵٩۱ هجری قمری) است. نزاع ابنرشد با ابن سینا از نوع نزاع غزالی و شهرستانی و ابنغیلان شمرده نمیشود زیرا غزالی، ارسطو را تخطئه میکند و شیخالرئیس را به خاطر تبعیت از ارسطو محکوم میشمارد (هر چند در برخی از موارد استثنائی اذعان دارد که ابن سینا در قول خود، منفرد است چنانکه در بحث از علم الهی مینویسد: «وقد انفرد به ابن سینا عن سائر الفلاسفة» [۱۳]) امّا ابن رشد خود یکی از بزرگترین شارحان و مفسّران فلسفۀ ارسطو محسوب میشود و نزاع وی با ابوعلی بر سر آنست که ابنرشد ادّعا دارد ابن سینا در پارهای از مواضع، سخن ارسطو را درنیافته و آن را تحریف کرده است! از همین رو در کتاب «تهافة التّهافة» که آن را در پاسخ غزالی نگاشته در مواردی ابن سینا را مسئول ایراد غزالی بر قدمای فلاسفه از جمله ارسطو میشمارد! بعنوان نمونه در بحث از قاعدۀ: «الواحد لا یصدر عنه إلّا الواحد» و تطبیق این قاعده با ماجرای آفرینش که ابن سینا و شاگردانش سخت بر آن پایبند بودهاند، غزالی اعتراضات مهم و قابل توجهی ابراز داشته است و ابنرشد در پاسخ غزالی اظهار میدارد که مقصود قدمای فلاسفه آن معنائی که ابن سینا آورده و مورد اعتراض غزالی واقع شده نبوده است و «ابن سینا و همفکران او، مذهب فلاسفه یونان را در علم الهی تغییر دادهاند بطوریکه از صورت برهانی، به شکل ظنی درآمده است!» «غیّروا مذهب القوم في العلم الإلهی حتّی صارظّنیا [۱۴]!».
ابنرشد در جایگاههای دیگر از کتاب خود نیز مکرّر با عبارت : «هذا کله تخرّص علیالفلاسفة من ابن سینا و أبي نصر» [۱۵]، همۀ اینها، پندارهای نادرستی است که از سوی ابن سینا و ابینصر فارابی به فلاسفه نسبت داده شده است!) و نظایر این تعبیر، میدهد.
[۱۳] تهافه الفلاسفه (مسأله ۱۱) صفحه ۱٩۶. [۱۴] تهافه التّهافه، طبع دارالمعارف مصر، الجزء الأوّل، صفحۀ ۳۰۱. [۱۵] تهافة التّهافة، صفحۀ ۳۰۶.