نقد آرای ابن سینا در الهیات

۳: نقد آراء ابن سینا در الهیّات

۳: نقد آراء ابن سینا در الهیّات

ابن سینا نیز مانند دیگر انسانها از خطا و اشتباه مصون نمانده و جای اعتراض در سخنان خود باقی گذارده است برخی از خطاهای او ناشی از کمبود اطّلاعات تجربی در روزگار گذشته است مانند اینک وی در رسالۀ «حدود» آب را «جوهری بسیط» تعریف کرده و دربارۀ آن می‌نویسد: «جوهر بسیط، طباعه أن یکون باردا رطبا مشفّا متّحرکاً إلی المکان الّذي تحت کرة الهواء وفوق الأرض» [۳۰].

یعنی: «آب، گوهر ساده است که طبیعتش سرد و مرطوب و شفّاف می‌باشد و به طور طبیعی به سوی مکانی که زیر کرۀ هوا و بالای زمین است جریان دارد»!

در حالیکه امروز می دانیم آب، عنصر ساده و بسیطی نیست بلکه مرکّب از اکسیژن و هیدروژن می‌باشد و نیز طبیعت آب، سرد نیست بلکه سردی و گرمی آب مربوط به دوری و نزدیکی آن از منبع حرارت است و آب بالطّبع نه گرم می‌باشد و نه سرد [۳۱]. یا اینکه ابن سینا بگواهی آثار گوناگون وی مانند شفاء، مبدأ و معاد، اشارات و غیر اینها، کرات آسمانی را موجودات زنده‌ای می‌پنداشته است که دارای نفوسی بوده و از حوادث زمین آگاهند و به خصوص حرکت ارادی دارند! چنانکه در کتاب «المبدأ و المعاد» می‌نویسد:

«... وأمّا السّبب في معرفة الکائنات واتّصال النّفس الانسانیّة بنفوس الأجرام السماویّة الّتي بان لنا فیما سلف أنّها عالمة بما یجري في العالم العنصریّ ... (إلی آخر کلامه)».

یعنی: «امّا آنچه موجب شناسائی عالم هستی می‌شود و سبب پیوند نفس انسانی با نفوس کرات آسمانی می گردد که در گذشته برای ما روشن شد [این است که] کرات مزبور از آنچه در جهان عنصری می‌گذرد آگاهند و ...».

ما اینگونه اشتباهات ابن سینا را مولود نقصان اطلاعات تجربی در عصر وی می‌دانیم و به خاطر این بیانات او را مورد ملامت قرار نمی دهیم امّا آنچه مایۀ اعتراض ما به شیخ‌الرئیس می‌شود لغزشهائیست که شیخ در امور عقلی محض، مرتکب شده و در مباحث خداشناسی و نبوت و معاد برای او پیش آمده است در حالیکه بسیاری از علمای اسلامی به برکت آشنایی کافی با قرآن کریم و تعقل صحیح، از آن خطاها مصون مانده‌اند.

بنابراین سعی می‌کنیم برخی از خطاهای چشمگییر ابن سینا را در امور مذکور بیاوریم و بدین وسیله نشان دهیم که «رجال‌زدگی» یعنی مقهور آراء دانشمندان شدن و أصالت و استقلال تحقیق را از دست دادن، ناروا است و چه بسا رجال بزرگی که به اشتباهات بزرگ نیز گرفتار شده‌اند! و بعلاوه معلوم می‌شود در امر دیانت، قول خدا و رسول (که دارای عصمت دریافت و تبلیغ می‌باشد) حجت است نه کلام فیلسوف و متکلم، هرچند از مشاهیر و معاریف بشمار آیند.

[۳۰] رساله في الحدود از مجموعه (تسع رسائل فی الحکمه والطبیعیات) چاپ مصر، صفحه ٩۱. [۳۱] علاوه بر این، سرما و گرما از امور نسبی و اضافی‌اند یعنی همان آبی که نسبت به لامسۀ انسان سرد جلوه می‌کند، شاید برای ماهیان، گرم و مطبوع باشد! و امور نسبی را نباید در تعریف منطقی داخل کرد و ماهیّت اشیاء را با آن تعریف نمود.