جرأت و انابت امام رازی رحمه الله
امام فخرالدین رازی / از علمای طراز اول عصر خویش میباشند. برنامههای فرهنگی آنان به اندازهای گسترده بود که تقریباً پیرامون هر موضوع و هر مسئلهای کتابی را تصنیف و یا تألیف نمودهاند، «تفسیر کبیر» از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. امام رازی / در زمان سلطان شهاب الدین غوری / میزیستهاند. یک دفعه در ضمن سخنرانی به سلطان گفتند: ای پادشاه دنیا، نه حکومت و قدرت تو باقی میماند و نه منافقت و چاپلوسی رازی. بازگشت همه ما و شما بسوی خداوند خواهد بود.
راوی میگوید که سلطان شهابالدین تا مدت زیادی گریست[١٣].
یک دفعه امام رازی / به هرات تشریف بردند و در آنجا با یک شخصیت روحانی ملاقات نمودند، در همین موقع (آن شخصیت روحانی) به امام رازی / گفتند: سرمایه تو علم است، الان به من بگو خدا را چگونه شناختی؟ امام در جواب گفت: به صد دلیل خدا را شناختم. آن بزرگوار فرمودند که بودن دلایل برای رفع شکوک و شبهات میباشد، در حالیکه خداوند آنچنان نوری در قلبم نهاده که اصلاً کوچکترین تردیدی پیدا نمیگردد تا اینکه نیازی به دلایل پیدا بکنم. سخنان این شخصیت آنچنان تأثیری بر امام رازی / گذاشت که در همین مجلس بر دست مبارک آن بزرگوار توبه نمودند. راوی میگوید که آن مرد صالح شیخ بزرگوار حضرت نجم الدین کبری / بودند.
[١٣]- روضة البهیة ص ١٧٠