ترس از فراست مؤمن
حضرت یوسف همدانی / از زمرۀ علما و صاحبان کرامت بود. ابن خلکان پیرامون این شخصیت بزرگوار میفرماید: فراست معنوی ایشان بسیار قوی بود، هنگامی که به بغداد تشریف آورد، اهل بغداد تحت تأثیر معنویت، علم و کمالات ایشان قرار گرفتند. و بسیاری از انسانهای گمراه و از حقیقت دور، راه هدایت و معرفت الهی را بار دیگر بازیافتند. یک مرتبه شخصی به نام ابن سقا جهت دریافت مسئلهای به محضر ایشان آمد. حضرت همدانی / تا مدتی خاموش بودند، سپس فرمودند: از حرفهای تو بوی کفر میآید و از این میترسم که در حال کفر و ارتداد بمیری، ابوالفضل میگوید: بعد از چند روز ابن سقا به قسطنطنیه رفت و در همانجا مرد. بعداً باید ثابت گردید که در حالت کفر مرده. عبدالسلام بن احمد میگوید: کسانی که در قسطنطنیه ابن سقا را در حال مردن دیدهاند میگویند: ابن سقا در آخرین لحظات عمرش در حالیکه با بادبزن مگسها را از خودش دور میکرد، این آیه را تلاوت میکرد:
﴿رُّبَمَا يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡ كَانُواْ مُسۡلِمِينَ ٢﴾ [الحجر: ٢].
«کسانیکه کافر شدند، آرزو میکنند ای کاش مسلمان میبودند»[٢٥].
[٢٥]- وفيات الأعيان از ابن خلکان ج٣ ص ٤٢٥.