تذکرۀ موت مرا از خوابیدن باز میدارد
رجاء بن مسلم / میفرماید: اشتیاق و معیار بندگی بانویی به نام عجرده عمیه (رحمها الله) به حدی رسیده بود که تمام شب را در عبادت میگذراند، و هنگام سحر میگفت: پرودرگارا، عبادتگزاران تمام شب را در عبادت و بندگی تو میگذرانند، ای خدایا، مرا نیز از همان بندگان مقرب و مقبول خویش قرار بده که به دنبال یافتن رحمتها و بخششهای تو هستند. رجاء بن مسلم / میگوید: عجردۀ عمیه (رحمها الله) این مناجات را باربار میگفت و به سجده میافتاد و مدام از چشمهایش اشک جاری میشد. آمنه بنت یعلی بیان میکند: عجردۀ عمیه شبی را در نزد ما بود، آن شب را در عبادت گذراند، به او گفتیم: اگر مدت کوتاهی استراحت میکردی بسیار خوب میبود، در پاسخ گفت: آنچه شما گفتید همهاش درست، اما تذکرۀ موت مرا از خوابیدن و استراحت کرده باز میدارد[٩٧].
[٩٧]- صفة الصفوة ابن جوزی ج ٤ ص ٢٠.