چگونگی ارتباط و رفتار با مردم

فهرست کتاب

چگونگی ارتباط با انسان

چگونگی ارتباط با انسان

همانطور که مشخص است انسان از چند جزء تشکیل شده است پس او یک وسیله نیست بلکه مخلوقی است شامل روح، جسم، عقل و اندام‌های حسی لذا او به تغذیه و پرورش تمام قسمت‌های مذکور نیازمند است بعضی از مردم به اشتباه هنگام ارتباط باهم مثلا پیرامون موضع‌گیری یا اثبات ادعایی احساس می‌کنند فقط با فکر یا عقل می‌توانند باهم ارتباط و تبادل پیدا کنند و به سایر مشاعر دیگر انسان اهمیت نمی‌دهند، تا آنجا که صاحبان صنایع یا کارخانه‌داران فکر می‌کنند فقط با جسم انسان ارتباط دارند که مثلاً چقدر نتیجه می‌دهد؟ یا چند ساعت می‌تواند کار کند؟ و جانب فکر، عقل و جنبه‌های دیگر قضیه را در نظر نمی‌گیرند و آنان از گونه‌های مختلف یا بسیاری از راه‌های ارتباط با انسان اطلاع و آگاهی ندارند. لذا اجباراً در مورد شیوه‌های مختلف ارتباط با انسان باید بحث کرد تا این ارتباط، کامل، جامع و موثر واقع شود ارتباطی که من می‌خواهم در مورد آن بحث کنم، اثر ناشی از آن با توجه به متن کلام، طرز بیان و راه‌های مناسب برای بیان آن، متفاوت است بعضی وقت‌ها یک نفر سخنی می‌گوید احساس می‌کنی که آن را از صمیم قلب می‌گوید [۲]و بعضی وقت‌ها شخص دیگری همان سخن را بر زبان می‌آورد و تو احساس می‌کنی که به ظاهر این حرف را می‌زند. مثلاً شخصی می‌گوید: «جزاك الله خيراً»، و دومی می‌گوید: «الله [۳]يجزيك الخير» و سومی می‌گوید: «جزاك الله» [۴]خیراً احساس می‌کنی که دومی و سومی از صمیم قلب‌شان این حرف را می‌زنند. و این فهمیدن، نیاز به تمرین و یادگیری دارد. یاشخصی صحبت کرده و به تو نگاه می‌کند با این عمل به تو احترام می‌گذارد و برای تو ارزش قائل است و این فرق می‌کند باکسیکه با توصحبت می‌کند در حالی که به نوشته جلوی خود و به جای دیگری نگاه می‌کند. حتی زمانیکه سکوت می‌کنی به تو می‌گوید: بفرما، تمامش کن و او در همان حال به زمین نگاه می‌کند و به تو توجه نمی‌کند. این‌ها نمونه‌هایی در رابطه با راه‌های مناسب برای بیان می‌باشند. مثال‌هایی هم در رابطه با خود کلام یا طرز بیان بطور مفصل خواهند آمد. و آنچه که مهم است اینکه آموزش و تعلیم عملی باید طوری باشد که کیفیت تبادل و ارتباط را کامل کند.

[۲] و این چیزی است که قلباً احساس می‌شود و به وسیله زبان و یاکلام نمی‌توان آن را درک کرد. [۳] با مشددّ ادا کردن و مکث روی حرف لام در لفظ جلاله «الله» دوباره صداقت و راستی گوینده را می‌رساند. [۴] در این حالت تقدیم لفظ جلاله «الله» و بصورت مدّ آن را ادا کردن، صداقت و راستی گوینده را می‌رساند.