انگیزههایی که انسان مسلمان را تحریک میکند
اولاً، میخواهد که از بهترین مردم باشد:
مسلمان همیشه دنبال کسب رضایت خدا و محبت اوست و میخواهد صفت خیرخواهی، نیکوکاری را در خود ایجاد کند و بهترین مردم باشد. رسول اکرمصمیفرماید:
«خير الناس أحسنهم خلقا» [۵].
«بهترین مردم بااخلاقترین آنهاست». یا کسی است که اخلاقش از همه مردم بهتر و زیباتر باشد و از پاداش بزرگی که از داشتن اخلاق خوب و زیبا بدست میآید، صحبت میکند مسلمان بخاطر مصلحت، اخلاق خود را نیکو نمیکند، بلکه بخاطر رضایت الله -سبحانه وتعالی- این کار را انجام میدهد. به همین ترتیب، خوش اخلاقی او ادامه دارد و برای او فرقی نمیکند که مردم را راضی کند یا نه و این خوش اخلاقی پیوند مهر و محبت را بهتر کند یا موثر واقع نشود، دوستی و علاقهمندی کسب شود یا نه؟ اما اجر و پاداش خداوند -سبحانه وتعالی- در هر حالتی باقی است و این انگیزه باعث کسب اخلاق نیکو میشود.
قال رسول اللهص: «إن الرجل ليدرك بحسن خلقه درجات قائم اليل وصائم النهار» [۶].
رسول اکرمصمیفرماید: براستی انسان به سبب اخلاق زیبایش به درجه آن بندگان میرسد که روزها را روزه و شبها نمازگزار بودهاند.
به سبب اخلاق نیک مسلمان درجه کسی را که در شب در نماز و روز را روزه میگیرد، کسب میکند و این صفتی از صفات مومنین است.
رسول اللهصمیفرماید:
«المؤمن يألف ويؤلف ولا خير فيمن لا يألف ولا يؤلف وخير الناس أنفعهم للناس» [۷].
«مومن انس والفت میکندوموردانس و الف قرار میگیرد و در کسیکه انس و الفت نمیکند و مورد انس و الفت واقع نمیشود هیچ خیری وجود ندارد و بهترین مردم کسانی هستند که بیشترین نفع و سود را برای دیگران داشته باشند».
ثانیا: مسلمان به داشتن اخلاق پسندیده دستور داده شده است.
خداوند -سبحانه وتعالی- به ما دستور داده است در ارتباط با مردم با حکمت رفتار کنیم و این نشانه خردمندی است. خداوندﻷمیفرماید:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ ١٢٥﴾[النحل: ۱۲۵].
«(ای پیغمبر)! مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فرا خوان، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن؛ چرا که (بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلانه و آگاهانه، و بگونه بس زیبا و گیرا و پیدا و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و جزا و سزا است) بیگمان پروردگارت آگاهتر (از همگان) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه میشوند و یا اینکه رهنمود و راهیاب میگردند».
اندرزهای نیکو ﴿وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ﴾[النحل: ۱۲۵]. همان متن یا مضمون کلام است که انسان را به چیزهای خوب دعوت میکند و اینکه حکمت چیست؟ حکمت راهی است که انسان به واسطه آن افکار و دستورات خود را عرضه یا اجرا میکند. خداوند -سبحانه وتعالی- رسول خود راص به خاطر اینکه، نرمخو و نیکرفتار بود، توصیف و تعریف میکند و اگر این خصلت در پیامبر وجود نداشت، مردم را از دست میدادو از پیرامون او پراکنده میشدند و آنان صحابه رسول اکرم و خود رسول اللهص بودند. رسول اللهصنمیگفت: هرکس دوست داشته باشد هدایت و رستگاری را انتخاب میکند و هرکس هم دوست نداشته باشد کار او برای ما مهم نیست. به حقیقت رسول خداص به نسبت هدایت آنها خیلی حریص و مشتاق بود.
خداوند تبارک و تعالی در این باره میفرماید:
﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ﴾[آلعمران: ۱۵۹].
«از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان (که سر از خط فرمان کشیده بودند) نرمش نمودی. و اگر درشتخویی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند».
﴿فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ﴾[آل عمران: ۱۵۹].
«پس ازآنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آن مشورت کن».
در حقیقت از راههای برقراری ارتباط شایسته و خوب با مردم آن است که از آنان گذشت کرده و برایشان طلب استغفار نمود و در کارها با آنان مشورت کنی. یعنی از اشتباهات گذشته مردم چشم پوشی کنی و از خداوند متعال برای آنان طلب بخشش کنی. و این یکی از راههای تشویق و ترغیب و تقویت روحی و همچنین ایجاد رفتار و منش درست در بین مردم است. یعنی به رای و نظر آنان احترام بگذار و از آنان قدردانی کن و زمانی که با مردم ارتباط برقرار میکنی برای آنان ارزش قائل شو، چرا که هیچ چیزی به اندازه مشورت کردن تو با مردم نمیتواند تسکیندهنده باشد و هیچ چیزی به اندازه قدردانی تو از مردم نمیتواند آنان را به تو نزدیک کند.
میمون پسر مهران میگوید: عشق ورزیدن و محبت نشان دادن به مردم نصف عقل است. بنابراین کسیکه با مردم دوستی و محبت میکند این طریقه و روش او نصف عقل است به شرط آنکه واقعاً فهمیده و با شعور و مخلص و علاقمند واقعی باشد.
[۵] السلسلة الصحیحة للشیخ ناصر الألبانی، وهو فی الصحیحین بلفظ قریب. [۶] رواه أحمد، ومن حدیث أم المؤمنین عائشه ل. [۷] صحیح الجامع الصغیر، من حدیث سهل بن سعد.