مردم کسی را که همیشه نقصانها را در نظر میگیرد و خوبیها را مورد توجه قرار نمیدهد، دوست ندارند
یا به عبارت دیگر کسیکه همیشه قسمت خالی لیوان را در نظر میگیرد و قسمت پر آن را فراموش میکند، مورد پسند مردم نیست. کسیکه همیشه دنبال عیبجویی است و فقط عیب مردم را میبیند و خوبیهای آنان را ندیده گرفته و اغلب فراموش میکند، مورد پسند مردم نیست.
مثلاً ارتباط و علاقه زن مسلمان با همسر مسلمان خود باید در برگیرنده تمامی مسائل زناشویی موجود در بین آن دو باشد، رسول اللهصمیفرماید:
«لا يفرك مؤمن مؤمنة إن كره منها خلقا رضي منها آخر» [۱۳].
«هیچگاه مومن اگر یکی از رفتارهای همسر خود را دوست نداشته باشد ولی در موارد دیگر از او راضی باشد با او دشمنی و بدرفتاری نمیکند».
پس هیچ انسانی خالی از عیب نیست هیچ زنی، دوستی، رئیسی و زیردستی خالی از عیب و نقص وجود ندارد.
سعید بن مسیب میگوید:
«ليس من شريف ولا عالم ولا ذي فضل إلا فيه عيب ولكن من الناس من لاينبغي أن تذكر عيوبه».
«هیچ انسان شریفی و هیچ عالم و صاحب فضلی یافت نمیشود مگر اینکه دارای عیب و نقص است ولی نباید عیبهای بعضی از مردم را بیان کرد».
هرکس که فضیلتش بیشتر از عیب و نقصش باشد این عیب و نقص او بخاطر فضیلتش از بین میرود، و عیبهای اهل فضل را نباید به عنوان تقدیر و تعریف از آنها ذکر کرد. شاعر میگوید:
لا يزهدنك في أخ
ما من أخ لك لا يعاب
لك أن تراه زل زلة
ولو حرصت الحرص كله
«هرگاه دیدی که برادرت دارای رفتار و یا اخلاق بدی است باعث کنارهگیری تو از او نشود، زیرا هراندازه در انتخاب دوست دقت کنی نمیتوانی کسی را بیابی که خالی از عیب و نقص باشد».
بسیاری از رفتارها و اخلاقهایی که بعضی مردم دارند، دوست نداریم اما زمانی که آنها را از دست میدهیم و با بدتر از آنها مواجه میشویم میبینیم که آنها خیلی بهتر بودند ولی ما به آنها توجه نکرده و به آن اهمیت ندادیم.
شاعر میگوید:
بكيت على عمرو فلما تركته
وجربت أقواما بكيت على عمرو
از دست عمرو گریه میکردم اما زمانیکه او را ترک کردم و با مردمی دیگر آشنا شدم بخاطر از دست دادن عمرو گریه میکردم.
درکتاب [لمحات في فن القيادة] (نگاهی گذرا در رابطه با چگونگی ارشاد و هدایت مردم) از «کورتو» که ارتشی است در این کتاب تجربهها و آزمودههایی را جمع کرده است که میتوان از آنها استفاده کرد. در کتاب مورد نظر به این نکته اشاره میکند که دو روش برای زندگی کردن وجود دارد:
روش اول طریق منفی است که در پی اشتباه مردم است و آن را برای اصلاحکردن مورد توجه قرار نمیدهند بلکه اشتباهات را جمع کرده تا در موقعیت مناسب یا نامناسب، درست یا نادرست، به او گوشزد کند و روش دوم اینکه همیشه و در هر حال با دید مثبت و رضایت به کارها نگاه کرد و از خوبیهای مردم برای رشد و شکوفایی هرچه بیشتر آنها و تحسین و آفرین گفتن بر این ارزشها بحث شود و ضعف و کاستیها و اشتباهات آنان را نادیده گرفت، و همیشه برای رفع و اصلاح آنها کوشش نمود.
رسول اکرمصدر این رابطه به عنوان مثال فضیلت و برتری انصار را متذکر میشود زیرا انسانها بنا به طبیعت ذاتی خویش معمولا خوبیها را فراموش میکنند. بخاریساین فرموده رسول اللهصرا درصحیح خود آورده که میفرماید:
«أوصيكم با الأنصار فإنهم كرشي وعيبتي» [۱۴].
[در مورد انصار شما را سفارش میکنم زیرا آنها مورد اطمینان و اعتماد من هستند، یعنی (یار و یاور من، نزدیکان من و افراد خاص من هستند) در حقیقت وظیفهای را که برعهده داشتند انجام دادند (در بیعت عقبه به وعده خود وفا کردند) و آنچه را که متعلق به آنان است از جزا و پاداش باقیمانده است خوبیها و نیکیهای آنان را مورد توجه قرار بدهید و از اشتباهات آنان چشم پوشی کنید].
به راستی این نهایت عدالت و انسانیت است. بعضی از مردم زمانی که خوبی در حق آنها انجام میگیرد به سرعت آن نیکی و کسی را که در حق آنها خوبی کرده است، فراموش میکنند ولی رسول اللهصتاکید میفرماید کسیکه کار خوبی انجام میدهد و او از اهل فضل است باید فضیلت و برتری او ذکر شده و از گناه و اشتباه او چشمپوشی شود.
[۱۳] رواه مسلم من حدیث أبی هریره. [۱۴] رواه بخاری من حدیث أنس بن مالک.