مردم کسی را که برای آنان ارزش قائل میشود و به آنان احترام میگذارد دوست دارند
انسان طبیعتا کسیکه او را دوست دارد و برای او ارزش قائل است و به او احترام میگذارد، دوست دارد. و اگر نسبت به خود ارزش و احترامی نبیند او هم متقابلا برای کسی ارزش و احترام نمیگذارد. پس کوچکتر زمانی برای بزرگتر خود ارزش قائل است که متقابلا بزرگ برای کوچکتر، ارزش و احترام بگذارد. بهمین خاطر یکی از مسائل مهم، بحث و گفتگو در باره صفات درونی پاک و سالم در انسان و تحریک و تشویق و بکارگیری آنها است. دوم اینکه انسان را کوچک و خوار ندانیم بلکه برای او ارزش و احترام بگذاریم؛ و با او در کارها مشورت کنیم اگرچه مطابق رای و نظر او عمل نشود، کافی است که با او مشورت کرد و درباره مسالهای خاص از رای و نظر او استفاده کرد، به همین دلیل خداوند سبحان و تعالی میفرماید:
﴿وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ﴾[آل عمران: ۱۵۹].
«و در کارها با آنان مشورت کن و هنگامی که (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست بکار شود) بر خدا توکل کن».
قطعاً با آنها مشورت کن و هر گاه نظر یا پیشنهادی غیر از آنچه که آنان ارائه دادند، انتخاب کردی (پس از شور و تبادل آرا و تصمیم به انجام کاری گرفتی، قاطعانه دست بکار شو و بر خدا توکل کن. نویسنده کتاب «لمحات في فن القيادة» میگوید: ضرورت احساس به تقدیر و تشکر از دیگران، از نیازهای اثبات شخصیت و توانایی انسان، بخاطر دوست داشتن موفقیت و پیروزی اوست. لذا کسیکه کار خوبی انجام میدهد دوست دارد که از طرف بزرگان او مورد تقدیر و تشکر قرار گیرد، و این کار باعث اعتماد و اطمینان قلبی او شده و باعث میشود که با نیرو و انرژی تازهای به کار خود ادامه دهد. بدین ترتیب میتوان با دادن احساس در درون کسیکه کار خوبی انجام داده است، اعتماد و اطمینان ایجاد کنی، ولی بعضیها عکس این موضوع را میگویند، معتقدند: برای اینکه فرد مورد نظر احساس غرور و تکبر نکند، نباید به او بفهمانی که کار خوبی انجام داده است. در حالیکه نویسنده کتاب مذکور میگوید: هراندازه که صفات نیک کسی برای شما اثبات شود به همان اندازه نرم خویی و خوش رفتاری شما در ارتباط و برخورد با او افزایش پیدا میکند. پس هر گاه که خواستی ارتباط تو با شخصی خوب باشد، از صفات و اخلاق حسنه او صحبت کن، در این صورت حسنات زیادی در هر شخصی خواهی یافت که مستحق تقدیر و تشکر خواهد بود.
نویسنده کتاب «فن القيادة» نیز میگوید:
انسان ذلت و خواری را قبول نمیکند ولی او از خدمت کردن و کارکردن ناراضی نیست حتی آن را با اخلاص انجام میدهد، به شرطی که از طرف رئیس خود، مورد احترام، تقدیر و تشکر قرار گیرد و همچنین دوست دارد که مورد اعتماد و اطمینان رئیس خود قرار گرفته و با او مانند یک انسان برخورد شود.