سفر و احکام آن در پرتو قرآن و سنت

فهرست کتاب

فصل ششم: مسافت لازم برای قصر کردن نماز در سفر

فصل ششم: مسافت لازم برای قصر کردن نماز در سفر

بخاری/ می‌گوید: «باب: در چه مسافتی نماز قصر می‌شود و پیامبر صیک شب و روز را سفر نامیده و ابن عمر و ابن عباس سدر مسافت ۴ برد ـ ۱۶ فرسخ ـ نمازشان را قصر و روزۀ‌اشان را افطار می‌کردند» [۸۵].

حافظ ابن حجر عسقلانی/ می‌گوید: «منظور بخاری از باب: در چه مسافتی نماز قصر می‌شود؟ بیان کردن مقدار مسافتی است که اگر مسافر قصد رسیدن به آن را کند جایز است نمازش را قصر کند و اگر کمتر از آن باشد جایز نیست و بخاری مقدمه را با لفظ سؤالی آورده و دلایلی را مبنی بر اینکه کمترین مسافت قصر نماز، یک شب و روز است، آورده است» [۸۶].

و باز حافظ ‌ابن حجر عسقلانی/ می‌گوید: «منظور بخاری از ـ پیامبرصمسافت یک شبانه‌روز را سفر نامیده ـ این است که، پیامبر صمدت زمان یک شب و روز را سفر نامیده است. و مثل این است بخاری به حدیث ابوهریره که در این باب آورده اشاره کرده است» [۸٧]. و آن این فرمودۀ پیامبر صاست: «جایز نیست برای زنی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، مسافت یک شبانه‌روز سفر نامید مگر همراه کسی که برایش محرم است» [۸۸].

و در لفظی دیگر که مسلم روایت کرده، می‌فرماید: «برای زنی مسلمان جایز نیست که مسافت یک شب سفر نماید، مگر همراه مردی که برایش محرم باشد». و در روایتی دیگر می‌فرماید: «جایز نیست برای زنی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، مسافت یک روز سفر نماید مگر همراه محرمش».

از ابن عمر سروایت است که پیامبر صفرمودند: «هیچ زنی سه روز مسافرت نمی‌کند مگر همراه محرمش». و در روایتی دیگر آمده: «هیچ زنی سه مسافرت نمی‌کند مگر همراه محرمش». و در لفظی دیگر که مسلم روایت کرده می‌فرماید: «برای هیچ زنی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، جایز نیست مسافت سه شب را مسافرت کند مگر همراه او محرمی باشد» [۸٩].

از ابوسعید خدری سروایت است که: پیامبر صفرمودند: «برای هیچ زنی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، جایز نیست که مسافت سه روز یا بیشتر را مسافرت کند، مگر آنکه، پدرش، پسرش، شوهرش، برادرش یا یکی از محارمش با او باشد» [٩۰].

از ابن عباس سروایت است که: پیامبر صفرمودند: «هیچ مردی با زنی خلوت نکند مگر این که با وی محرمی باشد و زن سفر نکند مگر همراه کسی که محرمش است» [٩۱].

حافظ ابن حجر عسقلانی/ می‌گوید: اگر در این احادیث روز مطلق یا شب مطلق بر مقدار کاملش حمل شود، یعنی: روز با شبش یا شب با روزش، در این حالت اختلاف بین احادیث کم می‌شود و از هر سه حدیث استنباط می‌شود که کمترین مسافت سفر، یک شب و روز است [٩۲].

و از سخن ابن عباس ساینگونه استنباط می‌شود: «برای کسی که اهل مکه است در سفر به‌سوی عرفه و بطن نخله ـ نام محلی است ـ نمازش را قصر نکند و در سفر به‌سوی عسفان [٩۳]، طائف و جده نمازش را کوتاه کند و اگر به مردمانی یا گله‌های حیوانات رسید، نمازش را به صورت تمام بخواند» [٩۴].

خلاصه: جمهور اهل علم بر این مسئله اتفاق نظر دارند، مسافت سفری که در آن نماز قصر می‌شود، ۴ برد است. و هر برد مسافت نصف روز و آن هم ۴ فرسخ است و هر فرسخ ۳ میل است، پس نزد جمهور اگر طول سفر انسان ۱۶ فرسخ یا ۴۸ میل باشد می‌تواند نمازش را کوتاه کند. و این برای انسان مسلمان بهتر است [٩۵].

و از استادمان، امام عبدالعزیز بن عبدالله‌ بن باز/ شنیدم، که می‌فرمود [٩۶]: «بهترین راه حل آن است که آنچه به عنوان سفر تلقی می‌شود، احکام سفر نیز شاملش شود: از کوتاه و جمع کردن نمازها، افطار کردن روزه، و سه روز مسح کردن بر خفین. زیرا در آن نیاز به توشه و کوله‌بار است. ولی اگر انسان مسلمان به قول جمهور مبنی بر اینکه آنچه به عنوان سفر محسوب می‌شود که دو روز را دربرمی‌گیرد [٩٧]، عمل کند، از لحاظ باب احتیاط بهتر است. برای اینکه مردم به خاطر جهل زیاد و عدم آگاهی دچار ساده‌انگاری نشوند و در مسافت‌هایی نماز را قصر کنند که شایسته نباشد، خصوصاً اکنون با وجود ماشین‌های فراوان که وجود دارد، چون این مسئله سبب ساده‌انگاری در روزه گرفتن نیز می‌شود و کار به جایی می‌رسد که انسان در دور‌‌و‌بر روستا یا شهرش هم افطار می‌کند. و مسافت دو روز با پیاده، حدود ٧۰ یا هشتاد کیلومتر می‌باشد» [٩۸].

و استادمان امام بن باز در ادامه می‌فرماید: «بعضی از علما می‌گویند که حداقل محدودۀ مسافت سفر با عرف مشخص می‌شود و با کیلومترهای تقریبی معین نمی‌شود، آنچه از لحاظ عرف به عنوان سفر محسوب شود به آن سفر گویند و اگر از لحاظ عرف به عنوان سفر محسوب نشود به آن سفر نمی‌گویند [٩٩]. ولی قول اصح، گفتۀ جمهور اهل علم ـ و آن محدود کردن سفر به مسافت ـ که قبل از این آن را بیان کردم، می‌باشد. و اکثر علما بر این قول اتفاق نظر دارند، پس شایسته است که از آن پیروی شود» [۱۰۰].

[۸۵] بخاری (۱۰۸۶)، حافظ ابن حجر عسقلانی در روایتی که از ابن عمر و ابن عباس نقل می‌کند، می‌گوید: (ابن المنذر از طریق روایت یزیدبن ابی‌حبیب از عطاء بن ابی‌رباح، آن را وصل کرده که: ابن عمر و ابن عباس در فاصله ۴ برد و بیشتر از آن، نمازشان را بصورت قصر می‌خواندند و روزه نمی‌گرفتند) (فتح الباری (۲/۵۶۶). شیخ البانی در مورد روایت ابن عباس سو ابن عمر سمی‌گوید: (صحیح است ... و بیهقی در سننش (۳/۱۲٧)آن را وصل کرده که: عبدالله‌بن عمرو سو عبدالله‌بن عباس سدر فاصله ۴ برد و بیشتر از آن، نمازشان را بصورت قصر می‌خواندند و روزه نمی‌گرفتند، و سندش صحیح است) (ارواء الغلیل، ۳/۱٧). [۸۶] فتح الباری (۲/۵۶۶). [۸٧] فتح الباری (۲/۵۶۶). [۸۸] متفق علیه، بخاری (۱۰۸۸)، مسلم (۱۳۳٩). [۸٩] متفق علیه، بخاری (۱۰۸۶)، مسلم (۱۳۳۸). [٩۰] مسلم (۱۳۴۱). [٩۱] متفق علیه، بخاری (۵۲۳۳)، مسلم (۱۳۴۱). [٩۲] فتح الباری (۲/۵۶۶). [٩۳] عسفان: چشمه‌ای از چشمه‌های آب سر راه بین جحفه و مکه می‌باشد. معجم البلدان (۴/۱۲۱). [٩۴] بیهقی، السنن الکبری (۳/۱۳٧) و ابن أبی‌شیبه در مصنفش (۲/۴۴۵) و این روایت هم لفظ اوست، شیخ البانی در ارواء الغلیل (۳/۱۴)، سندش صحیح است. [٩۵] مسافتی که باید مسافر بعد از خارج شدن از تمام ساختمان‌ها و بناهای شهر یا روستایش به آنجا برسد تا قصر نماز برایش جایز باشد از جمله مسائلی است که علما در آن دچار اختلاف شده‌اند. ابن المنذر و امثال او، حدود ۲۰ قول از علما در این باره نقل کرده‌اند. شیخ الإسلام ابن تیمیه/می‌فرماید: (علما در مورد اینکه آیا قصر نماز، اختصاص به بعضی از سفرها دارد یا درهر سفری جایز است، دچار اختلاف و منازعه شده‌اند، و در نهایت این قول اختیار شده که قصر نماز در هر سفر کوتاه یا طولانی جایز است، همچنان که اهل مکه در منی و عرفه پشت سر پیامبر صنمازشان را قصر می‌کردند. و بین مکه و عرفه حدود ۱ برد (۴ فرسخ) فاصله است، ولی باید آن مسیر به عنوان سفر محسوب شود یعنی: توشه راه برایش آماده شود و به صحرا رفته شود، و علما در مورد قصر کردن نماز، اهل مکه اختلاف دارند، بعضی گفته‌اند: آن به خاطر حج بوده، بعضی گفته‌اند: آن به خاطر سفر بوده، و هر دوی این اقوال را بعضی از پیروان امام احمد نیز گفته‌اند، و قول دوم ـ بخاطر سفر ـ قول صحیح و درست است، و اهل مکه بخاطر در سفر بودنشان نمازها را به صورت قصر می‌خواندند، و به همین خاطر آنها با وجود اینکه در حال احرام بودند در مکه قصر نمی‌کردند، و قصر کردن یا نکردن نمازها ربط به وجود سفر یا عدم وجود سفر دارد.) مجموع الفتاوی، ابن تیمیه جلدهای (۲۴-۱۱-۴۱)، المغنی، ابن قدامه (۳/۱۰۵-۱۰٩)، فتح الباری، ابن حجر (۲/۵۶۶-۵۶۸). [٩۶] شنیدم از او، هنگام شرحش بر بلوغ المرام، حدیث (۴۵٧). [٩٧] الیومان القاصدان مسیر ۴ برد است، و هر برد مسیر نصف روز است، القاصدان: یعنی، در آن انسان نه شب و روز، به صورت مداوم و پیوسته و تند تند، حرکت می‌کند و نه به گونه‌ای که زیاد اطراق کند و اقامت گزیند، بلکه حالتی متوسط بین این دو حالت می‌باشد. و هر برد اگر حدوداً ۴ فرسخ باشد، پس ۴ برد، ۱۶ فرسخ می‌شود، و هر فرسخ حدوداً ۳ مایل است، پس ۱۶ فرسخ، ۴۸ مایل می‌باشد، و مایل معروف حدود ۱۶۰۰ متر است، پس کل ۴ برد حدود ۸/٧۶ کیلومتر می‌باشد، و در قولی گفته شده که ۶۴/۸۰ کیلومتر و یا ٧۲ کیلومتر است، علامه محمدبن صالح العثیمین/می‌گوید: مایل معروف ۱۶۰۰ متر است، الشرح الممتع (۴/۴٩۶)، تیسیر العلام، آل بسام (۱/۲٧۳)، فتح الربانی، البنا (۵/۱۰۸). [٩۸] و شیخ الإسلام ابن تیمیه/ همچنان که گذشت این قول را اختیار کرده که، با تعیین مسافت نمی‌توان حدود سفر را مشخص کرد، بلکه هر سفری که برای آن توشه راه آماده شود و به صحرا گذر افتد به عنوان سفر محسوب می‌شود، و علامه ابن عثیمین هم این قول را ترجیح داده، و ابن قدامه مقدسی نیز در مغنی همین قول را برگزیده. المغنی، ابن قدامه (۳/۱۰٩)، مجموع الفتاوی، ابن تیمیه (ج ۲۴/ ص ۱۱-۱۳۵)، مجموع الفتاوی، ابن عثیمین (ج ۱۵/ ص ۲۵۲-۴۵۱)، الإختیارات، السعدی ص (۶۵). [٩٩] شیخ الإسلام ابن تیمیه/می‌گوید: (در مورد حد سفری که خداوند، شکستن روزه و قصر کردن نماز را به آن مرتبط کرده مردم دچار اختلاف شده‌اند، گفته شده: مدت زمان سه شب است، مدت زمان دو روز است، کمتر از دو روز است، حتی گفته شده: مدت زمان یک مایل است، و کسانی که حد سفر را با مسافت مشخص کرده‌اند، بعضی گفته‌اند: ۴۸ مایل، بعضی گفته‌اند: ۴۶ مایل، بعضی دیگر گفته‌اند: ۴۵ مایل، گفته شده: ۴۰ مایل، کسانی که می‌گویند حد سفر، مدت زمان سه روز است، به روایت مسح مسافر بر خفین به مدت سه روز و سفر نکردن زن مسافت سه روز را مگر همراه محرمی استفاده کرده‌اند. و کسانی که گفته‌اند: حد سفر مدت زمان دو روز است، بر اقوال ابن عمر و ابن عباس اعتماد کرده‌اند). مجموع الفتاوی (ج ۲۴/ص ۳۸-۴۰) و ابن تیمیه در ادامه می‌فرماید: (ابن حزم گفته: هیچ کسی را ندیدم که در کمتر از یک مایل، نمازش را قصر کند) مجموع الفتاوی (ج ۲۴/۴۱). از انس سروایت است که «رسول خدا صزمانی که از مدینه به مسافت ۳ مایل یا فرسخ خارج می‌شد، نمازش را ۲ رکعتی می‌خواند»، مسلم (۶٩۱)، و این گفته ـ ۳ مایل یا فرسخ ـ شکی از طرف راوی حدیث است. و ظاهری‌ها می‌گویند: مسافت قصر، ۳ مایل است و در مقابل این قول ظاهری‌ها گفته شده که در این حدیث بخاطر مشکوک بودن در ۳ مایل به آن استناد نمی‌شود، ولی در جواب این اشکال‌گیرندگان گفته شده‌ که: اتفاقاً به آن استناد می‌شود، چون اگر بخاطر احتیاط به بیشترین مسافت یعنی ۳ فرسخ نیز دست گرفته شود با استناد کردن به آن درست است، زیرا ۳ مایل داخل ۳ فرسخ قرار می‌گیرد و از آن مسافت کمتری است.) فتح الباری (۲/۵۶٧)، سبل السلام، صنعانی (۳/۱۳۴)، و همین مفهوم را از شیخ بن باز در هنگام شرحش بر بلوغ المرام، حدیث (۴۵٧) شنیدم، و ابن قدامه در المغنی (۳/۱۰۸) می‌گوید: «احتمال دارد منظور روایت این باشد که اگر پیامبر صمی‌خواست به سفری طولانی برود، زمانی که به مسافت ۳ مایلی از مدینه می‌رسید، نمازش را قصر می‌‌کرد، همچنان که در روایتی دیگر آمده پیامبر صدر مدینه نمازش را ۴ رکعت و در ذی‌الحلیفة دو رکعت می‌خواند». و صنعانی در سبل اسلام (۳/۱۳۳) می‌گوید: «منظور از این گفته (زمانی که خارج شد) این است که: پیامبر صاگر می‌خواست مسافتی به طول ۳ مایل طی کند، نه اینکه، پیامبر صاگر می‌خواست به سفری طولانی برود، نمازش را کوتاه نمی‌کرد مگر بعد از طی مسافت ۳ مایلی». [۱۰۰] مجموع الفتاوی، ابن باز (ج ۱۲/ ص ۲۶٧).