سفر و احکام آن در پرتو قرآن و سنت

فهرست کتاب

فصل پانزدهم: رخصت‌ها و آسانی‌های موجود در سفر

فصل پانزدهم: رخصت‌ها و آسانی‌های موجود در سفر

از جملۀ قواعد شرعی: (المشقه تجلب التیسیر) [۱۶۵](مشقت و سختی، باعث ایجاد آسانی می‌شود) ، زیرا سفر نیز تکه‌ای از عذاب است؛ بر اساس فرمایش رسول خدا ص: «سفر پاره‌ای از سختی و ناراحتی است، نان و آب و خواب را از انسان دور می‌سازد، هر گاه مسافر کاری را که به خاطر آن سفر کرده است انجام داد، باید با عجله به‌سوی خانواده‌اش برگردد» [۱۶۶]. به همین دلیل شارع ـ خداوند ـ یک سری رخصت‌ها و آسانی‌ها را در نظر گرفته، تا این طور تصور شود که سفر خالی از هر گونه مشقتی است؛ چون احکام متعلق به دلایل همه‌گیرند، و اگر در بعضی حالت افرادی از این قاعده مستثنی باشند، در این حالت حکم آنها به قاعدۀ عام مرتبط می‌شود و برای هیچ شخصی حکم جداگانه‌ای وجود ندارد، و این هم معنای فرمودۀ فقها/است که می‌فرمایند: «النادر لاحکم له» «چیزی که به ندرت اتفاق می‌افتد دارای حکم جداگانه‌ای نیست»، یعنی قواعد شرعی برای آن نقض نمی‌شود و حکم او از حکم کلی مستثنی نیست، و پیرو حکم کلی می‌باشد، و این اصلی است که واجب است به آن عمل شود. ـ منظور این است که شارع یک سری رخصت‌ها را در سفر جایز دانسته که عامۀ مردم در سفر دچار مشقت و سختی نشوند، هر چند که باز با وجود این رخصت‌ها برای بعضی از افراد نادر، سختی‌هایی باقی می‌ماند ـ. از جملۀ بزرگترین رخصت‌ها و مهترین آنها از لحاظ نیاز به آنها موارد زیرند:

۱) قصر ـ کوتاه کردن ـ نمازها: برای قصر نماز سببی غیر از سفر وجود ندارد [۱۶٧]؛ به خاطر مختص بودن قصر نماز به سفر، سفر به قصر اضافه شده و نمازهای چهار رکعتی به دو رکعت کوتاه می‌شوند.

۲) جمع کردن بین نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء، در یکی از اوقاتشان، و دایرۀ جمع از قصر کردن، وسیع‌تر است، و به همین خاطر برای جمع کردن نمازها سبب‌های دیگری غیر از سفر نیز وجود دارد، مثل: مریض شدن، حائض شدن، بارش باران، وجود گل و لای زیاد، وزیدن باد شدید و سرد و امثال‌ها این گونه مشکلات، و قصر کردن نماز از تمام خواندن آن افضل‌تر است، بلکه حتی تمام خواندن نماز بدون دلیل مکروه است، اما در سفر ترک کردن جمع بین نمازها افضل‌تر است مگر مواردی مثل نیاز شدید به جمع کردن یا شرکت در نماز جماعت، وجود داشته باشد. پس اگر مصلحتی در جمع کردن وجود داشت، جمع بین نمازها جایز است، و گرنه ترک آن بهتر است.

۳) روزه نگرفتن در رمضان به هنگام مسافرت، از رخصت‌های سفر است.

۴) خواندن نماز سنت روی شتر یا اسب یا هر نوع وسیلۀ نقلیه‌ای، در جهت حرکت آن.

۵) جایز بودن خواندن نماز سنت برای شخص مسافری که در حال رفتن با پای پیاده است.

۶) مسح بر خفین، عمامه، روبند و امثال اینها، به مدت سه شبانه‌روز برای مسافر، به دلیل روایت علی‌بن ابیطالب س: «پیامبر ص، سه‌ شبانه‌روز برای مسافر و یک شبانه‌روز برای شخص مقیم، مسح بر خفین را جایز دانسته» [۱۶۸]. اما سفر سبب تیمم کردن، نمی‌باشد، هر چند که نیاز به تیمم کردن در سفر بیشتر از غیر سفر می‌باشد، همچنین خوردن حیوان مردار برای شخص مسافر و مقیم در صورت ضرورت به طور عام جایز است ولی غالب اوقات در سفر بیشتر به آن نیاز پیدا کرده می‌شود.

٧) ترک کردن انجام نمار رواتب در سفر، بدون آنکه کراهتی در این کار باشد. ولی ترک آنها در حالت غیر سفر مکروه است، اما نماز سنت صبح و وتر و نمازهای سنت مطلقه و سبب‌دار در سفر و غیر سفر خوانده می‌شوند.

۸) از رخصت‌ها و آسانی‌های دیگر سفر این روایت، پیامبر صاست که می‌فرماید: «اگر انسان مریض شود یا به مسافرت رود، و به دلیل مریض یا مسافرتش از انجام یک سری اعمال باز ماند، که در هنگام سالم بودن و مقیم بودنش آنها را انجام می‌داد، باز خیر و ثواب آنها برایش در هنگام مریضی و مسافرت نوشته می‌شود» [۱۶٩].

پس اعمالی که در هنگام مقیم بودنش انجام می‌داد: از جمله اعمالی که فقط جزو عبادات فردی و خاص خودش بود یا اعمالی که به دیگران نیز ربط داشت ـ صدقه دادن، دستگیری فقرا، سلام دادن به مردم و امثال اینها ـ در هنگام سفر و مریض بودنش نیز پاداش آن اعمال به او می‌رسد، پس چه نعمتی از این نعمت بزرگتر و گرانقدرتر است.

اما سبب نماز خسوف ـ ماه‌گرفتگی ـ سفرکردن نیست، ولی در سفر بیشتر از سایر حالات دیگر خوانده می‌شود [۱٧۰].

مترجم: چون شخص مسافر در راه بیشتر ماه را هنگام شب می‌بیند و برای روشنی راهش از نور آن استفاده می‌کند و به حالات خسوف آن آگاه‌تر است، و بیشتر از شخص مقیم، مطلع و نظاره‌گر بر حالات خسوف ماه می‌باشد.

[۱۶۵] ارشاد «أولی البصائر و الألباب»، السعدی ص (۱۱۳)، «رسالة القواعد الفقهية» ص (۴٩-۵۰). [۱۶۶] بخاری (۱۸۰۴). [۱۶٧] یعنی: شیخ. [۱۶۸] مسلم (۲٧۶). [۱۶٩] بخاری (۲٩٩۶). [۱٧۰] إرشاد أولی البصائر و الألباب، السعدی ص (۱۱۳-۱۱۶)، با تصرف اندک.