حرمت استماع غيبت
خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا ٣٦﴾
[الإسراء: ۳۶].
«(انسان در برابر کارهایی که) چشم و گوش و دل، همه، (و سایر اعضای دیگر انجام میدهند) مورد پرس و جوی از آن قرار میگیرد».
همچنین میفرماید:
﴿وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ ٱلشَّيۡطَٰنُ فَلَا تَقۡعُدۡ بَعۡدَ ٱلذِّكۡرَىٰ مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٦٨﴾[الأنعام: ۶۸].
«اگر شیطان، (این فرمان را) از یاد تو برد (که نباید با یاوهگویان بنشینی و بدینسان دستور الهی را فراموش کردی)، پس از به خاطرآوردن (حکم خدا، از نزد ایشان برخیز) و با قوم ستمکار منشین».
خداوند متعال، در مورد مؤمنین میفرماید:
﴿وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ﴾[القصص: ۵۵].
«و هنگامی که سخنان پوچ و یاوه بشنوند، از آن روی میگردانند».
کعب بن مالک س طی حدیثی که حکایت توبهی خویش را شرح داده، میگوید: رسولخدا ج در تبوک، در میان اصحاب نشسته بود که سراغ کعب بن مالک را گرفت. مردی از بنی سلمه گفت: ای رسولخدا! کعب همواره به لباسهای زیبا و سر و وضع خود مشغول است [۲۷]. معاةذ بن جبل س فرمود: چه بد سخنی (دربارهی او) بر زبان آوردی، سپس خطاب به پیامبر ج گفت: ای رسولخدا! به خدا سوگند که ما، از کعب بجز خیر، سراغ نداریم. رسولخدا ج سکوت کرد و هیچ نگفت» [۲۸].
از نصوص مذکور برداشت میشود که:
۱- انسان حتی به خاطر شنیدن غیبت و آنچه در دل او در مورد غیبت میگذرد، مسؤولیت دارد و بایستی نزد خداوند پاسخگو باشد.
۲- همنشینی و مجالست با افراد غیبت کننده حرام است.
۳- رویگردانی از استماع غیبت و سخنان زشت، از صفات مؤمنان است.
از حدیثی که کعب س روایت کرده، اینگونه برداشت میشود که هر مسلمانی وظیفه دارد چنانچه نزد او از برادر مسلمانش غیبت شود، با رد کردن سخنان غیبت کننده و ابطال آن و همچنین گفتن خوبیهای برادر مسلمانش، مانع از غیبت گردد. از اینرو معاذ س خطاب به غیبتکننده فرمود: چه بد سخنی (در مورد او) بر زبان آوردی! ای رسولخدا! به خدا سوگند که ما چیزی جز خیر در کعب سراغ نداریم.
در حدیثی آمده است: «من نصر أخاه بظهر الغيب نصره الله في الدنيا والآخرة» [۲۹]یعنی: «هر آنکس که در نهان و در حالی که برادر (مسلمانش) حضور ندارد، وی را یاری رساند (و از غیبت و بدگویی او پرهیز نماید و دیگران را نیز باز دارد) خداوند در دنیا و آخرت، او را یاری خواهد رساند».
اینها، مسایلی است که اگر انسان با جان و دل بدانها پی ببرد، دیگر مجالی برای یاوهگویی یا غیبت دیگران باقی نمیماند.
امروزه قضیه، عکس این است و اگر اندكی در وضعیت بیشتر مردم بنگری، مشاهده خواهی کرد که آنها:
۱- به غیبت و بدگوییهای غیبتکننده در مورد شخص مسلمان با دقت گوش میدهند.
۲- نهتنها به غیبت گوش فرا میدهند، بلکه از شنیدن غیبت نیز لذت میبرند و همواره مشتاق آن هستند که سخنان و اخبار ناپسند بیشتری دربارهی شخصی که از او غیبت میشود، بشنوند.
۳- علاوه بر شنیدن، خود نیز به ذکر اوصافی از شخص میپردازند که او را ناخوشایند است و بدین ترتیب جدا از شنیدن غیبت، خودشان نیز به غیبت مشغول میشوند.
۴- سخنان غیبتکننده را تأکید و بلکه تحسین میکنند و بر مسلمانی که حضور ندارد، طعنه میزنند.
﴿أَلَا يَظُنُّ أُوْلَٰٓئِكَ أَنَّهُم مَّبۡعُوثُونَ ٤ لِيَوۡمٍ عَظِيمٖ ٥ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلنَّاسُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦﴾[المطففین: ۴-۶].
«آیا اینها گمان نمیبرند که دوباره زنده میگردند؛ در روز بسیار بزرگ و هولناکی (به نام قیامت)؟ همان روزی که مردم، در پیشگاه پروردگار جهانیان (برای حساب و کتاب) بر پا میایستند».
شاعر چه راست و نیکو سروده است که:
لقـد أسمـعت لـو ناديت حيًّا
ولكـن لا حيـاة لمـن تنــادي
ولو ناراً نفخت بـها أضاءت
ولـكـن أنت تنفـخ فـي الرماد
یعنی: «اگر زندهای را صدا بزنی، هر آیینه صدای تو را خواهد شنید؛ اما کسی که تو صدایش میزنی، مردهای بیش نیست. همچنان که اگر بر آتش بدمی، آتش، فروزان خواهد شد؛ اما تو اینک بر خاکستر میدمی».
شاعری دیگر، دربارهی حرمت شنیدن غیبت، چنین سروده است:
وسمعك صن عن سماع القبـيح
كصون اللسان عن النطق بـــه
فإنـك عنـد سمــاع القبــيــح
شريــك لـقـائـله فـانتـبـــه
یعنی: «آنگونه که زبانت را از گفتن سخنان زشت مصون میداری، گوشهای خویش را نیز از شنیدن آن محفوظ بدار؛ زیرا با گوش کردن به سخنان زشتِ دیگران، تو نیز در گناهش با آنان شریک میگردی؛ پس مواظب باش».
[۲۷] ترجمهی داخل متن برگرفته از شرح کرمانی است که مؤلف در پاورقی کتاب آورده است. به نظر میرسد منظور فرد مذکور از گفتههایش در مورد کعب آن بوده که کعب همواره به لباس و ظاهر خویش میپردازد و جز پیرایش ظاهری کاری ندارد. (مترجم) [۲۸] نک؛ بخاری (۴۴۱۸) و مسلم (۲۷۶۹). [۲۹] نک؛ «المختارة» ضیاء و «الصحیحة» (۱۲۱۷) و غیره.