مقدمه مترجم
الحمدُ للَّـهِ، والصلاةُ والسلامُ علی خاتم النبیین، سیِّدِنا وهادِینا إلی الله، محمَّد رسول الله وعلی آله وأصحابه وأتباعه إلی یوم الدّین.
بیگمان، قرآن، کتاب نور و هدایت و چراغ روشنیبخش تاریکیهای درون و برون انسان و مسیر پر پیچ و خم حیات اوست، محققاً چنانکه انسان براساس راهکارها و فرمولهای دقیق و حساب شده آن، عمل کند، در مسیر سعادت و خیر گام برخواهد داشت.
اکنون همانگونه که شخص رسول خدا صو یاران پرورش یافته مکتب او، این فرمولها را یاد گرفته و بدون هیچ نقص و اشتباهی آنها را در امر دعوت و حیات بشری خود به کار گرفتند، بایستی افراد دانشمند و آگاهی باشند که همچون آنان، در قضایا و مسائلی که برای جامعه اسلامی پیش میآید، آن موازین را دقیق به کار گرفته و گره مشکلات را با استفاده از آنها باز نمایند، بایستی طبیبانی باشند که امراض گوناگون فرد و جامعه را شناخته و دقیق و آگاهانه به بررسی آنها پرداخته و برای هر شخص بیماری به تناسب مرض و درد او چنان نسخه و دارویی تجویز کنند که سلامت کامل را به او بازگردانده و نشاط و حیات او را تداوم بخشند و به تبع آن، جامعه را در جهت خیر و سعادت و شکوفایی واقعی پیش برند.
و این امر، یعنی طبابت امراض فرد و جامعه و قرار دادن آن در مسیر خیر و سعادت و بازسازی شخصیت و فطرت الهی انسان که به سبب امراض و آفات گوناگون، ضعیف و بیمار گشته، کار انبیاء و به تبع آنان، کار کسانی است که در مکتب والای آنان پرورش یافته و آموزش یافتهاند و پیام رسالت ایشان را دقیق و درست فهم نمودهاند، در این میان، قرآن کریم که آخرین هدایت آسمانی و برنامه حیات بشری است و مایه خیر و سعادت بشریت در تمام عصور بوده و به کل قضایا و زوایای مربوط به حیات انسان رسیدگی کرده بایستی آنگونه فهم شود و چنان به سوی آن دعوت شود که پیامبر خداص و صحابه بزرگوار در طول ۲۳ سال دعوت و بعد از آن، چنان بودند.
به همین خاطر اگر نظری دقیق به امر دعوت در صدر اسلام انداخته و راز موفقیت آن بزرگواران و شکوفایی و پیشرفت دعوت را بررسی کنیم، میبینیم که غلبه آنان بر دو قدرت بزرگ آن زمان (ایران و روم) به سبب نیروی نظامی و کثرت افراد نبود بلکه اولاً به سبب ایمان و باور راسخ و صادقشان و دوماً به سبب آن بود که آنان، براساس آموزههای آن معلم بزرگ انسانساز یعنی پیامبر خداص پرورش یافته و محتوای دعوت را دقیق و درست فهم کرده و مهمتر از همه، خود، نمونه عملی بودند از آنچه میخواستند به جهانیان برسانند، همانگونه که شخص پیامبر ص شاهد عینی و الگوی وارستهای از دعوت و رسالتشان بودند.
بنابراین امروز هم برای ادامه این وظیفه، دعوتگران اسلامی بایستی، شیوه درست و واقعی دعوت را از همان بزرگان اقتباس کرده و مهمتر از همه، تنها به تبلیغ و سخنرانیها و برپایی کنفرانسها و ارائه مقالات نپردازند بلکه سعی کنند همانند مهاجرین و انصار خود نمونه عملی آن چیزی باشند که تبلیغ میکنند و در امر دعوت، موازین و شرایط آن را رعایت و با قضایا و مسائل حکیمانه برخورد نمایند.
و بنده هم به خاطر اهمیت چنین بینشی از دعوت و جایگاه مهم آن تصمیم گرفتم تا به ترجمه کتاب «فقه الواقع» بپردازم به امید اینکه برای برادران و خواهران دینیام مورد استفاده باشد.
بایستی به این نکته هم اشاره کنم که هم مطالب کتاب و هم ترجمه بنده، مطمئناً خالی از اشکال و نقص نیست لذا از عموم خوانندگان خواهشمندم در صورت مشاهده هرگونه اشکالی بنده را نسبت بدان متذکر نموده و جهت اصلاح آن، مساعدت لازم را بنمایند.
﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ١٢٧ وَتُبۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٢٨﴾
بهار ۱۳۸۴