ج) راه و مسیر
خط مشی دعوت، از احکام ثابت و لا یتغیّر قرآن [۴۴]گرفته میشود، نه از آراء متفکران و افکار و اندیشههای نظریهپردازان.
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ﴾[الرعد: ۱۱]. «خداوند، حال و وضع هیچ قومی را تغییر نمیدهد (و ایشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانائی، از ذلّت به عزّت، از نوکری به سروری، و ... و بالعکس نمیکشاند) مگر اینکه آنان احوال خود را تغییر دهند».
همچنین پروردگار بزرگ میفرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡٔٗاۚ﴾[النور: ۵۵].
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همانگونه که پیشینیان (دادگر و مؤمن ملتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و باغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان میپسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را، به امنیت و آرامش مبدّل میسازد (آن چنان که بدون دغدغه و دلهرۀ از دیگران، تنها) مرا میپرستند و چیزی را انبازم نمیگردانند».
و الله ذوالجلال میفرماید: ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ﴾[المائدة: ۲]. «در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید».
و حق متعال میفرماید: ﴿ َلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ﴾[آل عمران: ۱۰۴]. «باید از میان شما گروهی باشند که (تربیّت لازم را ببینند و قرآن و سنت و احکام شریعت را بیاموزند و مردمان را) دعوت به نیکی کنند و امر به معروف ونهی از منکر نمایند».
همچنین میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ بِظُلۡمٖ وَأَهۡلُهَا مُصۡلِحُونَ ١١٧﴾[هود: ۱۱۷]. «(سنت و عادت) پروردگارت چنین نبوده است که شهرها و آبادیها را ستمگرانه ویران کند، در حالی که ساکنان آنجاها (متمسک به حق و ملتزم به فضائل بوده و) درصدد اصلاح (حال خود و دیگران) برآمده باشند».
و میفرماید: ﴿وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرٗا ١٦﴾[الأسراء: ۱۶]. «هرگاه بخواهیم شهر و دیاری را نابود گردانیم، افراد دارا و خوشگذران و شهوتران آنجا را سردار و چیره و میگردانیم، و آنان در شهر و دیار به فسق و فجور میپردازند (و به مخالفت دستورهای الهی برمیخیزند)، پس فرمان (وقوع عذاب) بر آنجا واجب و قعطی میگردد و آنگاه آن مکان را سخت درهم میکوبیم (و ساکنانش را هلاک میگردانیم)».
و میفرماید: ﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ ٣٠﴾[الشوری: ۳۰]. «آنچه از مصائب و بلا به شما میرسد، به خاطر کارهائی است که خود کردهاید، تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت میکند (که شما از آنها توبه نمودهاید و یا با کارهای نیک آنها را از نامۀ اعمال زدوده و پاک کردهاید)».
و میفرماید: ﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ عَتَتۡ عَنۡ أَمۡرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِۦ فَحَاسَبۡنَٰهَا حِسَابٗا شَدِيدٗا وَعَذَّبۡنَٰهَا عَذَابٗا نُّكۡرٗا ٨﴾[الطلاق: ۸]. «چه بسیار مردمان شهرها و آبادیهائی که از فرمان پروردگارشان و دستور پیغمبران او، سرپیچی و سرکشی کردهاند، و در نتیجه ما سخت به حسابشان رسیدهایم و به مجازات ناگوار و کیفر ناخوشایندشان رساندهایم».
و میفرماید: ﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْۗ﴾[الحج: ۳۸]. «خداوند دفاع میکند از مؤمنان (و به سبب ایمانشان، پیروزشان میگرداند)».
و میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ لَمۡ يَكُ مُغَيِّرٗا نِّعۡمَةً أَنۡعَمَهَا عَلَىٰ قَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾[الأنفال: ۵۳]. «این بدان خاطر است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده است، تغییر نمیدهد، مگر اینکه آنان حال خود را تغییر دهند (و دیگر شایستگی نعمت خدا را نداشته باشند و بلکه سزاوار نقمت گردند...».
در اینجا به دو حدیث از پیامبر اکرمص اشاره میکنیم که با این آیات، در یک نقطه مشترک به هم رسیده و موضوع مورد بحث را کامل کرده و به آن خاتمه میدهند:
حدیث اول: پیامبرص فرموده: «لاتُهزمُ إثْنا عشرَ ألفاً مِن قلَّهٍ» [۴۵]؛ یعنی: «یک سپاه دوازده هزار نفری به خاطر تعداد اندکشان شکست نمیخورند، بلکه اگر شکست بخورند، این شکست به سبب ضعف ایمانشان خواهد بود».
حدیث دوم: میفرماید: «إذا تبایعتمْ بالعینَهِ، ورضیتُمْ بالزَّرعِ، وأخذتُم أذْنابَ البقرِ، وترکتم الجهادَ فِی سبیل اللهِ، سلَّطَ اللهُ علیکم ذلًّا، لا ینزعُهُ عنکم حتّی ترجِعوا إلی دینِکُم» [۴۶]یعنی «هر گاه خرید و فروش و معامله شما با همدیگر، ربوی باشد و به کشاورزی و امور اقتصادی خود را مشغول سازید و به آن بسنده کنید و جهاد در راه خدا را ترک کنید، خداوند، شما را دچار خواری و ذلتی میگرداند و شما را از آن نجات نخواهد داد تا اینکه به همان روشی که دین، در نظر دارد برگردید یعنی ربا را ترک کنید و در کنار پرداختن به امور اقتصادی و معیشتی به جهاد در راه خدا هم بپردازید».
اکنون میگویم که؛ بایستی این احادیث و آن آیات را، در یک جا، با هم جمع کرد، البته نه به صورت نگارش یا قرائت صرف آنها، بلکه باید آنها را به طور علمی و عملی، و به شکل دعوت و تطبیق و اجرای آن، و به صورت فقه واقعی که در سایه کتاب و سنت زنده نگه داشته شده باشد بدور از هر گونه انحراف و شتابزدگی و افراط و تفریط، آنها را در زندگی فردی و جمعی، با هم جمع نمود!
[۴۴] به فصل ۲ مراجعه کنید که بحث از قواعد ثابت فقه وقایع میکند. [۴۵] ر. ک به تعلیق بنده بر «جُزءِ لوین»، (شماره : ۹) که منابع این حدیث در آنجا به طور مفصل ذکر شده است. [۴۶] ر. ک در رساله اینجانب، باعنوان «الأربعون حدیثاً في الدعوة والدعاه»، (شماره : ۲).