دهم: خشنود بودن به دمکراسی و روشهای مهلک آن
و این، از خطرناکترین چیزهایی است که انتظار آن میرود، هر گاه دعوتگران در شرایطی که فروع و ثانویات را قاطی و به هم آمیخته و اولویتهایشان پراکنده شده، بخواهند مردم را به «فقه وقایع» دعوت نمایند.
زیرا این دعوتگران با «فقه وقایعشان»، نمیتوانند بین واقعیتی که قصد فریب و ایجاد تفرقه بین آنان، و دورکردنشان از روشهای راستین را دارد، تفکیک قائل شوند.
شیاطین جن و انس خود این دعوتگران را چنان وسوسه کرده و آنان را ترغیب به شرکت در روند دمکراسی به اشکال مختلف آن میکنند و آنان را از این خطر بر حذر میدارند که در صورت عدم مشارکتتان در این فرآیند، کمونیستها، لائیکها و سوسیالیستها، جای شما را میگیرند.
اما باید دانست که شرعاً و حقیقتاً، شرکت چنین گروههای منحرف و گمراه در چارچوب امر دمکراسی از مشارکت مسلمانان، خطر کمتری خواهد داشت و این به دو دلیل است:
اول: این که مشارکت مسلمانان دراین فرآیند، در واقع به معنی پاسخ مثبت دادن به نظام دمکراسی، دعوتگران، رئوسا و روشهای آن، بوده و مستلزم قرار گرفتن تحت سیطره آنان میباشد.
این باعث میشود، مردم از آن گروههای منحرف به خوبی یاد کنند چون به مسلمانان اجازه ورود به مجلس و مشارکت در حکومت را دادهاند، بنابراین مسلمانان چنین میگویند: اکنون که با آنان در حکومت شریک شدهایم، پس چرا افکار و عقاید آنان را انکار کنیم؟ و این خود سبب ایجاد تناقض بین رفتار و گفتار ما میشود زیرا که ما به مردمان چنین میگوییم: هر حکم و دستوری، به جز آنچه را که خداوند نازل کرده، باطل است و هیچ مشروعیتی ندارد، سپس مردم ما را میبینند، که در آنچه آن را باطل میدانیم، مشارکت کردهایم، با این وصف، سرانجام کار ما چه خواهد شد [۳۶].
دوم: از سوی دیگر، حق اسلام گرایان در نظر مردم، ضایع میشود، زیرا اسلام گرایان از همان روز نخستین خود را جدا و متمایز از دیگر گروههای منحرف میدانستند و مردم آنان را، افرادی بزرگوار و شریف میپنداشتند به دور از احزاب دنیا طلب که برسر متاع آن به جنگل و نزاع میپردازند و پایبند هیچگونه اخلاق و مفاهیم اسلامی نیستند و از دیگر سو، مردم را به سوی مفاهیم جاهلانه، سوق داده و آنان را از رجوع به شریعت خداوند متعال باز میدارند.
تا به حال در میدان سیاست، پیش نیامده که افراد ضعیف و مستضعف بتوانند از درون احزاب و سازمانهایی که دشمنانشان آن را اداره میکنند سر برآورده و زمام امور را بدست گیرند، شرایط آنان مثل دندهای است که در داخل خودرو قرار دارد امّا این دنده نیست که چرخهای خودرو را به حرکت در میآورد بلکه بالعکس این چرخهای در حال گردش خودروست که بر دنده تأثیرگذار میباشند.
و به محض ظهور اصلاحاتی جزئی و گذرا که اسلام گرایان در چند مورد ایجاد کردهاند، میبینیم که جاهلیت و پیروانش، آن اصلاحات را برنمیتابند و آن را از بین میبرند.
بنابراین، آثار سوئی که از غفلت اسلام گرایان نسبت به مشارکتشان در فعالیتهای احزاب و تشکیلات لائیک و دنیا طلب پدید میآید، همچنان باقی مانده و از بین نمیرود. در واقع پیامدهای ناگوار این عملکرد اسلام گرایان بسیار بیشتر از سود اندکی است که از این مشارکت حاصل میآید [۳۷].
[۳۶] واقعنا المعاصر» (ص ۴۶۵) محمد قطب. [۳۷] «واقعنا المعاصر» (ص ۴۶۵).