زیارات قبور [۱۵]
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که رود سوی زیارات قبور این بدنم!!
[۱۶]
از نجف آمده ام!!، رفتنم از بهر چه بود؟
به مشهد میروم آخر! نیستم در وطنم !!
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا سر قبر!!
به هوای سنگ قبرش پر و بالی بزنم!!
تو مپندار که من شرک به خود میگویم
کاین دروس مجلسی رفته به عمق بدنم
عاقبت در غضب و شرک بمیرم زیرا
با خرافات عجین است تمام سخنم
[۱۵] اصل این شعر منسوب به مولاناست. [۱۶] تنها آرزوی یک شیعه و تنها غم و مشکل او رفتن به کربلا و نجف و مشهد و سوریه است، آن هم به خاطر وجود قبور در آنجا.