محفل شیعه - شعر

فهرست کتاب

دارم درون سینه ز اندوه آه‌ها

دارم درون سینه ز اندوه آه‌ها

دارم درون سینـــه ز انـــدوه، آه‌هـا
جانم فدای قافله بی پناه‌ها
از سرزمین جهل، گـذشتـم به نور علم
رفتـم هزار مــرتبه از کــوره راه‌هـــا
با رند و مست و عاشق و دیـوانـه و گدا
راحت ترم ز مجمع ظاهـر صلاح‌هـــا
زین زندگی مسخره این شبهـه مـردها
با این صـواب‌های خنک، این گناه‌هـا
از کشوری که پر شده است از خرافه‌ها
از مذهبی که پر شده است از الاه‌ها
از ملتـی کـه یخ زده و بـی تفاوت است
غمگیـن نشستـه در کفنی از سیاه‌ها
از مـردمـی که در پی افسانه ها شـدند
با اعتقــادهـــای سبکتر ز کـاه‌هـــا
خورشید، روشنی ندهد شخص کـور را
بیهـوده است جهد مـن و شاهراه‌ها
حتی گریخت عیسـی از جمـع احمقان
اینان که می‌روند به سوی تباه‌هـا
خاموش باش، مرگ تو را حکم می‌کنند
فریسیان احمق سطحی نگـاه‌هــا