خوارج
خوارج مثل حیوانند ای دوست
حقیقت را نمیدانند ای دوست
خوارج دست شیطان داده افسار
بـراه جهل آسـاننـد ای دوست
خوارج پشت دین و ریش و تسبیح
مـوجه یا که پنهانند ای دوست
خوارج فکر کـرده عیـن حقنـد
ولی بدتر ز شیطانند ای دوست
خوارج در تعصب رشد کردند
نمیمیرند سگ جانند ای دوست
سپیدی را بسـی مکروه داننـد
سیـاهـی را نگهبانند ای دوست
خوارج عـاشق رنـگ سیاهند
سیه کار و سیه بانند ای دوست
خـوارج مستحق لعنـت حـق
برای اینکه شیطانند ای دوست
خوارج غیر آنچه دوست دارند
کتابی را نمیخوانند ای دوست
مبادا از خوارج باشی ای دوست
ز دین و عقل، خارج باشی ای دوست
پشت نقاب دین شده پنهان خوارجند
در کار دین و دنیا نادان خوارجند
خوارج مثل حیوانند
حزب الله است انگار عنوان این گروه
اما بدان که آیت شیطان خوارجند
در دستهـایشان علم حـب اهـل بیـت
امـا خلاف مکتب ایشـان خوارجند
از کینـه و تعصـب ایـن قـوم نـابـکار
ایران شدست کلبه ویران خوارجند
چون فکر میکنند که حقند و با خدا
آدم کشند راحت و آسان خوارجند
یک ذره احتمال خطا هم نمیدهند
فریسیـان دشمن انسـان خـوارجند
الله پرده ها زده بر گوش و چشمشان
پس غافلند از ره ایمان خـوارجند
اینهـا خلاف خنـده و آزادی و رفـاه
از آفتاب و نور گریزان خوارجند
در هر لباس و ملت و دینی که بوده اند
مثل مصیبتند که اینان خوارجند
احمق خوارجند خرابی خوارجند
خواری خوارجند و شیطان خوارجند