زهی شرک که ماراست!!
زهی شرک، زهی شرک که ماراست خدایا!
چه نغزست وچه خوبست وچه زیباست خدایا!
چه گرمیم چه گرمیم ازین شرک چو خورشید!
چه پیدا، چه پیدا، چه پیداست خدایا!
زهی شرک، زهی کفر، زهی باده مداح
که جان را و جهان را بیاراست خدایا!
ز هر کوی، ز هر کوی یکی روضه و مداح
دگر بار، دگر بار چه غوغاست خدایا؟
نه دامی ست، نه زنجیر همه بسته چراییم؟
چه بندست؟ چه زنجیر؟ که بر پاست خدایا؟!
ز تقلید و ز جهل است که اینطور اسیریم
ز مداح و آخوند است همه کفر، خدایا
بکوشید، بکوشید که تا زار نگردید
که شیعه گرفت است چپ و راست خدایا