ذو النورین عثمان بن عفان رضی الله عنه

مسلمان شدن وی

مسلمان شدن وی

عثمان مانند سائر جوانان قبیله اش مشغول تجارت بود و ابوبکر از تاجران بزرگ مکه بود و از محبوبیت زیادی برخوردار بود،کسانی را که به آن‌ها اعتماد می‌کرد به اسلام دعوت می‌کرد با عثمان ارتباط تجاری داشت و در این میان از جریانات وی و اخبار شهر هم صحبت می‌شد در آن روز مهمترین اخبار شهر قیام رسول الله  ج بود که مردم را به رسالت خود دعوت می‌داد . ابوبکر چند جلسه با عثمان برای طرح دعوت در کنار کعبه برگزار نمود .

حافظ بن حجر در کتاب «الاصابه» به نقل از کتاب «شرف المصطفی» نوشته ابوسعد نیشابوری می‌گوید: محمد بن عمرو بن عثمان ملقب به دیباج از پدرش و او از جدش روایت می‌کند که: جد اعلایش امیرالمومنین عثمان بن عفان فرمود: من و ابوبکر با هم جلسه ای داشتیم روزی آمدم که وی تنها نشسته است و کسی نزد او نیست من هم کنار او نشستم با نگاه به من احساس کرد به چیزی فکر می‌کنم .از من پرسید : به چه چیزی می‌اندیشی؟ ـ وی فردی مهربان بودـ من وی را از ماجرایی که از خاله ام شنیده بودم مطلع ساختم، به من گفت :وای بر تو ای عثمان! تو مردی عاقل و دور اندیشی، حق و باطل را تشخیص می‌دهی، آیا بتهایی را که قومت مشغول پرستش آن‌ها هستند سنگ‌هایی کر و لال نیستند که نمی‌‌شنوند و نمی‌ببنند و نمی‌توانند نفع و ضرری برسانند؟ گفتم: بلی، سوگند به خدا که سخن شما درست است.

ابوبکر س گفت : سوگند به خدا خاله‌ات راست می‌گوید، محمد بن عبدالله را خداوند مبعوث کرده است تا پیامش را به خلق خدا برساند، آیا نزدش می‌روی و به سخنانش گوش فرا نمی‌دهی؟ گفتم: بلی. دیری نگذشت که رسول اکرم  ج آمد، بمحض اینکه چشم ابوبکر به آن حضرت افتاد از جایش برخاست و در گوشی به او چیزهایی گفت. سپس رسول الله  ج نشست و روی به من کرد وگفت: ای عثمان، دعوت خدا را اجابت کن تا به بهشت برسی زیرا من رسول خدا به سوی تو و همه خلق خدا هستم. عثمان س می‌گوید: سوگند به خدا، هنگامی که سخنان آن حضرت  ج را شنیدم نتوانستم خود را کنترل نمایم، فوری مسلمان شدم که هیچ معبودی بجز خدای یکتا نیست و محمد‌  ج بنده و فرستاده خداست و بعد از مدتی با رقیه (دختر رسول اکرم  ج) ازدواج نمودم.

زیرا سعدی، خاله عثمان س پشت سر قضیه بود و بسیار علاقه مند بود که عثمان س با رقیه ل ازدواج نماید .

حافظ بن حجر / بعد از اینکه سخنان فوق را از زبان عثمان س از کتاب «شرف المصطفی» در شرح حال سعدی دختر کریز نقل می‌کند، می‌فرماید: «بهترین همسرانی که بشریت به خود دیده است رقیه و همسرش عثمان هستند». خادم عثمان س ، ابوالقدام می‌گوید: روزی رسول اکرم  ج هدیه ای توسط شخصی برای عثمان س فرستاد، آن شخص هنگام بازگشت تأخیر نمود، رسول الله  ج از وی پرسید: چه چیزی باعث تأخیر تو گردید؟ آیا به عثمان و رقیه نگاه نمی‌کردی؟

سعدی دختر کریز، خاله عثمان س درباره اسلام آوردن عثمان و ازدواج با دختر رسول اکرم  ج می‌گوید:

هـدي الله عثمان الصفي بقــوله
فأر شده، والله يهـدي إلي الحــق
فتـابع بالرأي الســديد محمداً
وكـان ابن أروي لايصد عن الحق
وانكحــه المبعوث إحدي بناته
فكان كبدرمازج الشمسفي الأنق
فداءك يا ابن الهاسميين مهجتي
فأنت اميــن الله ارسلت فيالخلق

حافظ ابوعمر بن عبدالبر در کتابش «الاستیعاب» می‌گوید: بعضی گفته‌اند: ‌‌نتیجه‌ ازدواج‌ ‌‌عثمان و‌رقیه ب فرزند پسری بنام عبدالله بود که فوت کرد. بعد از آن فرزند دیگری بنام عمرو بدنبا آمد و عثمان به اسم همین فرزند کینه اش را انتخاب کرد تا اینکه از دنیا رفت .

این، آن چیزی است که در تاریخ درباره ازدواج عثمان س با دختر رسول اکرم  ج ، رقیه ل ذکر گردیده است.