تجزیه و تحلیل سخنرانی خلافت
گویا من خلیفه راشد، عثمان بن عفان س را در آن لحظاتی که جریان بیعت با وی در مسجد نبوی به پایان رسید، مشاهده میکنم و میبینم که بسوی منبر رسول ج نزدیک میشود تا آنچه را که شایسته امت است با توجه اینکه امت به استقبال دوره ای جدید از حیاتش میرود، مطرح نماید. بدون تردید اسلام و مسلمین را در حامل اول رسالت، محمد ج و دو یار باوفایش، ابوبکر و عمر س نمایندگی میکرد، و همگی در میان نسل نمونه ای بودند که تاریخ انسانیت نظیر آنها را قبل از این به خود ندیده بود و بیم آن میرفت که در عصرهای بعدی هم نمونه آنها یافت نشود. و در پرتو نور خدا با توجه به وسعت فتوحات اسلام طبق بشارت رسول ج نگاهی عمیق به آنچه پیش بینی میکرد، انداخت. و با توجه به اینکه رسول ج در آینده نزدیک از فقر امت بیمناک نبود. بلکه از رفاه و رفاه زدگی امت و مشغول شدن به دنیا بیمناک بود. هنگامی که عثمان س از پلههای منبر بالا میرفت اندیشه اش را همین مسئله کرده بود و به بررسی آن میپرداخت و میخواست ذهن برادران مسلمانش را به این نکته معطوف دارد. و معتقد به این بود که مسئله بالا بهترین نصیحت برای امت به شمار میرود. به همین خاطر مثالی از کتاب خدا درباره دنیا و آخرت مطرح نمود و به آنها گوشزد نمود که بسیار کوتاه و زود گذر است همانطور که گیاهان بر اثر بارن در مدت کوتاهی میرویند و دیری نمیگذرد که به خس و خاشاک تبدیل میشوند و باد آنها را پراکنده میکند. و چه خوب است که بجای اشتغال به امور پر زرق و برق و ناپایدار دنیا در باقیات صالحات با هم همکاری نماییم همان طوریکه در عهد نبوت وخلافت صدیق و فاروق ب با یدیگر همکاری میکردیم.
این نصیحتی بود که خلیفه جدید بعد از روی کار آمدن و بعهده گرفتن مسؤلیت امت اسلامی تقدیم امت نمود. و خود عثمان س هم همچنان در سخاوت مالش را در راه خدا برای خواص و عموم مردم از همه مردم پیشروتر بود. و هرگاه در دوران خلافتش مصلحت دنیا و آخرت با هم اصطحکاک پیدا میکردند وی مصلحت آخرت را بر مصلحت دنیا ترجیح میداد تا اینکه به سعادت شهادت نائل آمد.