آیۀ ششم سورۀ حجرات
یک بعد از زندگی ولید باقی مانده است که تا درباره آن سخن نگفته ایم، سخن درباره زندگی او کامل نمیشود. و آن هم خبری است که مفسرین آن را نقل کردهاند مبنی بر اینکه آیه ﴿إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ﴾ [الحجرات: ٦].[٤] درباره ولید نازل شده است.
بنده در گذشته بسیار تعجب میکردم که چگونه میشود که این آیه در مورد ولید نازل شده باشد با وجود این، نزد دو خلیفه رسول خدا ج یعنی ابوبکر و عمر، چنان جایگاهی داشته باشد که تاریخ آن را ثبت نموده است. و ما هم به نوبه خود، گدشته اش را قبل از اینکه استاندار کوفه شودد، بزور مختصر بیان کردیم. تناقضی که بین اعتماد ابوبکر و عمر به ولید بن عقبه و بین رفتاری که باید با او میشد در صورتیکه قرآن او را فاسق نامیده باشد، مرا بر آن واداشت تا درباره صحت اینکه ایه سوره حجرات درباره ولید نازل شده است، شک نکنیم. البته نه به این خاطر که وقوع کاری را که باعث فسق شود از ولید، بعید میدانستیم بلکه این نکته را بعید میدانستیم که چگونه مردی که با آیه صریح قرآن متهم به فسق شده است، مورد اعتماد افرادی مانند ابوبکر و عمر باشد که آنها بعد از رسول خدا ج مقرب ترین افراد خداوند هستند.
و بعد از آنکه این شک به دلم راه پیدا کرد در مورد احادیثی که درباره سبب نزول این آیه نازل شدهاند، تجدید نظر کردم. و در بررسی آنها به این نتیجه رسیدم که سند این روایات فقط تا مجاهد یا قتاده یا ابن ابی لیلی یا یزید بن رومان وجود دارد و یا بعبارتی بر همین افراد، موقوف اند. و هیچ یک از افراد فوق اذکر اسم راویان این روایات را در مدت صد سال یا بیشتر که از دوران آنها تا زمان نزول این آیه فاصله وجود دارد، ذکر نکرده است. در حالی که در این صد سال، راویان مختلفی با اندیشههای مختلف وجود داشته است. و بسیاری از آنها برای تشویه شهرت افرادی مانند ولید و حتی بالاتر از او روایات مشکوکی درست کردهاند که هیچ گونه ارزش علمی ندارد.
پس مادامی که راویان روایاتی که درباره سبب نزول این آیه وارد شدهاند، بعد از افراد فوق الذکر در فاصله صد سال شناخته شده نیستند و راویان جرح و تعدیل نه تنها در مورد آنان، چیزی نمیدانند بلکه با نامهایشان هم آشنایی ندارند، از دیدگاه شرع و تاریخ، چیزی نیست که به صحت چنین اخبار منقطعی که هیچ اصل و نسبی ندارد حکم کنیم و احکامی بر آنها مترتب گردانیم.
در نتیجه، نسبت دادن سبب نزول این آیه به ولید بن عقبه جایز نیست و ولید بن عقبه از آن مبرّا است. البته این موضوع، یک تفصیل علمی دارد که بنده آن را در کتابی دیگر، توضیح داده ام. و اینجا سخن را به درازا نمیکشیم زیرا اساس کار ما بر مختصرگویی است.
[٤]- یعنی اگر فاسقی، خبری آورد، تحقیق کنيد.