انجیلها و نبوت محمد ص
در مبحث گذشته ما گوشة از پیشین گوئیهای تورات را راجع به نبوت محمدصبیان داشتیم حالا سری به انجیلها میزنیم تا ببنیم که چه میگویند.
متی در انجیل خود فصل۴۳، فقره۴۲-۴۳ از عیسی ÷نقل میکند که او گفت : «سنگی را که معماران رد کردند به صورت سنگ اصلی بنا در آمده است... بنا برین به شما میگویم که: دولت خدا از شما گرفته و به امتی داده خواهد شد که ثمرات شایستهای به بار آورد. و هرگاه آن سنگ بر کسی بیفتد او را مانند غبار پراگنده خواهد ساخت».
هنگام به خوانش گرفتن سخنان فوق عیسی ÷باید این امر را ملحوظ خاطر داشت که خطاب عیسی به بنی اسرائیل بود، و به آنها گفت که: دولت خدا از شما گرفته و...» و مراد از دولت خدا در سخنان عیسی همانا رسالت و نبوت میباشد که از بنی اسرائیل به عرب منتقل شد، و در مدت ناچیزی نیرومندترین امت از آنها ساخت.
و اگر تفسیر سخن عیسی ÷: «هرگاه آن سنگ بر کسی بیفتد، او را مانند غبار پراگنده خواهد ساخت..» را در تاریخ جستجو کنیم میبینیم که در عصر پیامبر صدو امپراطوری وجود داشت که خصومت یکی ازین دو در برابر این دین جدید خیلی شدید بود. این دو امپراطوری عبارت از روم و فارس بودند که در رویارویی این دین قرار گرفتند و به خاطر نابودی آن برخاستند. همان بود که خداوند یکی ازین دو امپراطوری (فارس) را توسط مسلمانان کاملا نابود ساخت. و بدین ترتیب پیشین گوئی عیسی ÷را متحقق گردانید.
اما امپراطوری روم که نیز مورد حملات مسلمین قرار گرفت، هرچند به کلی نابود نه شد، اما به صورت قطعی پارچه پارچه شد، و بخشهای مهمی از آن امپرطوری مانند سرزمین مصر و سرزمین فلسطین، لبنان، سوریه و اردن که بنام «شام» یاد میشد به تصرف مسلمانان درآمد.
۲- در انجیل یوحنا نیز راجع به محمد صپیشین گوئی آمده است که متأسفانه در ترجمه فارسی انجیل آنرا تحریف نمودهاند. لذا ما در اینجا نص آن پیشین گوئی را از نسخه عربی نقل میکنیم که در آن انجیل – فصل ۱۴، فقره ۱۵-۱۶ مذکور است:
«إن کنتم تحبوني فاحفظوا وصاياي وأنا أطلب من الأب فيعطيکم فارقليطا آخر ليثبت معکم إلي الأبد».
و ترجمۀ آن قرار ذیل است: «اگر مرا دوست دارید از اوامر من پیروی کنید، و من از خداوند میخواهم پس او «فارقلیط» را به شما خواهد داد که تا قیامت با شما ماند». و همین لفظ «فارقلیط» که در نسخۀ فارسی انجیل به پشتیبان ترجمه شده است، در همین انجیل، فصل ۱۵، فقره ۲۶، و فصل ۱۶، فقره ۷ وارد شده است.
شیخ رحمت الله هندی میگوید: لفظ «فارقلیط» معرب لفظ «بیرکلوتوس» است که به زبان یونانی مرادف و هم معنای کلمه محمد و أحمد میباشد» [۴۸].
وجود همین بشارات در تورات سبب شد تا علمای یهود و نصاری که با پیامبر صمعاصر بودند، از قبیل نجاشی پادشاه حبشه، عبدالله بن سلام و.. چون صفات نبوت را در وی به صورت کامل یافتند آنان بلا وقفه ایمان آوردند.
بهمین منوال هنگامیکه جارود بن العلاء به رهبری قوم خود نزد رسول خدا آمد وگفت: سوگند به الله که تو با خود حق را آورده ای، و برراستی نطق نمودی، و سوگند به ذاتی که ترا فرستاده است، من صفات ترا در انجیل یافتم، و فرزند بتول (عیسی÷) به نبوت تو بشارت داده است، پس سلام جاویدانه باد برتو و سپاس آنکه ترا چنین کرامت داد، پس از دیدن به چشم سر روایت را معنایی نیست، و پس از یقین به شک راهی نیست، پس دستت را دراز کن که من گواهی میدهم: «أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمداً رسول الله» [۴۹].
مقصود اینست که کلمۀ «فارقلیط» لفظی است که نزد مسیحیان قدماء معروف و مشهور بوده و از وجود آن نمیتوان انکار کرد.
[۴۸] - اظهار الحق : ۴/۱۱۸۷. [۴۹] - اظهارالحق :۴/۱۱۹۰
برمیگردیم به اصل مطلب که «فارقلیط» چه معنایی دارد؟
دانشمند اسلامی عبدالوهاب النجار هنگامیکه در مورد لفظ «فارقلیط» از دکتور کارلولینو مستشرق ایتالوی استفسار نمود او در جواب گفت: «کشیشها میگویند که آن به معنای پشتیبان و حامی است». آنگاه عبدالوهاب النجار به آن مستشرق گفت: من از دکتور کارلولینو که دکتورای خود را در ادب زبان یونانی باستان گرفته است، سوال میکنم، نه از یک کشیش! دکتور کارلولینو در جواب گفت: فارقلیط شخصی را گویند که بسیار مورد ستایش قرار گیرد. و عبدالوهاب النجار از وی دو باره پرسید که آیا این کلمه با صفت تفضیلی «أحمد و محمد» موافقت دارد؟ دکتور کارلولینو در جواب میگوید: آری [۵۰].
و این همان مطلبی است که در انجیل برنابا به آن صراحت شده است که عیسی به ظهور پیامبری که أحمد نام دارد، خبر میدهد.
بناءً اگر به صراحت یاد شدن نام محمد صو بشارت به نبوت وی دلیل به جعل بودن انجیل برنابا قرار داده شود، باید تورات و انجیل یوحنا و متی نیز جعلی و مزور باشد، در حالیکه به این پندار نیستند، زیرا ایشان و نصرانیها عقیده دارند که هریک از انجیلهای موجود تحت الهام الهی به رشته تحریر در آمده است.
اینجا باید متذکر شویم صدق نبوت و رسالت محمد صچون آفتاب میدرخشد و به دلیلی نیاز ندارد. اینکه علمای مسلمین از تورات و اناجیل عباراتی را درین مورد نقل میکنند تنها بخاطر اتمام حجت بر اهل کتاب است. موضوع دیگری که ازین میان برملا میگردد اینست که اهل کتاب تنها به بخشی از کتبشان ایمان دارند، و بخشهای دیگری که با هوا و هوسشان برابری نمیکند نه تنها به آن عمل نمیکنند، بلکه همواره در تحریف آن میکوشند. و به طور نمونه ما درینجا مثال دیگری را ارائه میدهیم که در عبارت انجیل لوقا (نسخه عربی) آمده است:
در انجیل لوقا نقل میکنند که به هنگام ولادت مسیح ÷فرشتگان در میان جمعی از شبانان چنین میسرودند: «الحمد لله في الأعالي، وعلي الأرض السلام، وبالناس المسر»که ترجمه فارسی آن چنین است: «خدا را دربرترین آسمانها جلال، و بر زمین در بین مردمی که مورد پسند او میباشند صلح و سلامتی باد» [۵۱].
عبدالأحد داود که قبلا خود کشیش بوده است و به اسلام پیوسته است، میگوید: در عبارت مذکور انجیل لوقا که از زبان سریانی ترجمه شده است، در چندین جای تحریف صورت گرفته است که توضیح آن قرار ذیل است:
در نسخۀ اصلی لوقا که به زبان «سریانی» است، کلمۀ «ایرینی» ذکر شده است که معنایش «اسلام» میباشد، نه «سلام»، چون مرادف کلمه سلام در زبان سریانی «شلم» و در عبرانی «شالوم» است.
نقطۀ دوم که در آن تحریف صورت گرفته است کلمۀ «آیا دوکیا» است که معنایش احمد و محمد و یا کثیر الحمد میباشد.
سپس او میافزاید که ترجمۀ حقیقی و درست عبارت مذکور چنین است: «أحمد يرتفع اسمه في الآفاق، وينتشر الإسلام في الأرض، وينعم الناس بالدين الحق»یعنی: «نام احمد در گوشه وکنار جهان بلند میشود، و اسلام در زمین پخش میگردد، و مردم از دین حق بهره مند میشوند» [۵۲].
این تنها یک یا دو عبارت اناجیل نیست که دستخوش تحریف شده است، بلکه اناجیل و بقیه کتاب مقدس نصاری در طول تاریخ همیشه هدف هوسهای ناپاک کشیشان و حکام مسیحی قرار گرفته است. و هر عبارتی را که به مذاق و میلشان نبود تبدیل و تحریف میکردند، و متأسفانه این جنایت تا هنوز ادامه دارد، و در هر چاپ نسخههای اناجیل به زبان انگلیسی نوشته است: «از هر گونه اغلاط پیشین و سابقه پاک است».
و طبق معمول عادت مسیحیها بوده که از هر امر خلاف هوا و هوسشان انکار کنند، بناءً وقتیکه ایشان از وجود انجیل «برنابا» انکار کنند، امر بیسابقهای نیست. و من به این عقیده هستم که اگر خود عیسی ÷فرود آید و عقاید منحط مسیحیها را که در باره او بافته و ساختهاند، رد کند از او نیز انکار خواهند ورزید.
[۵۰] - نقل از کتاب: حقیقة النصرانیة ص: ۶۳. [۵۱] - مراجعه شود به: انجیل لوقا فصل ۲ فقره ۱۴. [۵۲] - مراجعه شود به: حقیقة النصرانیة ص: ۶۳