۵- مداخله امپراطور قسطنطین
قسطنطین پسر گوستس یکی از شاهان امپراطوری روم بود. گوستس در زمان سلطنت خود با زنی از منطقۀ «رها» بنام «هیلانه» ازدواج کرد که آن زن قبلا بدین مسیحی پیوسته بود، و ازین زن پسری بنام قسطنطین (گوستوتین) به دنیا آمد. هنگامیکه گوستس وفات کرد، پسرش قسطنطین جانشین پدر گردید، او که قبلا توسط مادر خود از مسیحیت متأثر شده بود بعد از پیروزیاش بر قیصر که رقیب او بود، گرایش خود را به دین مسیحیت اعلان کرد و دستور داد که همه مسیحیان اسیر، رها شوند.
قسطنطین چون در یک مجتمع وثنی تربیت و پرورش یافته بود، به این اساس او از افکار بتپرستانۀ نیاکان خود متأثر بود، و در عین حال در بارۀ مسیحیت حقیقی معلومات کافی نداشت، و هنگامیکه زمام حکم را بدست گرفت، اختلاف مسیحیان در بارۀ الوهیت عیسی÷و مسئلۀ تثلیث به اوج خود رسیده بود، آریوس و طرفداران او مسیح ÷را نه خدا میدانستند و نه فرزند خدا بلکه او را تنها مخلوق و بشر میدانستند.
لذا قسطنطین که تا هنوز از ته دل به مسیحیت نه پیوسته بود بلکه به آن تظاهر میکرد، از آن هراسید که مبادا گسترش اختلاف موجب اختلاف دامنهدار و باعث ورشکستگی امپراطوری وی گردد، دستور داد تا همه کشیشهای مسیحی جمع شوند که در نتیجه ۲۰۴۸ کشیش از گوشه و کنار سلطنتش گرد هم آمدند، و ازین میان تنها ۳۱۸ کشیش براین نظریه ابراز اتفاق کردند که مسیح بشر و مخلوق نیست، بلکه خدا و پسر خدا است، قسطنطین طرفداری خود را ازین نظریه اعلام داشت، و کسانیکه با این نظریه مخالف بودند از جمله طرفداران آریوس محکوم به کفر شده و از سوی حکومت تحت پیگرد و تعذیب قرار گرفتند.
از جملۀ مسائلی که توسط امپراطور قسطنطین و به اشارۀ کشیشهای درباری، رسمی اعلام گردید، مسئلۀ رسمی شدن یکعده اناجیل، الوهیت عیسی، ابن الله بودن او و غیره نظریاتی بود که قبلا توسط بولس یهودی مطرح شده بود [۱۶].
[۱۶. - در بارۀ چگونگی گرایش قسطنطین به مسیحیت، و تفصیلات مجمع نیقیه، و موضوعات دیگری که در میان نصاری محل خلاف است به کتاب: الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح: ۳/ ۱۷ و صفحات بعدیاش مراجعه شود.