فصل اول: روش قرآن در عرضهی اصول دین و اثبات آن
از لابهلای بررسی قرآن مشخص میشود که خداوند متعال در کتابش اصول دین را با نصوص صریح و قطعی ثابت کرده است. نصوصی که احتیاج به تفسیر ندارند تا آنها را توضیح دهد و همچنین احتیاج به روایتی ندارد که آنها را تقویت کند و یا رأی و نظری که دلالت آنها را تقویت کند و به عنوان مستند آنها قرار گیرد.
قرآن از ذکر هیچ مسئلهای از مسئلههای اساسی و ضروری غفلت نکرده است. مسایلی که تسامح و اختلاف در آنها به خاطر به وجود آمدن فساد در دین و دنیا، صحیح نیست. بلکه به شیوهای فراگیر همه را بدون استثناء در برگرفته است، چنانچه میفرماید:
﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ﴾[النحل: ۸۹].
«و این کتاب را به عنوان روشنگری برای هر چیز بر تو نازل کردیم».
بدون تردید منظور از این کلیت یا تعمیم اصول اساسی است، زیرا - همان طور که قبلاً بیان داشتیم- اغلب فروعات در آن به تفصیل بیان نشده است.
این مسایل اساسی به دو قسم، تقسیم میشوند: قسمی داخل در باب ایمان و عقیده است و قسم دیگر داخل در باب اعمال و شریعت میباشد، و همین اقتضا میکند که همهی بحثهای روش قرآن در این دو قسم را به اندازهی کافی توضیح دهم: