تعریف لغوی حق:
در «لسان العرب» [۱]نوشتۀ ابن منظور چنین آمده است: حق نقیض باطل است. وَحَقَّ الْأمْرُ: آن کار محقق و ثابت شد، یا به گفتۀ ازهری: واجب گردید. در قرآن هم «حَقَّ»به معنای «ثابت گردید» آمده است: ﴿قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ﴾[القصص: ۶۳]. یعنی: «کسانی که فرمان عذاب در بارۀ آنها مسلم و ثابت شده بود، گفتند...».در این آیه هم «حَقَّتْ» به معنای «لازم و ثابت گردید» آمده است. ﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[الزمر: ٧۱]. «و اما ف رمان عذاب بر کافران لازم و ثابت شده است».و «اسْتَحَقَّ الشَّيْءَ». یعنی: فلان چیز را مستحق شد، در همین معنا در قرآن چنین آمده است: ﴿فَإِنۡ عُثِرَ عَلَىٰٓ أَنَّهُمَا ٱسۡتَحَقَّآ إِثۡمٗا﴾[المائدة: ۱۰٧]. یعنی: «اگر معلوم شد که آن دو نفر (به علت خیانت) گناه را بر خود ثابت کردهاند».
در «اَلْمُعْجَمُ الْوَسِیط» [۲]همچنین آمده است: «حَقَّ الْأَمْرُ يَحِقُّ حَقاً». یعنی: فلان مسئله صحت یافت، ثابت شد و راست از آب درآمد. و «تَحَقَّقَ الْأَمْرُ». یعنی: فلان قضیه صحت یافت و عملاً رخ داد. و «حَقَّقَّ الْأَمْرَ». یعنی: فلان مسئله را اثبات کرد و راستی آن را نشان داد.
با توجه به مطالب فوق معلوم میگردد که مفهوم لغوی «حق» بر ثبوت لزوم و صحت استوار است. بنابراین، میتوان گفت که «حق» یعنی: ثابت، لازم و صحیح.
[۱] لسان العرب، ۱۱ / ۳۳۲ به بعد. [۲] المعجم الوسیط، ۱ / ۱۸٧.