تعریف لغوی باطل:
در لسان العرب [۳]آمده است که «بَطَلَ الشَّيْءُ»: بیهوده از بین رفت و تباه شد، باطل نقیض حق و جمع آن «اباطیل» است.
در «المعجم الوسیط» [۴]همچنین آمده است: بَطَلَ الشَّيْءُ: تباه گردید و حکم آن ساقط شد. «أَبْطَلَ الشَّيْء»: نادرستی فلان چیز را نشان داد و آن را باطل کرد.
در کتاب «مفردات غریب القرآن» [۵]هم در این باره چنین آمده است: باطل، نقیض حق، و عبارت است از مسئلهای که وقتی به جستجوی آن میپردازیم، ثابت نشود، خداوند در قرآن میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلۡبَٰطِلُ﴾[لقمان: ۳۰]. «این بدان خاطر است که خداوند حق است و آنچه را که غیر از او به فریاد میطلبند و پرستش میکنند، باطل است».
[۳] لسان العرب، ۱۳ / ۵٩. [۴] المجم الوسیط، ۱ / ۶۰. [۵] مفردات...، راغب اصفهانی، ص ۵۰.