بهائیت فرزند ناخلف مذهب رفض

عقیده بهائیان

عقیده بهائیان

عقیده بهائیان -همانگونه که بهاء حسین علی مازندرانی در الواح وحیش به آن اقرار نموده و کتب و نشریاتش اعلام می‌کنند- بر این است که

خداوند هیچ اسم، صفت، و فعلی ندارد، و آنچه اسم، صفت، و فعل که به او اضافه می‌شود، همه و همه رموز اشخاصی صاحب امتیاز از بشر می‌باشند که چه در قدیم و چه جدید زیست می‌کرده‌اند، و آنان مظهر امر خداوند و منزلگاه وحی او می‌باشند، و به ادعای آنان آخرین و کامل‌ترین آن همان مفسر سورۀ واقعه در گردهمائی «بدشت» یعنی میرزا حسین علی مازندرانی می‌باشد که خود را «بهاء الله» می‌خواند، در نتیجه این شخص نزد خودش و همه هم پالکی‌هایش کامل‌ترین مظهر خداوند، و همان موعود می‌باشد که با امدنش ساعت کبری برپا شده، و قیام او همان قیامت است.

رسالت او همان «بعثت» میل و شوق به سوی او همان «بهشت و مخالفت با او همان «جهنم» است، و نزد آنان وظیفه همه ادیان گذشته و تمامی انبیاء این بوده است که او و سخنان مسخره او را بشارت دهند، و ظهور او همان ظهور ابهای خداوند است، و همه اتباع او – حتی کسانی که همانند «جرفادقانی» به علم و ذکاوت و خبث اغشته می‌باشند – او را «ربنا» می‌خوانند، و این مسئله صرفا به خاطر بزرگداشت او و یا اعتقاد به این که او از همه آنها برتر است نیست، بلکه دلیل آن حقد، حسد، و کینه آنان نسبت به رسالت محمدی می‌باشد.

***