«وارثین شرک»
این حال قوم نوح و ابراهیم علیهما السلام است و در عصرحاضر، قبوریین (کسانی که به صدور نفع و ضرر از قبور معتقدند) را خطاب قرار داده و میگوییم چگونه ارتباط میان شما و قبور و آرامگاهها برای اولین بار شروع شد و چگونه آنها منتهی به شرک شدند؟ ارتباط آنها با تقدیس و بزرگنمایی اشخاص صالح و متقی شروع شد. و مستحب بودن زیارت اماکن مذکور (در نزد قبوریین) از این نکته منشأ میگیرد و زیارت قبور در نزد آنها به جهت یادآوری مرگ و آخرت نیست، بلکه به جهت یادآوری همان انسان صالح و متقی و لمس و بوسه به قبر انجام میشود ودعا و خواستن از خداوند در نزد آنها را نزدیک به اجابت میپندارند. و عقیده و اعتقادی مذموم و خلاف شریعت در نزد قبور یین وجود دارد و آن اینکه، آنها میپندارند، دعا و طلب حاجات از خداوند از طرف شخصی که آلوده به گناه و معصیت است بطور مستقیم ازاو جایز نیست، بنابراین، مردگان صالح و متقی را صاحب مقام و جاه و نفوذ در نزد خداوند میپندارند و آنها را به عنوان واسطه ووسیله برای اجابت دعاهایشان قرار میدهند. سپس شیطان در قلوب زیارت کنندگان، الهام کرده و میگوید: هر گاه قبور مردگان (از طرف مردم) اکرام و احترام کرده میشوند، خداوند به آنها قدرت تصرف و دگرگونی را میدهد، بنابراین، زائر درون نفس خود شروع به تعظیم مرده و ترسیدن و امیدوار بودن ازاو میکند و بعد از آن مستقیماً از او طلب برآوردن حاجات و نیازهایش میکند و قبه و گنبد و بنایی روی قبر آن ساخته و چراغانی کرده. و پردههایی آویزان میکنند و شروع به بوسه زدن ولمس کردن آن و حج کردن به سوی آنها و انجام قربانی و با ساختن کرامات و قصههای دروغین، به تعظیم و بزرگنمایی آنها میپردازند و میگویند که فلان زن، از فلان شیخ مرده، طلب شوهر کرد و به او شوهر داده شده و یا دیگری طالب فرزند بود واو به مقصودش رسید و اخباری اینگونه، ودر اماکن مختلف فریاد بر میآورند که هر کس ضریحه و آرامگاه مردگان را زیارت نماید، به مقصدش رسیده و حاجاتش برآورده میشود. حتی از یکی از تجار پرسیده شد که: چرا درمقابل مشتریها با نام قبور مردگان صالح، قسم یاد میکنید و چرا با نام خداوند قسم نمیخورید؟ او در جواب میگوید: کسانی که از ما خواهان یادکردن قسم هستند، با قسم خوردن ما با نام خداوند راضی نمیشوند و میبایست برای قانع کردن آنها، قسم با نام اولیاء و صالحین یاد کرده شود. (برادر و خواهرم) بنگر بحال چنین انسانهایی که تعظیم و احترام آنان نسبت به قبور تا چه اندازه از تعظیم خداوند فراتر رفته است. تا چه اندازه حالت چنین کسانی به آنچه که ابورجاء العطاردیسروایت میکند. نزدیک است او میگوید: «در زمان جاهلیت بت و مجسمه و سنگها و درختان گوناگونی را عبادت میکردیم، به اینگونه که اگر یکی از ما، سنگی را عبادت میکرد اگر سنگی صافتر از آن مییافت سنگهای قبلی را دور انداخته و دیگری را عبادت میکرد، هرگاه سنگی نمییافتیم خاک جمع کرده و گوسفند را برروی آن دوشیده و طواف میکردیم. روزی به نیت سفر به همراهی معبودمان خارج شدیم آن سنگی که در خورجین گذاشته بودیم و هرگاه آتشی جهت پخت و پز طعام، روشن میکردیم و سنگ سومی را نمییافتیم، معبودان (سنگ) را به زیر دیگ قرار میدادیم روزی در مکانی اطراق کرده و سنگ را از خورجین درآوردیم وبه هنگامی که قصد حرکت و کوچ از آنجا نمودیم فردی فریاد زد که پروردگار تان گم شده و آن را جستجو کنید و سوار بر شتر شده در پی آن گشتیم که در این احوال فردی فریاد زد که من آن را یافتم و به میان قوم خود برگشتم که دیدم آنها به سجده کردن به آن مشغولند و شتری را در نزد آن، قربانی کردیم» ما از جاهلیت بعد از اسلام بیشتر از جاهلیت قبل از اسلام متعجبیم قسم به خداوند، فرق میان فردی که سنگ را عبادت میکند و میان کسی که قبری را عبادت میکند، چیست؟ وبین شخصی که طلب حاجات از بتها و مردگان میکند؟ وبین کسانیکه برای قبور اولیاء وبین کسانیکه برای گِل و آب عبادت میکنند؟ بله. تمام آنها میگویند: ما به نیت نزدیکی به خداوند، آنها را عبادت میکنیم واین نیت، همان چیزی است که آنان را در بت پرستی و قبر پرستی صریح و آشکار وارد نمود.