«یادآوری»
بعضی از اشخاصی که تعلق خاطر به قبور دارند و طلب برآوردن حاجات از آنان مینمایند، میگویند: شما با دیده افراط و روش تند مینگرید در حالی که ما مردگان را عبادت نمیکنیم و چون اولیاء و صالحین، برخوردار از مقام و جایگاه و نفوذ در درگاه الهی اند و ما از آنها میخواهیم به نفع ما در نزد خداوند، شفاعت و واسطه گری کنند. اما: در جواب میگوییم: عمل و کردار شما همان شرکی است که کفار قریش مبتلا به آن شده بودند. مشرکین عرب اقرار به خالق ورازق و مدبر بودن خداوند میکردهاند همچنانکه خداوند، درباره آنها میفرمایند: ﴿قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١﴾ [يونس: ٣١] یعنی «ای پیامبر به کفار قریش» بگو: چه کسی به آنها از آسمان و زمین روزی ورزق میرساند ومالک چشم و گوش کیست؟ و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میآورد و برنامه ریز امور کیست؟ آنها (در جواب) خواهند گفت: الله، بنابراین، به آنها بگو، چرا راه تقوا و خداترسی را طی نمینمایید!».
با اینکه عقیده آنها نسبت به خداوند اینگونه بود، ولی پیامبر جخون و مال آنان را حلال شمرده و با آنها جنگید، که دلیل اصلی آن یگانه قرار ندادن خداوند در انجام عبادات بود.. آیات قرآنی و احادیث نبوی – که نهی از عبادت غیر خداوند مینمایند - بیان و روشن ساختهاند که شرک به خداوند یعنی، قرار دادن همتا برای خداوند در عبادت کردن است و فرق میان بت و سنگ و پیامبر و ولی و قبر، وجود ندارد. بله. شرک یعنی، آنچه که خاص خداوند است به دیگری انجام شود و تفاوتی نیست که غیر خداوند به مانند زمان جاهلیت، نام بت گذشته شود یا به مانند زمان امروزی نام ولی و قبر و مشهد گذاشته شود.
اگر امروزه در میان ما فرقهای جدید با عقاید قرار دادن همسر و فرزند(العیاذ بالله) برای خداوند، بروز نماید، حکم آنان به مانند حکم نصاری است و آیات قرآنی که در حق نصاری نازل شده به اینها نیز منطبق میشود، هر چند اسم خود را نصاری ننامند، چون تفاوت زمانی حکم آنها را تغییر نمیدهد و اینگونه است، عبادت کنندگان قبور در عصر حاضر.
دوم: بعضی از اشخاصی که تعلق خاطر به قبور دارند، اعتراض کرده و میگویند: ما به نیت طلب شفاعت به صالحین واولیاء تقرب و نزدیکی میکنیم، اشخاصی که مرده در قبرها مدفونند، در دنیا ودر روزها روزه دار بوده، و در اوقات سحر، با خدایشان راز و نیاز کرده و گریان بودهاند. بنابراین، آنها برخوردار از جاه و مقام، در نزد خداوند هستند و ما از آنها، میخواهیم که در حق ما، در نزد خداوند، شفاعت نمایند.
ما به آنها میگوییم: ای قوم: وای بر شما! چرا به داعی خداوند، جواب مثبت نداده و ایمان نمیآورید؟ (مگر نمیدانید که) خداوند، اتخاذ شفیعان را شرک نامیده است، او میگوید: ﴿وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ١٨﴾ [يونس: ١٨].
یعنی: آنها غیر خدا را که قادر به ضرر و نفع رساندن نیستند، عبادت میکنند، (از آنجایی که آنها) میگویند: اینها، شفاعت کنندگان در حق ما در نزد خداوند هستند. بگو (ای محمد ج) آیا آگاه میکنید خدا را به آنچه نمیداند در آسمانها و زمین، او پاک و منزه و برتر است از آنچه که شریک قرار میدهند.)
ما همچنین به آنها میگوییم: ما به همراه شما ایمان میآوریم که خداوند به انبیاء و صالحین و اولیاء شفاعت را داده است و آنها نزدیکترین مردم به خداوند هستند ولی پروردگار ما، ما را از درخواست کردن و حاجت خواستن از آنها نهی نموده است. بله! انبیاء و اولیاء و شهداء برخوردار از شفاعت، در نزد خداوند هستند ولی شفاعت که در دست آنها نیست که بتوانند در حق هر کس که بخواهند شفاعت نمایند هرگز! بلکه فقط در حق کسانی شفاعت خواهند کرد که خداوند اجازه دهد و از آنها راضی باشد.
سوم: گاهاً متعلقین به قبور اعتراض کرده و میگویند، اکثر مسلمین از گذشته و اکنون، برروی قبور بناهایی ساخته و مشهد و قبّههایی برروی آن میسازند و درصدد دعا در نزد قبور بر میآیند، آیا عملکرد جمیع امّت باطل بوده و تنها شما برحق هستید؟
ما به آنها میگوییم: اکثر مشاهد و آرامگاها، دروغ بوده و نسبتی به صاحبانشان ندارند. (همچنانکه تفصیل آن گذشت) و همچنین، بنا سازی برروی قبور و دعا کردن در نزد آنان، بدعتی است انکار ناپذیر – چون طبق قول و فرموده رسول الله ج«لعن الله اليهود والنصاری اتخذوا قبور انبيائهم مساجد»(متفق علیه)
یعنی: لعنت خدا بریهود و نصاری باد که قبور پیامبرشان را تبدیل به مساجد کردهاند، ممنوع بودن آن، ثابت شده است واز اقدام آنان بر حذر میداشت.(نکتهای ظریف که از این حدیث نبوی برداشت میشود این است که بنا به قول پیامبر جعلت مستحق شدن یهود و نصاری بر لعنت خداوند این است که آنها قبور پیامبران را مکانی برای عبادت خداوند قرار میدادند و میپنداشتند که عبادت خداوند در این مکانها نسبت به عبادت در مکانهای دیگر اولویت دارد بنابراین، چگونه خواهد بود مردگان در قبور خوابیده عبادت شوند.)
چهارم: در اینجا شبههای وجود دارد که شیطان به قلب بعضی از انسانها میاندازد.
اینکه: قبر نبی جدر ضمن مسجد نبوی بدون انکار، واقع شده است و اگر اتخاذ قبر در ضمن مسجد حرام میبود، پیامبر جدر آنجا دفن نمیشد.،و ساخته شدن قبّه برروی قبر پیامبر را دلیلی بر صحّت احداث قبّه برروی هر قبری میدانند.
جواب: طبق احادیث وارده، انبیاء در همان مکانی که فوت کردهاند دفن میشوند و نبی جنیز، چون در حجره عایشهلفوت کرده است درآنجا نیز دفن شد، بنابراین، ایشان در مسجد دفن نشده بلکه در اتاق عایشهلمدفون است. ودلیل دیگر دفن ایشان در حجره عایشهل، این بوده است که احدی بعد از آنها نتواند، قبر پیامبر را مسجد قرار دهد، همچنانکه در حدیث عایشهلوجود دارد که ایشان میفرمایند: «پیامبر جدر مرض فوتش فرمودند: لعنت خداوند بر یهود و نصاری باد، چون قبور پیامبرشان را مساجد ساختهاند – عایشه میگوید: اگر فرمایش مذکور پیامبر نبود، قبر او، مرتفع گردانیده میشد، ولی بخاطر ترس از اتخاذ آن به مسجد، این کار عملی نشد (بخاری و مسلم)
بله: در اتاق عایشهلدفن شد و اتاق او نیز از جهت شرقی، چسبیده به مسجد بود و سالها گذشت و بر تعداد مردم افزون میگشت و اصحاب، مسجد را از تمام جهات به غیر از جهت شرقی توسعه میدادند، تا اینکه به سال ٨٨ و ٧٧ سال پس از وفات پیامبر جو بعد از وفات اکثر اصحاب که در مدینه بودند، خلیفه ولید بن عبدالملک، دستور انهدام مسجد نبوی، جهت توسعه آن و دستور توسعه آن از تمامی جهات، از جمله جهت شرقی را صادر کرد و قبر پیامبر جاینگونه در ضمن مسجد قرار گرفت. (مجموع الفتاوی، تاریخ ابن کثیر)
این قصّهی قبر و مسجد است، بنابراین، بر هیچ کسی جایز نیست تا وقایع رخ داده بعد از صحابهشرا حجت شرعی قرار دهد، چون مخالف احادیث ثابت شده و مخالف فهم سلف صالح از شریعت است و ولید بن عبدالملک(عفاالله عنه) در این باره مرتکب خطا شده است چون پیامبر جاز ساختن قبور برروی مساجد، نهی نموده بود و اصل بر این بود تا مسجد از تمامی جهات، غیر از جهت حجره عایشهلتوسعه مییافت و قصهی قبهی ساخته شده برروی قبر نبی جاینگونه است، و آن ساخته شدهی پیامبر جو اصحابشو تابعین یا تبع تابعین و یا از طرف علماء و امامان امّت نیست بلکه از جانب قلاوون صالحی معروف به ملک منصور به سال ٦٧٨ هجری از پادشاهان متأخرمصری است. (تحذیر المساجد: آلبانی و...)