هنر از دیدگاه فقه اسلامی

فهرست کتاب

احادیث نبوی جدربارۀ مجسمه و تصویر

احادیث نبوی جدربارۀ مجسمه و تصویر

در محبث پیشتر تذکر دادیم که برخی از مجسمه‌ها و تصویرها در دوره‌های قبل از بعثت پیامبر اسلام جمورد عبادت و پرستش قرار می‌گرفتند، این مجسمه‌ها و تصاویر مظهر شرک و بت‌پرستی گردیده، به عنوان بت‌های در جوامع بشری مطرح می‌شدند در حقیقت این بت‌ها و مجسمه‌ها خاطره‌یی از افراد صالح و نیکوکار دوره‌های پیشین بوده که بعد از وفات‌شان شکل تصویرهای ساخته شده، و بعداً به مجسمه‌ها تبدیل گردیده و به مرور زمان به عبادت‌شان پرداخته‌اند، چنانچه ابن عباسبدر رابطه به «لات» که از مشهورترین بت‌های عرب بود، همین مفهوم را ابراز داشته می‌گوید: «كَانَ الَّلاَتُ رَجُلاً يَلُتُّ سَوِيقَ الْحَاجِّ» [۲۱۲].

روی همین منظور به خاطر جلوگیری از انحرافات در جامعۀ اسلامی بوده که در احادیث مبارکۀ پیامبر جاز غلو زیاده‌روی، در احترام و تقدیس بزرگان دینی و مقابرشان، منع به عمل آمده است. آنحضرت جروی به بارگاه خداوند دعا نمودند که «اللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْ قَبْرِي وَثَنًا يُعْبَدُ» [۲۱۳]. همچنان یهودی‌ها و نصرانی‌هایی را که به قبرهای پیامبران خود سجده کردند و به انحراف گراییدند، مورد لعنت قرار داده، فرمودند: «لَعَنَ اللَّهُ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ» [۲۱۴].

بر مبنای آنچه تذکر رفت، مطالعه می‌کنیم که پیامبر جکسانی را که به مجسمه‌سازی و صورتگری مصروف‌اند به سخت‌ترین عذاب خبر دادند آنان را بدترین مخلوقات معرفی داشتند، و کار و عمل شان را وسیله‌یی برای ترویج انحراف و شرک و بت‌پرستی می‌دانند، مصوری که بدین منظور صورتی را رسا می‌کند، لعنت فرمودند، و از موجودیت همچو مجسمه‌ها و تصاویر در خانه‌ها منع کردند و به محوساختن آن دستور دادند.

امام مسلم از مسلم بن جیح روایت نموده که وی با مسروق در خانه‌یی رفته بود که در آن خانه مجسمه‌های مریم وجود داشت، مسلم بن جیح می‌گوید که مسروق برای من گفت: من از عبدالله بن مسعود شنیدم که می‌گفت: پیامبر جفرموده‌اند: «أَشَدُّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُصَوِّرُونَ» [۲۱۵].

بخاری و مسلم از عاشهلروایت می‌کنند که گفت: وقتی پیامبر ج مریض بودند، برخی از زن‌هایشان از کنیسه‌یی (معبد نصرانی‌ها) که «ماریه» نام داشت در حضور مبارک یادآوری نمودند، ام سلمه و ام حبیبه که به سرزمین حبشه (هنگام هجرت) رفته بودند، از زیبایی و تصویرهایی که در آن کنیسه بود تعریف کردند، پیامبر جسرشان را بلند کرده فرمودند: «أُولَئِكَ إذَا مَاتَ فِيهِمْ الرَّجُلُ الصَّالِحُ بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِداً، ثُمَّ صَوَّرُوا فِيهِ تِلْكَ الصُّوَرَ أُولَئِكَ شِرَارُ الْخَلاَئقِ» [۲۱۶].

ترمذی درباره عدم جواز موجودیت صورت در خانه و نیز جواز ساختن آن حدیثی را روایت نموده است که جابرسگفت: «نَهَي رَسُولُ اللَّهِ جعَنِ الصُّورَةِ فِي الْبَيْتِ وَنَهَي أَنْ يُصْنَعَ ذَلِكَ» [۲۱۷].

به همینگونه از عون بن ابی حجیفه به روایت از پدرش منقول است که پیامبر جدر ضمن بیان حکم برخی از پیشه‌ها مصورین را لعنت فرموده‌اند، این حدیث مبارکه را بخاری اینگونه روایت نموده است: «نَهَي عَنْ ثَمَنِ الدَّمِ، وَثَمَنِ الْكَلْبِ، وَكَسْبِ الْبَغِيِّ، وَلَعَنَ آكِلَ الرِّبَا وَمُوكِلَهُ وَالْوَاشِمَةَ وَالْمُسْتَوْشِمَةَ وَالْمُصَوِّرَ» [۲۱۸].

دربارۀ دورنمودن صورت‌ها و مجسمه‌های مورد پرستش از خانه‌ها امام بخاری از عایشهلروایت نموده که گفت: «أَنَّ النَّبِيَّ جلَمْ يَكُنْ يَتْرُكُ فِي بَيْتِهِ شَيْئًا فِيهِ تَصَالِيبُ إِلاَّ نَقَضَهُ» [۲۱۹].

همچنین امام مسلم از ابی الهیاج الأسدی روایت نموده که حضرت علیسدر حالی که وی را به محوساختن مجسمه‌ها و عمارت‌های بالای قبرستان‌ها مأمور می‌ساخت، این عمل را هدایت پیامبر جاعلام داشته برایش گفت: «أَلاَّ أَبْعَثُكَ عَلَى مَا بَعَثَنِي عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ جأَنْ لاَ تَدَعَ تِمْثَالاً إِلاَّ طَمَسْتَهُ وَلاَ قَبْرًا مُشْرِفًا إِلاَّ سَوَّيْتَهُ» [۲۲۰].

بر مبنای این که مجسمه‌ها و تصویرها از مظاهر و وسایل بت‌پرستی استند، احادیثی از پیامبر روایت شده است که دلالت می‌کند بر این که فرشتگان در خانۀ مجسمه‌دار و تصویردار داخل نمی‌شوند، زیرا مجسمه‌ها و تصاویری که به منظور تقدیس و پرستش در خانه‌ها جای داده شود عمل شرک و بت‌پرستی بوده صاحب آن خانه عمل کفرآمیزی را انجام داده ملائکه از همچو خانه‌یی نفرت دارند و داخل نمی‌شوند.

مسلم دربارۀ وعده‌نمودن جبرئیل÷به پیامبر جبرای آمدن به حضورشان، و سپس نیامدنش و علت نیامدنش حدیثی را روایت نموده است که آنحضرت جبرای جبرئیل÷فرمودند: «قَدْ كُنْتَ وَعَدْتَنِي أَنْ تَلْقَانِي الْبَارِحَةَ، قَالَ: أَجَلْ وَلَكِنَّا لا نَدْخُلُ بَيْتًا فِيهِ كَلْبٌ وَلا صُورَةٌ» [۲۲۱].

امام بخاری این موضوع را با فرق اندکی در عبارت، از سالم از پدرش عبدالله بن عمر روایت نموده که وی گفت: جبرئیل÷برای پیامبر جآمدن به حضورشان را وعده نموده بود، پس در آمدن تأخیر کرد به اندازه‌یی که بر آنحضرت جدشواری پدید آمد، پس مبارک از خانه بیرون شدند و جبرئیل÷را ملاقات نمودند و آنچه از دیر آمدنش ایشان را دستور آمده بود به وی گفتند جبرئیل گفت: «إنَّا لَا ندْخُلُ بَيْتًا فِيهِ صُورَةٌ وَلَا كَلْبٌ» [۲۲۲].

به همینگونه درین باره از پیامبر جاحادیثی با اختلاف در عبارت منقول است: از ابی طلحه روایت شده که گفت: پیامبر جفرمودند: «لا تَدْخُلُ الْمَلائِكَةُ بَيْتًا فِيهِ كَلْبٌ وَلا تَمَاثِيلَ» [۲۲۳].

از ابی هریرهسروایت شده که پیامبر جفرمودند: «لاَ تَدْخُلُ الْمَلاَئِكَةُ بَيْتًا فِيهِ تَمَاثِيلُ أَوْ تَصَاوِيرُ» [۲۲۴].

ابن عباس از ابی طلحه روایت نموده که پیامبر جفرمودند: «لاَ تَدْخُلُ الْمَلاَئِكَةُ بَيْتًا فِيهِ كَلْبٌ وَلاَ تَصَاوِيرُ» [۲۲۵].

در احادیث پیامبر اسلام جضمن بیان حکمت‌های تحریم مجسمه و تصویر و منع از ساختن آن‌ها تذکر رفته که مجسمه‌ساز و تصویرساز خود را در خلاقیت و آفریدگاری برابر و همانند خداوند دانسته مغرور و متکبر می‌شود؛ از همین جهت درین احادیث از این کسب و پیشه یادآوری شده؛ و این عمل مورد نکوهش قرار گرفته است، سازندۀ چنین مجسمه و تصویری به سخت‌ترین عذاب وعده داشده شده، چنانچه آنحضرت جخبر دادند که وی در قیامت مکلف می‌شود تا به ساخته‌شدۀ دست خود روح بدمد در حالی که نمی‌تواند این کار را انجام بدهد، اینگونه تصویرگری در احادیث پیامبر جستمکارترین افراد معرفی شده است.

بخاری و مسلم از ابی زرعه روایت نموده‌اند که وی با ابی هریره در سرای مروان داخل شد. چون ابوهریرهستصورهایی را دید، گفت که: من از پیامبر جشنیدم که فرمودند: خداوند بزرگ فرموده است: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ كَخَلْقِى ، فَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً ، أَوْ لِيَخْلُقُوا حَبَّةً أَوْ شَعِيرَةً» [۲۲۶]مشاهده می‌شود که درین حدیث مبارکه همانند ساختن و همانند دانستن مجسمه‌ساز و تصویرگر با خداوند، مورد انتقاد قرار گرفته و محکوم شده است، و از همین است که مجسمه‌سازان و تصویرگران به سخت‌ترین عذاب خبر داده شده‌اند. امام مسلم از عایشهلروایت نموده که گفت: پیامبرجبه نزد من تشریف آوردند در حالی که من به پتویی که در آن صورت‌هایی بود بودم، رنگ مبارک تغییر نمود، بعد از آن جامۀ پوشش مرا گرفته پس آن را پاره کردند و سپس فرمودند: «إِنَّ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُشَبِّهُونَ بِخَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ» [۲۲۷].

همچنان وی از عبدالله بن مسعود روایت نموده که پیامبر جفرمودند: «إِنَّ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُصَوِّرُونَ» [۲۲۸].

امام بخاری این حدیث را به اینگونه روایت می‌نماید که اعمش از مسلم خبر می‌دهد که وی با مسروق در سرای یسار بن نمیر بوده است، چون مسروق تمثال‌های حیوانات را در دهلیزی مشاهده کرد، گفت: از عبدالله بن مسعود شنیدم که وی می‌گفت: من از پیامبر جشنیدم که می‌فرمودند: «إِنَّ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُصَوِّرُونَ» [۲۲۹].

در همین باره ترمذی از ابی هریرهسروایت می‌نماید که پیامبر جفرمودند: «يَخْرُجُ عُنُقٌ مِنَ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَهُ عَيْنَانِ تُبْصِرَانِ وَأُذُنَانِ تَسْمَعَانِ وَلِسَانٌ يَنْطِقُ يَقُولُ إِنِّي وُكِّلْتُ بِثَلاَثَةٍ: بِكُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَبِكُلِّ مَنْ دَعَا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَبِالْمُصَوِّرِينَ» [۲۳۰].

براساس همین موضوع برابری و ادعای همانندی با آفریدگار در آفرینش است که سازنده مجسمه و تصویر به کاری که از توان وی نیست در قیامت مکلف ساخته می‌شود و آن این که برای آنچه ساخته است روح بدمد و زندگی بخشد، احادیثی از آنحضرت جبر این موضوع وضاحت دارد از عبدالله بن عمر، مسلم روایت می‌نماید که پیامبر جفرمودند: «الَّذِينَ يَصْنَعُونَ الصُّوَرَ يُعَذَّبُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُقَالُ لَهُمْ أَحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ» [۲۳۱].

همچنان امام مسلم با امام بخاری از ابن عباس روایت نموده‌اند که وی از پیامبر جشنیده است که فرمودند: «مَنْ صَوَّرَ صُورَةً فِي الدُّنْيَا كُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَيْسَ بِنَافِخٍ» [۲۳۲]. به همینگونه ترمذی از ابن عباسبحدیثی را روایت می‌نماید که در معنا با احادیث مذکور، یگانگی دارد ولی در عبارت اندک متفاوت است و آن این که پیامبر جفرمودند: «مَنْ صَوَّرَ صُورَةً عُذِّبَ حَتَّى يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ وَلَيْسَ بِنَافِخٍ فِيهَا» [۲۳۳].

دربارۀ تصویرهای حیوانات جاندار که به شکل نمایشی در روی پرده‌های خانه‌ها وجود دارد احادیثی از پیامبر اسلام جروایت شده که بر مکروهیت و عدم جواز آن در هنگام آویزان‌بودنش و بر جواز آن در هنگامی که به صورت بی‌اهمیتی زیر پا قرار گیرد و پایمال شود دلالت می‌نماید، زیرا در وقتی که صورت‌ها آویزان و منصوب باشند مورد احترام و تقدیس قرارگرفتن آن‌ها محتمل است، و نیز نظر بیننده را به خود جلب می‌کند، در هنگام عبادات حضور وی را مختل می‌سازد و نیز دنیا و لذایذ آن را به یادش می‌آورد.

مسلم از عایشهلروایت نموده است که گفت: «پیامبر جاز سفر قدوم آوردند و من بر دروازۀ خانه‌ام پرده‌یی را که در آن اسب‌های بالداری وجود داشت، پوشانده بودم، ایشان امر فرمودند پس من آن را دور ساختم» [۲۳۴]. این حدیث را امام بخاری نیز با اندک تفاوتی در عبارت از حضرت انسسروایت نموده است که وی گفت: برای عایشهلپرده‌یی بود که با آن طرف خانه‌اش را پوشانده بود، پیامبر بای وی گفتند: «أَمِيطِي عَنِّي، فَإِنَّهُ لاَ تَزَالُ تَصَاوِيرُهُ تَعْرِضُ لِي فِي صَلاَتِي» [۲۳۵].

امام مسلم از عایشهلروایت نموده است که گفت: «پیامبر جدر بعضی غزوه‌های خود بیرون شدند پس من پرده‌یی را گرفتم و به آن دروازه را پوشاندم، وقتی آمدند و پرده را دیدند، کراهتی را در روی‌شان دریافتم، پس مبارک آن پرده را کشیدند تا پاره نمودند یا قطع کردند و فرمودند که خداوند ما را مأمور نساخته که سنگ‌ها و گل‌ها را بپوشانیم، عایشهلگفت که: از همان پرده دو بالشت قطع نمودیم و آن دو را از لیف حاشیه نمودم و مبارک جبر من عیب نگرفتند» [۲۳۶].

همچنان مسلم از عایشهلروایت نموده است که گفت: «ما را پرده‌یی بود که در آن تمثال مرغی بود و هرکه داخل خانه شدی با آن روبرو می‌شد، پیامبر جبه من فرمودند: این را یکطرف کن، زیرا من هر باری که داخل شوم و آن را ببینم به یاد دنیا می‌افتم...» [۲۳۷].

در روایتی دیگر از عایشهلآمده است که وی نالینی را که در آن تصویرهایی بود خریداری نمود، وقتی آن را پیامبر جدیدند بر دروازه ایستاده شده و داخل خانه نگردیدند، وی می‌گوید که: من ناخوشنودی آن حضرت جرا در روی‌شان احساس کردم، پس گفت: ای رسول خدا ج: من به سوی خدا و رسولش توبه می‌کنم، چه گناهی را مرتکب شده‌ام؟ آنحضرت فرمودند: این نالین از کجا شده است؟ عایشهلگفت: این را برای شما خریده‌ام تا برآن بنشینید و بر آن تکیه نمایید، پیامبر فرمودند: بدون شک صاحبان این تصویرها عذاب کرده می‌شوند و برایشان گفته می‌شود که آنچه را ساخته اید زنده نمایید، باز فرمودند: خانه‌یی که در آن صورت‌ها باشد فرشتگان در آن داخل نمی‌شوند» [۲۳۸]در روایتی دیگر افزوده شده که عایشهلگفت: «پس من آن نالین مذکور را گرفتم و دو تا تکیه ساختم که پیامبر جبه آن‌ها تکیه می‌نمودند» [۲۳۹].

به همینگونه دربارۀ جواز موجودیت تصویر در روی بالشت و تکیه و کراهیت آن بروی پردۀ خانه بخاری مسلم احادیثی را از عایشهلروایت می‌نمایند، بخاری از عایشهلروایت می‌نماید که گفت: «پیامبر جاز سفر آمدند و من پرده‌ای را که دارای تصویرهای بود بر روی طاق پوشانده بودم، چون آن را پیامبر جدیدند پاره‌اش کردند و گفتند: سخت‌ترین مردم در روز قیامت از نگاه عذاب کسانی‌اند که خود را به آفریننده‌گی به خداوند همانند می‌کنند، عایشهلگفت: پس آن پرده را یک یا دو بالشت ساختم» [۲۴۰].

مسلم روایت نموده است که «عایشهلرا جامه‌یی بود که بر طاقی کشیده شده بود، و در آن تصویرهای وجود داشت و پیامبر جبه سوی آن نماز می‌خواندند، پس فرمودند: این جامه را از من دور بساز! عایشهلگفت: پس آن را بالشت‌هایی ساختم» [۲۴۱].

همچنان بخاری و مسلم متفقاً حدیثی را روایت می‌نمایند که «قتیبه بن سعید از لیث از بکیر از بسر بن سعد از زید بن خالد از ابی طلحه که صحابی رسول خدا جبود خبر داده‌اند که آنحضرت جفرمودند: ملائکه به خانه‌یی که در آن تصویر موجود باشد داخل نمی‌شود، بسر گفت که: بعد از این روایت زید مریض شد، پس ما به عیادت وی رفتیم، در این هنگام بر دروازه‌اش پرده‌یی بود که تصویر داشت، بسر گفت: من به عبیدالله خولانی و سرپرست میمونه زوجۀ پیامبر جبود گفتم که: آیا زید برای ما در روز اول از موجودیت تصویر و حرمت آن خبر نداد؟ عبیدالله گفت: آیا نشنیدی آنگاه که گفت: مگر نقشی که در جامه است؟ [۲۴۲].

ترمذی از عبدالله بن عبدالله بن عتبه روایت نموده که وی برای عیادت ابی طحله انصاری رفت و سهل بن حنیف را در نزد وی یافت، عبدالله می‌گوید که: ابوطلحه شخصی را خواست تا فرشی را که در زیر پایش بود بکشد، سهر برای وی گفت: چرا آن را می‌کشی؟ ابوطلحه گفت: زیرا در آن تصویرهایی وجود دارد؛ و مبارک جدرین باره چیزهایی را گفتند که خودت می‌دانی، سهل گفت: آیا نگفت که مگر آن تصویرهای که در فرش باشد؟ ابوطلحه گفت: بلی، فرمودند: اما این طریق که در زیر پایم نباشد برای من خوشتر است» [۲۴۳].

و اما آنچه از رسای‌ها در احادیث مبارکه مباح پنداشته شده و رسامی آن رواست و نیز موجودیت آن هم در خانه‌ها جواز دارد، تصویر اشیاء غیر ذی‌روح است، امام مسلم حدیثی را روایت نموده که مردی به نزد ابن عباسبآمد و گفت: من مردی‌ام که رسامی می‌نمایم، برایم در زمینه فتوا بده! ابن عباسبگفت: به من نزدیک شو! وقتی نزدیک شد، گفت: پیشتر بیا! چنان پیش آمد که دستش را بر سرش گذاشت و گفت: آنچه از رسول خدا جشنیدم برایت خبر می‌دهم، شنیدم که فرمود: «كل مصور في النار يجعل له بكل. صورها نفساً فتعذبه في جهنم» [۲۴۴]سپس برای آن شخص گفت که: «اگر تو جز فعل‌کردن و انجام‌دادن رسامی چاره‌یی نداشتی، پس درخت و آن چیزهای را کار کن که جاندار نباشند» [۲۴۵].

[۲۱۲]«لات مردی بود که برای حاجیان طعام به روغن تر می‌کرد و آماده می‌ساخت» بخاری، ج ۲، ص ۷۲۰. [۲۱۳]«بار الها! قبرم را بتی مگردان که مورد پرستش قرار گیرد». [۲۱۴]«خداوند یهود و نصاری را لعنت کند که قبرهای پیامبران‌شان را سجده‌گاه گرفتند». [۲۱۵]«سخترین مردم از روی در روز قیامت، تصویرسازان‌اند»، مسلم، ج ۲، ص ۲۰۱. [۲۱۶]«آن گروه وقتی مرد نیکوکاری در بین‌شان فوت می‌نمود، بر قبر آن مسجدی می‌ساختند، بعد از آن در آن مسجد این تصویرها را رسم می‌کردند آن گروه بدترین مخلوقات‌اند» متفق علیه، مشکوة المصابیح، ص ۳۸۶. [۲۱۷]«پیامبر جاز موجودیت تصویر در خانه و از این که ساخته شود نهی فرمودند» جامع الترمذی، ج ۱، ص ۲۰۷. [۲۱۸]«پیامبر جاز استفاده‌نمودن از پول فروش خون، پول فروش سگ و پیشۀ دیاست منع نمودند و سودخور و سوددهنده، خالکوب و زنی که وجودش را خال می‌کند و تصویر ساز را لعنت نمودند» صحیح البخاری، ج ۲، ص ۸۸۱. [۲۱۹]«پیامبر جدر خانه‌شان هیچ چیزی را که در آن تصویرهای «مثل صلیب نصاری» بودی نمی‌گذاشتند، مگر این که آن را محو می‌کردند» صحیح البخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۲۰]«آیا بر آنچه مرا پیامبر جمأمور ساختند و فرستادند ترا مأمور نسازم، آن اینست که هیچ تمثالی را مگذاری، مگر این که آن را از بین ببری و هیچ قبر بلند ساخته شده‌یی را مگذاری مگر این که برابرش سازی» صحیح مسلم، ج ۱۷، ص ۳۱۲. [۲۲۱]«مرا وعدۀ قطعی دادی که با من دیشب ملاقات نمایی «چرا نیامدی؟» جبرئیل÷گفت: بلی وعده دادم، اما ما به خانه‌یی که در آن سگ و صورت وجود داشته باشد داخل نمی‌شویم» صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۹. [۲۲۲]«هرآینه ما به خانه‌یی که در آن صورت و سگ باشد داخل نمی‌شویم» صحیح البخاری، ج۲، ص ۸۸۱. [۲۲۳]«ملائکه به خانه‌یی که در آن سگ و تصویرها وجود داشته باشد داخل نمی‌شوند» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۰. [۲۲۴]«فرشتگان به خانه‌ی که در آن تمثال‌ها (مجسمه) یا تصویرها باشد داخل نمی‌شوند» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۲. [۲۲۵]«فرشتگان به خانه‌یی که سگ و تصویر باشد داخل نمی‌شوند» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۲۶]«هیچ کسی ظالمتر از کسی نیست که برود آفریده شده‌یی مثل مخلوقاتم بیافریند، پس (اگر می‌توانید) ذره‌یی را بیافرینند، یا دانه‌یی را بیافرینند، یا جوی را بیافرینند» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰ و مسلم ج ۲، ص ۲۰۲. [۲۲۷]«بدون شک از سخت‌ترین مردم از نگاه عذاب در روز قیامت کسانی می‌باشند که خود را به آفرینش همانند خداوند می‌دانند» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۰. [۲۲۸]«بدون شک از سخت‌ترین مردم از نگاه عذاب در روز قیامت صورت‌کشندگان‌اند» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۱. [۲۲۹]«بدون شک سخت‌ترین مردم از نگاه عذاب در روز قیامت صورت‌کشندگان‌اند» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۳۰]«در روز قیامت گردنی از آتش بیرون می‌آید که از برای آن دو چشم است که می‌بیند و دو گوش است که می‌شنود و زبانی است که سخن می‌زند، می‌گوید که: من برای عذاب‌نمودن سه کس مؤظف شده‌ام، بر هر ستمگر سرکش، و بر هرکه با خداوند خدای دیگری را بخواند و بر صورت سازان» رواه الترمذی، مشکوة المصابیح، ص ۳۸۶. [۲۳۱]«آن کسانی که تصویرها را می‌سازند در روز قیامت عذاب کرده می‌شوند، برای‌شان گفته می‌شود که: آنچه را آفریدید زنده سازید!» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۱. [۲۳۲]«هرکه در دنیا صورتی را بسازد، در روز قیامت مکلف ساخته می‌شود که در آن روح بدمد، در حالی که نمی‌تواند بدمد» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۲ و بخاری ج ۲، ص ۸۸۱. [۲۳۳]«هرکه صورتی را رسم می‌نماید، خداوند او را تا در آن روح را بدمد عذاب می‌نماید، و در آن روح دمیده نمی‌تواند» ترمذی، ج ۱، ص ۲۰۸. [۲۳۴]«قَدِمَ النَّبِيُّ جمِنْ سَفَرٍ، وَعَلَّقْتُ دُرْنُوكًا فِيهِ تَمَاثِيلُ، فَأَمَرَنِي أَنْ أَنْزِعَهُ، فَنَزَعْتُهُ»بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۳۵]«این را از من دور کن، زیرا تصاویر آن همیشه در نمازم به نظر می‌آید» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۱. [۲۳۶]«رَأَيْتَ رَسُول اللّهِ جخَرَجَ فِي غَزَاتِهِ فَأَخَذْتُ نَمَطًا فَسَتَرْتُهُ عَلَى الْبَابِ فَلَمَّا قَدِمَ فَرَأَي النَّمَطَ عَرَفْتُ الْكَرَاهِيَةَ فِي وَجْهِهِ فَجَذَبَهُ حَتَّى هَتَكَهُ أَوْ قَطَعَهُ وَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَأْمُرْنَا أَنْ نَكْسُوَ الْحِجَارَةَ وَالطِّينَ. قَالَتْ فَقَطَعْنَا مِنْهُ وِسَادَتَيْنِ وَحَشَوْتُهُمَا لِيفًا فَلَمْ يَعِبْ ذَلِكَ عَلَيَّ»مسلم، ج ۲، ص ۲۰۰. [۲۳۷]«عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ كَانَ لَنَا سِتْرٌ فِيهِ تِمْثَالُ طَائِرٍ وَكَانَ الدَّاخِلُ إِذَا دَخَلَ اسْتَقْبَلَهُ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ جحَوِّلِي هَذَا فَإِنِّي كُلَّمَا دَخَلْتُ فَرَأَيْتُهُ ذَكَرْتُ الدُّنْيَا»همانجا. [۲۳۸]«عَنْ عَائِشَةَ رَضِىَ اللَّهُ عَنْهَا أَنَّهَا اشْتَرَتْ نُمْرُقَةً فِيهَا تَصَاوِيرُ فَلَمَّا رَآهَا رَسُولُ اللَّهِ جقَامَ عَلَى الْبَابِ فَلَمْ يَدْخُلْ فَعَرَفَتْ فِي وَجْهِهِ الْكَرَاهِيَةَ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ وَإِلَى رَسُولِهِ مَاذَا أَذْنَبْتُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: مَا بَالُ هَذِهِ النُّمْرُقَةِ. فَقُلْتُ اشْتَرَيْتُهَا لَكَ لِتَقْعُدَ عَلَيْهَا وَتَوَسَّدَهَا فَقَالَ إِنَّ أَصْحَابَ هَذِهِ الصُّوَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُعَذَّبُونَ يُقَالُ لَهُمْ أَحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ وَقَالَ: إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الصُّوَرُ لاَ تَدْخُلُهُ الْمَلاَئِكَةُ»مسلم، ج ۲، ص ۲۰۱. [۲۳۹]«فَأَخَذْتُهُ فَجَعَلْتُهُ مِرْفَقَتَيْنِ قَالَتْ فَكَانَ يَرْتَفِقُ بِهِمَا فِي الْبَيْتِ»همانجا. [۲۴۰]«مِنْ سَفَرٍ وَقَدْ سَتَرْتُ بِقِرَامٍ لِي عَلَى سَهْوَةٍ لِي فِيهَا تَمَاثِيلُ، فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ جهَتَكَهُ وَقَالَ: أَشَدُّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُضَاهُونَ بِخَلْقِ اللَّهِ. قَالَتْ فَجَعَلْنَاهُ وِسَادَةً أَوْ وِسَادَتَيْنِ»بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۴۱]«عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهُ كَانَ لَهَا ثَوْبٌ فِيهِ تَصَاوِيرُ مَمْدُودٌ إِلَى سَهْوَةٍ فَكَانَ النَّبِيُّ جيُصَلِّي إِلَيْهِ فَقَالَ أَخِّرِيهِ عَنِّي. قَالَتْ فَأَخَّرْتُهُ فَجَعَلْتُهُ وَسَائِدَ»مسلم، ج ۲، ص ۲۰۱. [۲۴۲]«حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا اللَّيْثُ عَنْ بُكَيْرٍ عَنْ بُسْرِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي طَلْحَةَ صَاحِبِ رَسُولِ اللَّهِ جقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: إِنَّ الْمَلاَئِكَةَ لاَ تَدْخُلُ بَيْتًا فِيهِ صُورَةٌ. قَالَ بُسْرٌ: ثُمَّ اشْتَكَي زَيْدُ بْنُ خَالِدٍ فَعُدْنَاهُ فَإِذَا عَلَى بَابِهِ سِتْرٌ فِيهِ صُورَةٌ فَقُلْتُ لِعُبَيْدِ اللَّهِ الْخَوْلاَنِيِّ رَبِيبِ مَيْمُونَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ج: أَلَمْ يُخْبِرْنَا زَيْدٌ عَنِ الصُّورَةِ الْيَوْمَ الأَوَّلَ قَالَ عُبَيْدُ اللَّهِ: أَلَمْ تَسْمَعْهُ حِينَ قَالَ: إِلاَّ رَقْمًا فِي الثَّوْبِ»بخاری، ج ۲، ص ۸۸۱ و مسلم، ج ۲، ص ۲۰۰. [۲۴۳]«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ أَنَّهُ دَخَلَ عَلَى أَبِي طَلْحَةَ الْأَنْصَارِيِّ يَعُودُهُ قَالَ فَوَجَدْتُ عِنْدَهُ سَهْلَ بْنَ حُنَيْفٍ قَالَ فَدَعَا أَبُو طَلْحَةَ إِنْسَانًا يَنْزِعُ نَمَطًا تَحْتَهُ فَقَالَ لَهُ سَهْلٌ لِمَ تَنْزِعُهُ فَقَالَ لِأَنَّ فِيهِ تَصَاوِيرَ وَقَدْ قَالَ فِيهِ النَّبِيُّ ج: مَا قَدْ عَلِمْتَ قَالَ سَهْلٌ أَوَلَمْ يَقُلْ إِلَّا مَا كَانَ رَقْمًا فِي ثَوْبٍ فَقَالَ بَلَى وَلَكِنَّهُ أَطْيَبُ لِنَفْسِي»ترمذی، ج ۲، ص ۲۰۸. [۲۴۴]«هر تصویر سازندۀ در آتش است هر صورتی را که ساخته باشد جان داده می‌شود تا او را در دوزخ عذاب نماید». [۲۴۵]«إِنْ كُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَاصْنَعِ الشَّجَرَ وَمَا لاَ نَفْسَ لَه»مسلم، ج ۲، ص ۲۰۲.