آیات قرآنکریم و اقوال مفسرین دربارۀ موسیقی و آوازخوانی
قرآنکریم این کتاب مقدس و آسمانی شامل آیاتی است که به اموری از قبیل احکام موسیقی و آوازخوانی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم دلالت مینماید، و دربارۀ این موضوعات در آن یادآوریهای صورت گرفته است که درین مبحث به بررسی این آیات متبرکه و اقوال مفسرین پیرامون آن میپردازیم.
الف: خداوند بزرگ در سورۀ اسراء از نافرمانی شیطان خبر میدهد که چون وی را امر فرمود که آدم را سجده نماید، شیطان آدم را سجده نکرد و بدین سبب مطرود و ملعون دایمی گردید، بعد از این طردشدن از روی کینه گفت: خدایا! اگر مرا مهلت دهی اولاد آدم را اغوا مینمایم! خداوند بزرگ برای شیطان میفرماید که: هرکس از بندگان را که در توان تست، با آوازت برانگیزان و از راه منحرف بگردان، و این کار به خاطر این است که در عمل ثابت شود، چه کسی در برابر مکر و حیلهاش استقامت میکند و از وساوس او تخلف میورزد و چه کسی اطاعت شیطان را لازم میگیرد، این مطلب با روشنی این آیه مشاهده میشود: ﴿وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ وَعِدۡهُمۡۚ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا ٦٤﴾[الإسراء: ۶۴] [۱۰۵].
ابن عباسبابراز نظر فرموده که معنی آیه چنین است: مردم را با دعوت خود به نافرمانی خدا برانگیزان، لذا طبق نظریۀ وی با تعبیر عامش، هر عملی که به سوی غیر راه خدا دعوت کننده باشد، عمل شیطانی محسوب میشود، اما برخی از دانشمندان تفسیر را نظر بر اینست که مراد از صوت شیطان در آیۀ مذکور موسیقی و آوازخوانی و لهو و لعب است [۱۰۶].
چنانچه مجاهد که از شاگردان ابن عباس است، نیز همین نظریه را در تفسیر آیۀ مذکور ارائه داشته است [۱۰۷].
ب: از مواردی که به عنوان دلیل بر منع از موسیقی مطرح است و دانشمندان بدان استدلال جستهاند آیهیی در سورۀ لقمان است که در آن با تعبیر «لهوالحدیث» به موضوعات مورد بحث پرداخته شده و کسانی که به مقصود گمراهساختن و به انحرافکشاندن مردم از راه خدا به لهو و لعب و موسیقی دست زنند مورد نکوهش قرار گرفتهاند، خداوند در این سوره فرموده است: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٦﴾[لقمان: ۶] [۱۰۸].
عدهیی از مفسیرین و فقهای صدر اسلام از جمله ابن عباس و ابن مسعودش از تعبیر «لهوالحدیث» در آیۀ مذکور، ساز و سرود را مراد دانستهاند، چنانچه وقتی از ابن مسعودسپرسان شد که «لهوالحدیث» چیست؟ به جواب گفت: «الْغِنَاءِ وَاللَّهِ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ» [۱۰۹]این حکمت را با سه بار تکرار ارائه داشت، این نظریه را که بیان نمودیم مجاهد نیز مورد تأیید قرار داده است، وی میافزاید که گوشدادن به موسیقی و مانند آن از سخنان باطل بوده در تحت مقولۀ «لهوالحدیث» داخل میباشد [۱۱۰].
علاوه بر اینان که یادآور شدیم. از دانشمندان دیگری چون عکرمه، حسن و سعید بن جبیر نیز نظریۀ مذکور روایت شده است، اینان ابراز نظر میکنند که شأن نزول آیۀ مذکور، موسیقی و ساز و سرود است و این آیه در همین رابطه نازل شده است [۱۱۱]. باید گفت که: این نظریه از طرف مفسرین دیگری نیز مورد تأیید قرار گرفته است، آنان که گفتهاند: آیۀ مذکور در شأن نضر بن حارث نازل شده است، همان کسی که کتابهای داستان رستم و اسفندیار را خریداری کرده بود، و هنگامی که اقوال پیامبر جدر مکه نقل میشد، وی روایات و اخبار ملوک فارس را میخواند، و میگفت: از سخنان محمد بهتر است، و هرگاه شنیدی کسی مسلمان شده است، وی را به نزد کنیزان آوازخوانش میبرد و امر میکرد کنیزان برایش طعام و شراب آورده در محضر وی به موسیقی بپردازد و آواز بخواند و میگفت: این سرودههای کنیزانم از آنچه محمد آورده بهتر است [۱۱۲]. لازم به یادآوری است که احادیثی نیز وجود دارد که ثابت مینماید این آیه در شأن موسیقی و نوازندگان آن نازل شده که در آینده به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
ج: دیگر از آیاتی که به موضوع مورد نظر در آن توجه صورت گرفته است، آیات سورۀ نجم است، خداوند بزرگ درین سوره از حال کفار خبر میدهد که به آیات قرآن تعجب میورزند و خنده میکنند، و با مصروفیت در لهو و لعب به معارضه با قرآن میپردازند، چنانچه فرموده است: ﴿أَفَمِنۡ هَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ تَعۡجَبُونَ ٥٩ وَتَضۡحَكُونَ وَلَا تَبۡكُونَ ٦٠ وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ ٦١﴾[النجم: ۵۹-۶۱] [۱۱۳].
در تفسیر مدارک التنزیل دربارۀ معنی ﴿وَأَنتُمۡ سَٰمِدُونَ ٦١﴾در آیۀ مذکور آمده است که آیا شما در غفلت و بیخبری در لهو و بازی مصروف استید؟ این تفسیر اضافه میکند که وقتی کفار قرآن را میشنیدند به وسیلۀ آوازخوانی و موسیقی با آن معارضه میکردند، تا مردم را از شنیدن آن باز دارند [۱۱۴].
ابن عباس و عکرمه ضمن تفسیر آیۀ مذکور گویند که: «سمود» در لغت اهل یمن موسیقی و آوازخوانی است و کفار چون قرآن را میشنیدند به موسیقی و آوازخوانی و بازی مصروف میگردیدند [۱۱۵].
لازم به یادآوری است که اصل لفظ «سمود» که در آیه آمده است بالاکردن و جنباندن سر را معنی میدهد، این لفظ از «سمود البعیر» گرفته شده است، «سمود البعیر» بر کیفیت رفتار شتری اطلاق میشود که سرش را بالا و پائین کرده در حرکتش سرعت داشته باشد، و «سامد» آوازخوان و بازیگر موسیقی نواز را گویند [۱۱۶].
[۱۰۵]ترجمه: «و هرکه را توانی از ایشان به آواز خود از جا بجنبان و برایشان سواران و پیادهگان خود را برانگیزان و به کار انداز و با ایشان در مالها و فرزندانشان شریک شو و ایشان را وعده ده، و شیطان ایشان را جز فریب وعده نمیدهد». [۱۰۶]تفسیر خازن، ج ۴، ص ۱۳۶. [۱۰۷]تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۵۰. [۱۰۸]ترجمه: «و برخی از مردم کسانیاند که لهو الحدیث (سخنان بیهوده) را میخرند تا مردم را از راه خدا بدون علم گمراه نمایند، و آن را به تمسخر بگیرند، این جماعت را عذاب خوارکنندهای است». [۱۰۹]«قسم به خداوندی که جز او خدایی وجود ندارد، لهو حدیث ساز و سرود است» تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۵۲. [۱۱۰]همانجا. [۱۱۱]تفسیر خازن، ج ۵، ص ۱۷۷. [۱۱۲]تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۵۲. [۱۱۳]«آیا از این سخن تعجب میکنید و میخندید و گریه نمیکنید و شما بازیکنندگان استید؟». [۱۱۴]مدارک التنزیل. عبدالله بن احمد بن محمود نسفی. (پاکستان، لاهور، چاپ مطبعه اسلامیه سال ۱۳۳۳) ج ۲، ص ۲۷۱. [۱۱۵]تفسیر بغوی، ج ۶، ص ۲۲۵. [۱۱۶]تفسیر خازن، ج ۶، ص ۲۲۵.