هنر از دیدگاه فقه اسلامی

فهرست کتاب

آیات قرآنکریم و اقوال مفسرین در رابطه به مجسمه و تصویر

آیات قرآنکریم و اقوال مفسرین در رابطه به مجسمه و تصویر

دربارۀ تمثیل یا مجسمه در قرآنکریم در سورۀ سبا، آیاتیست که خداوند بزرگ در این آیات از نبوت و سلطنت حضرت سلیمان÷خبر داده است، بدین طریق که ضمن این که وی بر مردم حکمروائی داشت، گروه جن نیز تابع و تحت فرمان وی بودند و به امر وی کار و فعالیت می‌کردند، چنانچه حیوانات دیگر به فرمانش منقاد و مطیع بوده‌اند، گروه جن، در پهلوی سایر فعالیت‌های خود برای سلیمان÷مجسمه‌هایی ساخته بودند، چنانچه درین مورد است که خداوند خبر می‌دهد: ﴿يَعۡمَلُونَ لَهُۥ مَا يَشَآءُ مِن مَّحَٰرِيبَ وَتَمَٰثِيلَ وَجِفَانٖ كَٱلۡجَوَابِ وَقُدُورٖ رَّاسِيَٰتٍۚ ٱعۡمَلُوٓاْ ءَالَ دَاوُۥدَ شُكۡرٗاۚ وَقَلِيلٞ مِّنۡ عِبَادِيَ ٱلشَّكُورُ ١٣[سبأ: ۱۳] [۲۰۱].

تماثیل در آیۀ عبارت از چیزهایی است که به شکل حیوان یا غیر حیوان ساخته شده باشد، برخی دانشمندان گفته‌اند که: تمثال‌های که برای سلیمان÷ساخته شده بوده است، از مادۀ شیشه، مس و رخام تهیه شده بود و این تمثال‌ها، تمثال‌های غیر زنده جان‌ها بوده است.

برخی دیگر از دانشمندان را نظر بر اینست که این مجسمه‌ها مردانی بوده‌اند که از مس ساخته شده بوده‌اند، و این به خاطر دعای حضرت سلمان÷بوده است، مبنی بر این که در آن مجسمه‌ها روح دمیده شود، تا در راه خداوند جهاد کنند و بر آن‌ها اسحله کارگر نیفتد، چنانچه گفته شده که: اسفندیار از جملۀ این مردان ساخته شده بوده است.

در روایتی دیگر که گروه جن برای سلمان÷دو شیر، در پایان تخت وی و دو کرکس در بلند سر وی ساخته بودند، چون حضرت سلیمان برخاستی، هردو شیر مذکور بازوهای خود را هموار می‌کردند، و چون باز نشستی، کرکس‌های مذکور بال‌های خود را بر سرش می‌گشادند [۲۰۲].

در سورۀ «نوح» قرآنکریم از احوال قوم نوح÷خبر می‌دهد که عناد می‌ورزیدند و اولاد خود را به عدم قبول دعوت نوح÷مأمور می‌ساختند، و به عبادت مجسمه‌هایی که به منظور پرستش ساخته شده و هریک از آن‌ها بتی قرار گرفته بود، تشویق می‌کردند:

﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَكُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا ٢٣[نوح: ۲۳] [۲۰۳].

نام‌های ذکرشده در این آیه یعنی (ود، سواع، یغوث، یعوق، و نسر) نام‌های بت‌های ایشان بوده است، برای حل هر مطلبی به زعم خود بتی ساخته بودند و همان بت‌ها بودند که بعداً در قبایل عرب رواج پیدا کردند، در برخی روایات آمده است که در زمانه‌های گذشته چند مرد بزرگ بودند، بعد از وفات‌شان قومی به اغوای شیطان تصاویرشان را به طور یادگار تراشیدند و نصب کردند، سپس آهسته آهسته پرستش آن‌ها شروع شد [۲۰۴].

مولانا شاه عبدالعزیز محدث دهلوی در تفسیر خود که به تفسیر عزیزی معروف است می‌نویسد: «نام‌های پنجگانۀ مذکور در این آیه نام‌های پسران حضرت ادریس÷بوده است که به سبب طول زمان و غلبۀ وهم، صفات غالبۀ هریک از ایشان، صورتی را در ذهن عابدان پیدا کرده بود که مطابق آن صورت اصنام مختلفه برای آن‌ها ساخته بودند، و قوت و همیه ازین جنس عجایب بسیار دارد، چنانچه بعضی جهال اسلام، شبیه امیرالمؤمنین را به صورت شیر می‌کنند» [۲۰۵].

وی از ابن عباسبنقل می‌کند که: «این بت‌های پنجگانه در طوفان دورۀ نوح÷در زیر زمین مدفون شده بودن، ابلیس علیه اللعنة با آن بت‌ها را به عربان نشان داد که از زیر زمین بیرون ساختند و معبود قرار دادند» [۲۰۶].

قابل ذکر و یادآوری است که قوم نوح÷هریک از بت‌های مذکور را مظهر امری یا صفتی از صفات الهی می‌دانستند، «ود» را مظهر محبت ذاتیۀ خداوند می‌دانستند که مبدأ و بقای الهی می‌پنداشتند که سبب بقای عالم است، و آن را به صورت زنی ساخته بودند، و «سواع» در لغت عرب به معنای برپادارندۀ جهان است. «یغوث» را مظهر فریادرسی و مشکل‌گشایی او تعالی دانسته آن را به شکل اسبی درآورده بودند. «یعوق» دا می‌گفتند که مظهر منع و حمایت از بلاست و آن را به شکل شیری ساخت بودند و «نسر» را مظهر قوت الهی گمان می‌نمودند و به صورت کرکسی ساخته بودند که در بین مرغان صاحب قوت و سریع الطیران است [۲۰۷].

به همینگونه برای رد قول مشرکین عرب که بت‌هایی را پرستش کرده، دختران خدا می‌خواندند، خداوند بزرگ در سورۀ «نجم» می‌فرماید:

﴿أَفَرَءَيۡتُمُ ٱللَّٰتَ وَٱلۡعُزَّىٰ ١٩ وَمَنَوٰةَ ٱلثَّالِثَةَ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ ٢٠ أَلَكُمُ ٱلذَّكَرُ وَلَهُ ٱلۡأُنثَىٰ ٢١ تِلۡكَ إِذٗا قِسۡمَةٞ ضِيزَىٰٓ ٢٢[النجم: ۱۹-۲۲] [۲۰۸].

لات، منات، و عزی، نام‌های بت‌های مؤنث بوده که به عنوان دختر توسط مشرکین به خداوند بزرگ نسبت داده می‌شوند، این بت‌ها هرکدام مربوط بخشی از مردم بوده است، چنانچه «لات» نزد اهالی طایف نهایت معظم بود، قبیله‌های اوس و خزرج و خزاعه «منات» را احترام می‌کردند، و قریش و بنی کنانه «عزی» را از هردو بت مقدم الذکر بزرگ‌تر می‌شمردند، و در نزدشان این بت که در نزدیک مکه قرار داشت و در «نخله» بود مقدم بر همه دانسته می‌شد، «لات» که در طایف بود در درجۀ دوم و «منات» که از مکه خیلی دور بود و در نزدیک مدینه بود در درجه سوم قرار می‌گرفت [۲۰۹].

همچنان سه بت دیگر به نام‌های «اساف»، «نائله» و «هبل» نیز در بین عرب‌ها وجود داشت که «اساف» در برابر حجر اسود بر کوه صفا نهاده شده بود. «نائله» محاذی رکن یمانی و «هبل» را در داخل خانۀ کعبه معظمه نهاده بودند [۲۱۰].

طوری که در آثار و احادیث مطالعه می‌شود، این مجسمه‌ها و بت‌ها همه در ابتدا به منظور تقدیر و احترام بزرگان و افراد صالح ساخته می‌شدند، و بعد از مدتی مورد پرستش قرار می‌گرفتند، چنانچه قبلاً دربارۀ منشأ به وجودآمدن بت‌های ود، سواع، یغوث، یعوق، و نسر، روشنی انداختیم، همچنان ابن عباسبکه از دانشمندان صدر اول اسلام است، معروفترین بت عرب یعنی لات را مردی معرفی می‌دارد که برای حاجیان کعبه طعام و سویق به روغن تر می‌کرده و آماده می‌ساخته است [۲۱۱]که در بحث‌های آینده در این رابطه سخن خواهیم گفت.

[۲۰۱]ترجمه: «برای او آنچه می‌خواست از قلعه‌ها، تمثال‌ها، و لگن‌های مانند حوض‌ها و دیگ‌های محکم بر دیگدان‌ها می‌ساختند (گفتیم) ای اولاد داود با شکرگزاری عمل کنید، و از بندگان من شکرگزاردن اندک‌اند». [۲۰۲]تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۷۲. [۲۰۳]ترجمه: «و گفتند: خدایان خود را ترک نکنید و «ود» و «سواع» و «یغوث» و «نسر» را رها ننمائید». [۲۰۴]تفسیر کابلی، ج ۵، ص ۸۵۴. [۲۰۵]تفسیر عزیزی، جزء ۲۹، ص ۱۶۵. [۲۰۶]همانجا. [۲۰۷]تفسیر عزیزی، جزء ۲۹، ص ۱۶۴. [۲۰۸]ترجمه: «آیا لات و عزی و منات را دیدید؟ آیا بای شما پسر است و از برای وی (خداوند) دختر؟ این تقسیمی نامناسب است». [۲۰۹]تفسیر کابلی، ج ۶، ص ۶۲۵. [۲۱۰]تفسیر عزیزی، جزء ۲۹، ص ۱۶۶. [۲۱۱]صحیح البخاری، ج ۲، ص ۷۲۱.