نظریات دانشمندان دربارۀ تصویرهای بدون جسم و تابلوهای نقاشی و حکم نهائی دری مورد
در بحثهای پیشتر آیات قرآنکریم و اقوال مفسرین را با احادیث رسول اکرم جدربارۀ مجسمه ها و تصاویر طور عام؛ و نیز دیدگاه دانشمندان دربارۀ مجسمه و مجسمهسازی را طور خاص بیان کردیم، در این مبحث میبینیم تصویرهای نقاشیشدۀ بدون جسم که روی چیزهای مثل کاغذ، تکه، پرده، دیوار، و دیگر چیزها رسامی میشوند، چه حکمی خواهند داشت و نظریات دانشمندان را که بر مبنای اساسات شرعی در این مورد استوار است و ارائه شده بررسی مینمائیم.
مشروعیت و عدم مشروعیت و تحریم و تحلیل هرچیزی در اسلام براساس حکمتهایی مطرح است، و علل و اسبابی را با خود دارد، و هدف ساختن تصویرها، و نیز هدف از موجودیت هریک در خانهها و امکنه متفاوت و متنوع است، بدین معنی که هریک از تصاویر و تولیدات تصویری روی هدف جداگانه ساخته شده و نیز وضعیت هریک در محلی که در آنها نهاده میشود، شکل و طرز خاصی دارد. بنابراین، هریک از انواع تصویرها با دیگری فرق دارد و دانشمندان برای هریک حکم جداگانهای را ارائه داشتهاند که ذیلاً به بحث در این مورد میپردازیم.
الف: تصویرهای که مورد عبادت قرار میگیرند:
ساختن و رسمنمودن تصویرهایی که مورد عبادت قرار میگیرند: مثل تصویر بتها، تصویر حضرت عیسی÷و تصویر صلیب که آن را سازندۀ آن به منظور عبادت و پرستش بسازد، حرام است و شخص سازنده آن با این عمل کافر میگردد، زیرا به عبادت غیر خداوند راضی شده و در ترویج شرک و بتپرستی کوشیده است، عدهیی از دانشمندان، حدیث: «أَشَدُّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُصَوِّرُونَ» [۲۶۵]را بر چنین تصویرگری حمل نمودند که تصویرهای را رسم مینماید که مورد پرستش قرار میگیرد [۲۶۶].
طبری دربارۀ این حدیث میگوید که: مراد از این حدیث کسی است که طور آگاهانه تصویری را برای پرستش رسم مینماید، تا مردم آن را پرستش نمایند، و در نتیجه این شخص کافر میگردد [۲۶۷].
ابن عباسباز رسول الله جروایت نموده که در سال فتح مکه چون تصویرها را در خانۀ کعبه دیدند، داخل نشدند، و به محونمودن آن امر فرمودند، شکی نیست که این تصویرها از مظاهر شرک بوده تعبیری از بتپرستی را ارائه میداشته است [۲۶۸].
همچنان وقتی پیامبر جشخصی را به محو نمودن بتها و برابرساختن قبرها مؤظف ساختند و بعد از اجرای این مأموریت شخص مذکور به حضور ایشان گزارش داد که بتها را شکستانده، صورتها را تخریب و محو نموده و قبرها را برابر ساخته بود؛ آن حضرت جساختن دوبارۀ این اشیاء را علامۀ کافرشدن سازندۀ آنها اعلام داشتند و فرمودند: «مَنْ عَادَ إِلَى صَنْعَةِ شَيْءٍ مِنْ هَذَا فَقَدْ كَفْرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ج» [۲۶۹].
این صورتهایی که محو ساخته شدهاند، صورتهای بودهاند که مورد پرستش قرار میگرفتند، و از همین جهت آن حضرت جساختن دوبارۀ آن را کفر معرفی داشتند [۲۷۰].
براساس آنچه متذکر شدیم موجودیت همچو تصاویری که مورد عبادت و تقدیس قرار گیرد، و یا مظهر بتپرستی و شعایر برخی ادیان و روشهای غیر اسلامی، مثل وجود صورت بتها، صلیب و... در خانۀ شخص مسلمان حرام است، چنانچه در بحثهای قبیل حدیثی را از پیامبر جروایت نمودیم که در خانۀ خود هیچ چیزی را که در آن تصالیب وجود داشتی نمیگذاشتند، و تصالیب جمع صلیب است که دانشمندان حدیث تصویرهای صلیبدار را از این لفظ مراد و مقصود دانستهاند، چنانچه صلیب ترسایان همان چلپایی است که از دو چوب متقاطع ساخته شده و به صورتی که شخص برآن به دار کشیده شده باشد، این شکل را در اکثر چیزها رعایت میکنند و به پرستش آن میپردازند و به تقدیس آن قایلاند [۲۷۱].
بنابراین، اگر شخصی این تصاویر را به منظور عبادت و پرستش آنها در خانهاش نهاده باشد، به عبادت غیر خدا قایل شده است که شرک است و از دین اسلام بدون شک برآمده است، ولی اگر این کار را به منظور عبادت انجام نداده باشد، کار حرامی را مرتکب شده است و کافر نشده است.
ب: تصویر اشیایی که مورد عبادت قرار نمیگیرند ولی جاندارند:
تصویر اشیای ذی روح و جاندار که مورد عبادت و پرستش قرار نمیگیرد، بدو گونه است، یکی این که رسام و سازندۀ آن در ساختن آن خود را به خداوند همانند و برابر بداند و دیگری آن که با رسمنمودن تصویر اینچنین قصدی را نداشته باشد.
هرگاه رسام و صورتگر در ساختن صورتی، خود را با خداوند در آفرینش برابر و همانند بداند و چنین ادعا و قصدی را داشته باشد، از دین اسلام خارج شده کافر مسحوب میشود و مورد عذاب خداوند قرار میگیرد [۲۷۲]. عذابی که چنین تصویرگری بدان گرفتار میآید، همانا اینست که در قیامت مکلف ساخته میشود تا به ساختهشدۀ دست خود روح بدمد، در حالی که توان این کار را ندارد، چنانچه در این مورد حدیثی را از پیامبر اسلام در مباحث پیشتر روایت نمودیم [۲۷۳].
و اما در صورتی که سازندۀ تصویر زندهجان و ذی روح مشاهبت و برابری با خداوند را اراده نداشته باشد و نیز تصویرش را به منظور پرستش هم نساخته باشد، ساختن چنین تصویری نیز حرام بوده با این عمل فاسق شمرده میشود، ولی با این عملش کافر شمرده نمیشود و از دین خارج نمیگردد، حکم عملش مثل سایر گناهان است [۲۷۴].
امام نووی در شرح خویش بر صحیح مسلم میگوید که: اصحاب ما و سایر دانشمندان را نظر بر اینست که تصویر حیوان ذی روح شدیداً حرام است و ساختن آن از گناهان کبیره است، زیرا این عمل مشابهت به خداوند در آفرینش است، برابر است این صورت در فرشی باشد، یا در جامهیی، در درهمی باشد یا در دنیاری، بر ظرفی باشد یا دیواری، و یا این که بر چیزی دیگر. وی علاوه میکند که سخن آن اشخاصی که بین صورتهای مجسم و غیر مجسم فرق قایل میشوند و تصویرهای غیر مجسم را مباح میدانند مردود و باطل است، بین این دو گونه تصویر از نگاه تحریم فرقی نیست و هردو حرام است، نامبرده این دیدگاه را مذهب ثوری، امام ابی حنیفه و امام مالک معرفی داشته است [۲۷۵].
از آنچه گفته آمدیم تحریم موجودیت تصویرهای اشیای جاندار در خانهها و سایر اماکن اگرچه مورد پرستش هم قرار نگیرد واضح و آشکار است، اما عدهیی از دانشمندان با استفاده به فرمودۀ «إِلا مَا كَانَ رَقْمًا فِي ثَوْبٍ» [۲۷۶]وجود تصویرهای غیر مجسم را در پردهها، لوحه ها و دیوارها مباح پنداشتهاند و بلامانع دانستهاند. دانشمند معاصر ما دکتر یوسف قرضاوی میگوید: از مجموعۀ احادیث در این رابطه دانسته میشود که پیامبر جدر ابتدای امر از موجودیت تصویرها طور عموم منع کردند و در مورد سختگیری نمودند، اما بعد از این عقاید توحیدی در دل مردم جای گرفت و استحکام پذیرفت، در تصویرهایی که در جامهها، دیوارها، کاغذها است و جسم ندارد رخصت فرمودند، نامبرده این نظر را از امام طحاوی که از پیشوایان مذهب حنفی است نقل نموده است [۲۷۷].
در میان دو نظریهیی که به نقل آنها پرداختیم، روش متعادلی از امام محمد شیبانی که از نخبهترین شاگردان امام ابوحنیفه است نقل شده است، ولی بر مبنای احادیث منعکنندۀ تصویر و استثناء «إِلا مَا كَانَ رَقْمًا فِي ثَوْبٍ» [۲۷۸]تصاویر فرشها و پشتیها و بالشتها را مباح دانسته و میفرماید که: هرگاه تصویرها در دیوارها آویزان و منصوب گردند مکروه است، نظریه امام ابوحنیفه و عامۀ فقهاء همین است [۲۷۹].
به نظر نگارنده حرمت تصویرهای عبادتشده در خانهها و مکروهیت تصویرهای غیر عبادت شده که بر پردهها و دیوارها آویزان و منصوب است، روشی عادلانه و نظری مقتصدانه است، زیرا تصویرهایی که بر دیوارها و پردهها منصوباند، هرچند پرستش کرده نشود، «مانع دخول ملاکۀ رحمت خواهند بود» [۲۸۰]و نیز موجودیت این تصاویر در هنگام عبادت نماز حضور قلب نمازگزار را مخدوش میسازد و او را به یاد زخارف دنیوی میاندازد، چنانچه به این مطالب در برخی احادیث اشارههایی صورت گرفته است [۲۸۱]. امتناع ملائکه از داخلشدن به خانههای تصویردار و نیز تأثیرگذاری تصاویر در برطرف ساختن حضور نمازگزار و بیادآوردن زخارف دنیوی میتواند دلیل قاطعی بر اثبات کراهیت تصاویر منصوب در دیوارها و پردهها باشد.
ج: تصویرهایی که مورد اهانت قرار میگیرد:
تصویرهایی که کیفیت موجودیت آنها موجب اهانتشان میگردد، مثل تصویرهایی که پایمال شود، به آن تکیه زده شود و دور انداخته شود، به اتفاق همه علماء و دانشمندان موجودیت آنها مباح است و حرام نیست، هرچند ساختن چنین تصویرهایی در ابتدای امر برای سازنده جواز ندارد و حرام است، و بنا به قول اکثر دانشمندان مانع دخول ملائکه رحمت در خانه میگردند، در این مورد برخی از دانشمندان ابراز نظر کردند که تصویرهایی که مورد اهانت قرار گیرند، باعث امتناع دخول ملائکه به خانهها نمیگردد [۲۸۲]. دلیل جواز موجودیت اینگونه تصویرها در خانهها احادیث متعددی است که از حضرت عایشهلروایت شده مبنی بر این که وی پردههای تصویردار را که از موجودیت آنها نهی شده بود پشتی و بالشت ساخته بود و پیامبر جبر آن تکیه میزدند، چنانچه در بخشهای قبلی احادیث را در این باره روایت نمودیم.
د: تصویرهای زنهای برهنه و نیمهبرهنه:
تصویرهایی که موضوع آن مخالف با شرایع و آداب اسلامی باشد، مانند تصویرهای زنان برهنه و نیمهبرهنه که اعضای وجودشان نمایان بوده سبب انگیزۀ غرایز شهوانی در وجود انسان میگردد، چنانچه این تصویرها در برخی از مجلهها و روزنامهها دیده میشود که چاپ و پخش شده، همه حرام میباشد و هیچ شکی در حرمت آنها وجود ندارد، نشر چنین مجلههای حرام بوده، موجودیت و نصب چنین تصویرهایی در خانهها، دیوارها و محل کار و نیز نگاهکردن بدان حرام میباشد [۲۸۳].
هـ: تصویرهای اشیای غیر زنده:
ساختن تصویرهای غیر زنده جان و ذیروح، مثل تصویر درختان، ساختمانها، منظرههای تفریحی و موجودیت آنها در خانه و دیگر اماکن مباح است و کلام اشکالی ندارد، جمهور علماء و دانشمندان به اباحت آن فتوی دادهاند، جز مجاهد که ساختن درختهای میوهدار را مکروه پنداشته است، دانشمندانی که به اباحت آن ابراز نظر نمودهاند به حدیث ابن عباسباستدلال جستهاند که برای شخص تصویرگری که از وی فتوی خواسته بود از تصویرنمودن اشیای ذیروح وی را منع نمود، و ساختن و تصویر اشیای غیر ذیروح را برایش اجازه داد، چنانچه در ضمن حدیث مذکور برای شخص فتوی خواهنده گفت: «إِنْ كُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَاصْنَعِ الشَّجَرَ وَمَا لاَ نَفْسَ لَهُ» [۲۸۴].
و: تصویرهای کمره و عکاسی:
اینگونه تصویرها در حیات با برکت پیامبر جو دورۀ مسلمانان سلف وجود نداشته است، ازین جهت دربارۀ این که آیا این تصویرها مورد نهی احادیث نبوی قرار میگیرد، و قرار نمیگیرد و مباح است، نظریات متفاوت ارائه شده است.
آن عده از دانشمندان که مدلول تحریم احادیث را در تصویرهای جسمدار (مجسمه ها) مقصور میدانند [هرچند در اقلیتاند و نظریۀشان ضعیف است] تصویرهای عکاسی را مباح میشمارند بویژه آنگاه که این تصویرها کامل نباشد [۲۸۵].
اما جمهور دانشمندان که ضمن مجسمهها تصویرهای بدون جسم را در تحت تحریم احادیث شامل دانستهاند برخی شان در زمینۀ تصویرهای عکاسی تشدد کرده، اینها را نیز ناروا شمرده و مکروه پنداشتهاند، ولی برخی دیگر به کیفیت به وجودآمدن این تصویرها و فرق آن با تصویرهایی که توسط برسهای رسامی به وجود میآید و نیز در این که آیا این تصویرها مثل تصویرهای رسامی شده، مصداق عذاب خداوند بر مصورین صورتهایی که در آن مشابهت و همانندی در آفرینش با خداوند مطرح است، واقع می شود یا خیر؟ تدقیق نظر کردهاند.
دکتر یوسف قرضاوی با ارائه نظریه (شیخ محمد نجیت) مفتی مصر ابراز نظر نموده که تصویرهای عکاسی در ضمن حکم نهی از کشیدن تصاویر، داخل نیست و مباح است، زیرا در این تصویرها مفهوم همانندی با خداوند و برابری با وی در آفرینش موجود نیست و مشاهده نمیشود [۲۸۶]. این در صورتی است که ضرر اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی را با خود نداشته باشد و در صورتی که مانعی در موضوع تصویر وجود داشته باشد مثل این که مخالف عقاید اسلامی یا مروج شعایر و آداب غیر اسلامی باشد، مثل تصویرهای صلیب، بتها و دیگر اشیا و اشخاص مورد تعظیم و تقدیس، و نیز عکسهای زنهای برهنه و نیمهبرهنه هیچ شکی در تحریم آن وجود ندارد [۲۸۷].
باید یادآور شد که تصویرهای عکاسی که به موجودیت آن ضرورت است، مثل عکسهای که در شناسنامه گذرنامه و... به کار میرود در جواز آن هیچ شکی وجود ندارد، چنانچه آن عده از دانشمندان که تصویرهای عکاسی را در تحت مقولۀ نهی در احادیث نبوی داخل دانستند بازهم در این موارد به اباحت این تصویرها فتوی دادهاند [۲۸۸].
همچنان باید گفت که: تصویرهایی که به منظور جاودانگی برخی از بزرگان دینی و سیاسی ساخته شود و در برخی از مواضع نصب گردد یا در خانهها و اماکن به نمایش گذاشته شود، راهی برای جواز آن وجود نداشته، مردود و ممنوع میباشد، زیرا اسلام غلو و زیادهروی را در تعظیم اشخاص مکروه و بد میداند، هرچند این افراد و اشخاص بزرگوار، متدین و با تقوی بوده باشند و درجاتی را در دین به دست آورده باشند و یا این که رهبری سیاسی، دینی جامعه را به دست گرفته باشند، برابر است که این افراد و شخصیتها زنده باشند یا فوت کرده باشند.
پیامبر جیارانشان را از غلو و زیادهروی در تعظیم و احترام برای خود منع فرموده در این مورد برایشان هدایت فرمودهاند که «لا تُطْرُونِي كَمَا أَطْرَتِ النَّصَارَى عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ، وَلَكِنْ قُولُوا: عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ» [۲۸۹].
اسلام بهترین راه جاودان ماندن در افکار، زبانها و دلها، انجامدادن اعمال صالحه و باقی گذاشتن آن نیکو و پسندیده را میداند، چنانچه پیامبرجو خلفای راشدین و امامان بزرگوار با تصویرهایشان جاودان نماندند، بلکه مناقب شان از اثر عملکردهای نیکو و صالح شان بوده که در دلها محفوظ مانده و از نسلی به نسللی نقل و روایت شده و نام ایشان را جاودان تاریخ ساخته است، یادشان همیشه باعث تنویر محافل گردیده نقل خاطرات شان بذر محبت و وفا را در دلها میکارد [۲۹۰].
[۲۶۵]«سختترین مردم از نگاه عذاب در روز قیامت صورتگران هستند» بخاری، ج ۲، ص ۸۰۸. [۲۶۶]أشعة اللمعات، شاه عبدالحق محدث دهلوی (پاکستان، مکتبة نوریه رضویه) ج ۳، ص ۵۹۳. [۲۶۷]حاشیۀ صحیح البخاری، شیخ حافظ محدث احمد علی سهانفوری (پاکستان دیوبند مکتبه مجتبائی) ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۶۸]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۱۰۷. [۲۶۹]«هرکه چیزی را از این اشیاء محو شده (عنی بتها، و قبرها و صورتها) دوباره بسازد بدون شک به آنچه بر محمد جنازل شده کافر شده است» الحلال والحرام، ص ۱۰۸ (به روایت از امام احمد). [۲۷۰]«عن عَائِشَةَلأَنَّ النَّبِيَّ جلَمْ يَكُنْ يَتْرُكُ فِي بَيْتِهِ شَيْئًا فِيهِ تَصَالِيبُ إِلاَّ نَقَضَهُ»بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۷۱]أشعة اللمعات، ج ۳، ص ۵۹۱. [۲۷۲]أشعة اللمعات، ج ۳، ص ۵۹۳. [۲۷۳]«مَنْ صَوَّرَ صُورَةً فِي الدُّنْيَا كُلِّفَ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَيْسَ بِنَافِخٍ»مسلم، ج ۱، ص ۲۰۲، و بخاری ج ۲، ص ۸۸۱. [۲۷۴]أشعة اللمعات، ج ۳، ص ۵۹۳. [۲۷۵]شرح مسلم، امام نووی، ج ۲، ص ۱۹۹ و ۲۰۲. [۲۷۶]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۱۰۴. [۲۷۷]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۱۰۴. [۲۷۸]«مگر حرام نیست آن تصویری که در جامه باشد» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۱ و ترمذی، ج ۱، ص ۲۰۸. [۲۷۹]نفع قوت المغتذی (حاشیۀ بر جامع الترمذی است) سید علی بن سلیمان (دهلی، کتابخانه رشیدیه) ج ۱، ص ۲۰۸. [۲۸۰]حاشیۀ صحیح البخاری، ج ۲، ص ۴۵۸. [۲۸۱]«عَنْ أَنَسٍ كَانَ قِرَامٌ لِعَائِشَةَ سَتَرَتْ بِهِ جَانِبَ بَيْتِهَا فَقَالَ النَّبِيُّ ج: أَمِيطِي عَنَّا قِرَامَكِ هَذَا، فَإِنَّهُ لاَ تَزَالُ تَصَاوِيرُهُ تَعْرِضُ فِي صَلاَتِى» بخاری، ج ۲، ص ۸۸۰. و «عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ كَانَ لَنَا سِتْرٌ فِيهِ تِمْثَالُ طَائِرٍ وَكَانَ الدَّاخِلُ إِذَا دَخَلَ اسْتَقْبَلَهُ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ج: حَوِّلِي هَذَا فَإِنِّي كُلَّمَا دَخَلْتُ فَرَأَيْتُهُ ذَكَرْتُ الدُّنْيَا»مسلم، ج ۲، ص ۲۰۰. [۲۸۲]شرح صحیح مسلم نووی، ج ۲، ص ۱۹۹ و حاشیۀ بخاری ج ۱، ص ۴۵۸، و ج ۲، ص ۸۸۰. [۲۸۳]الحلال والحرام في الإسلام ص ۱۰۷. [۲۸۴]«اگر در انجام این عمل (تصویرگری) ناچار بودی پس درخت ها یا آنچه را که زندگی ندارد رسامی نمای» مسلم، ج ۲، ص ۲۰۲. [۲۸۵]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۱۰۵. [۲۸۶]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۱۰۶. [۲۸۷]همان اثر، ص ۱۰۷. [۲۸۸]همان اثر، ص ۱۰۶. [۲۸۹]«مرا به صفاتی که سزاوار آنها نیستم مدح نکنید، طوری که نصاری عیسی÷را به اوصافی تعریف کردند که در او نبود، اما مرا بنده و رسول خدا بخوانید» الحلال والحرام في الإسلام، ص ۹۸ به روایت از بخاری. [۲۹۰]الحلال والحرام في الإسلام، ص ۹۸ و ۹۹.