مختصر خمس از نظر حدیث و فتوی

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

الحمدلله رب العالمين وصلى الله على محمدٍ وآله أجمعين والسلامُ على عباد الله الصالحين.

با نگاهی دقیق و تدبّری عمیق به کتاب خدا و سنّت رسول اللهصبه آسانی روشن می‌شود که زکات و خُمسی که اکنون بین مردم معروف و معمول است چندان ارتباطی به دین مبین اسلام که یگانه شاهراه سعادت دارین و تنها طریق وصول به فوز و فلاح نشأتین است، ندارد. بلکه می‌توان گفت پاره‌ای از آن ساخته‌ی آراء و بافته‌ی اهوای رجالی است که چندان به حکمت احکام و حُرمت و عظمت اسلام توجهی نداشته‌اند! و از تعصبات جاهلانه و یا سیاست خصمانه‌ی عدّه‌ای مُغرض مایه می‌گیرد. زیرا زکات را که از طرف پروردگار حکیم به نص قرآن عظیم هشت صنف عمده از برای مصرف آن پیشنهاد و تعیین شده ـ که: تامین معیشت فقراء و مساکین، و تضمین اجر و مزد عاملین، و تألیف قلوب بیگانگان، و ترمیم مکاتبه و آزادی بردگان و کفیل غرامت ورشکستگان، و بودجه‌ی آماده نمودن تجهیزات جهاد مجاهدان، و تعمیر طرق و شوارع و تأسیس مؤسسات عام المنفعة و احتیاجات اجتماعی مسلمانان و تسهیل امر آوارگان می‌باشد ـ منحصر به نُه چیز ناچیز نموده‌اند! [۱]که طبق تعیین فقهاء در رسائل عملیه عبارت‌اند از: شتر، گاو غیر معلوفه و غیر عامله، گوسفند سائمه در تمام سال، طلا و نقره‌ی مسکوک معدود (نا موجود با شرائط مفقود!) و غلات أربع چنین و چنان که بی‌گمان هرگاه زکات تمام این اشیاء در کشوری مانند ایران با کمال دقّت جمع آوری شود به یک هزارم آنچه از طرف پروردگار جهان اعلام شده وافی نخواهد بود! در چنین صورت است که این شبهه با خیره‌ترین چهره و چیره‌ترین زهره پیش ‌می‌آید که: یا خداوند جهان –العياذ بالله- ندانسته چنین زکاتی فرض نموده! یا کسانی که با آراء خود این فریضه‌ی عظمای إلهی را به چنین صورت محدود و کیفیت معدود عرضه می‌کنند، نمی‌فهمند!.

در مقابل، خُمسی را ـ که در کتاب و سنّت مدرکی برای تعمیم آن نیست و منحصر به غنائم جنگی است – پیشنهاد نموده و با کمال شدّت رواج می‌دهند، که اگر قولشان مسموع و رأیشان متبوع بود می‌بایستی در همین ایران که اگر فقیر‌ترین کشور اسلامی نباشد، باری ثروتمندترین آنها هم نیست خُمس کذایی معمول و رایج برای یگانه مصرف کنندگان آن که تنها منسوبین به هاشم بن عبدمناف‌اند و اکنون در ایران جز سلسله‌ای به نام سادات، کس دیگر از آنان شناخته نمی‌شود، و این طایفه‌ هم در ایران بیش از کشور اسلامی هستند باز هم به هر کدام روزانه بیش از یک هزار تومان برسد!! در حالی‌که زکات آنچنانی که جز غلات أربع آن هم شاید جز جو و گندم را شامل نشود هرگاه زکات آن به فقرای بی‌شمار ایران تقسیم گردد با حساب دقیقی که از روی آمار رسمی انجام شده به هر فقیری روزانه بیش از یک ریال نمی‌رسد [۲]!! آیا کسی از روی ایمان و یقین که از عقل و وجدان مایه بگیرد می‌تواند باور کند که خداوند کریم و پیغمبر حکیم برای سادات یعنی منسوبین به هاشم که پس از هفتاد نسل اکنون در این کشور بلکه در تمام کشورهای اسلامی به دو یا سه میلیون نفر بالغ نمی‌شوند دادن یک پنجم تمام ثروتهای روی زمین را واجب کند اما برای فقرای تمام جهان اسلام که حدّ اقل آنها بیش از پانصد میلیون مسلمان را شامل می‌شود و تازه یکی از مصارف هشتگانه زکات است، زکاتی آن چنان مقرّر دارد که اگر تمام زکات اشیاء نُه‌‌گانه‌ی مردم جهان را هم (چه رسد به اشیاء تسعه‌ی مسلمانان) بین فقیران تقسیم کنند برای یک هزارم احتیاج ایشان هم کافی نخواهد بود!! این اندیشه‌ی وحشت زای نفرت افزای هوش رُبا، انگیزه‌ای بود که ما با زحمت تمام و سعی ما لا کلام در تألیف کتبی در خصوص زکات اسلام و حکم خام ناتمام خمس بی‌امام، پرداختیم!.

لیکن ایادی مزدور و مامور از نشر و انتشار آن به وسائل گوناگون جلوگیری کردند! در حالی‌که خدا شاهد است «وكفى بالله شهيدا» که ما را از نشر و انتشار آن‌ها هدفی و غرضی جُز رفع تهمت از نارسایی و نقص احکام دین و رفع ضربت نژاد پرستی از پیکر شریعت خاتم النبیینصنبود که ثابت کنیم که نه آن زکات کذائی فریضه‌ی خدای جهان است و نه این خُمس کذائی از سنت پیغمبر آخر الزمان. بلکه اگر این دو موضوع چنانکه در آن تالیفات آمده است چاپ و نشر شود نه تنها هر مسلمان بلکه هر انسان صاحب وجدانی، ناچار است به حقانیت دین مبین و استحکام شریعت حضرت خاتم النبیینصاقرار نماید و لا اقل نتیجه‌اش رفع آن تهمت و دفع این ضربت خواهد بود.

اینک که آن دو کتاب در محاق توقیف و تعطیل است این رساله‌ی مختصر را به پیشگاه طبقه‌ی منصف از اهل نظر و سلسله‌ی زمره‌ی صاحبان فضایل و مردمان دانشور تقدیم می‌نماید که خود می‌توانند در حقیقت این امر که در منابع فقه، اگر مدرک و مستند، کتاب خدا و سنّت رسول اللهصاست، تحقیق و تتبع نمایند. در این دو منبع و مدرک،کوچکترین مدرک و سندی در خصوص این خمس معمول و جاری نیست! و اگر خواننده از عوامی است که در أثر تلقینات سوء، معتقد است کتاب خدا –العياذ بالله- فهمیدنی نیست و تنها امام، حق دارد و می‌تواند آن را تفسیر کند و از احادیث و اخبار و تاریخ ائمه‌ی اسلامو صحابه‌ی کرام حضرت خیر الأنام نتواند بهره و رشده مستبصر گردد، باری آراء و فتاوای بزرگان علمای شیعه که ما تاریخچه‌ی زندگی و نظر و فتوای هرکدام از آنان را که مرجع خاصّ و عامّ بوده‌اند آورده‌ایم که صریحاً طائفه‌ی شیعه را از خُمس معمول و رایج معاف داشته‌اند.

جای تأسّف است که هرگاه از طرف منقّدی یا متحیّری این ایراد وارد شود که اگر خمس کذائی را در دین خدا جای پائی است چرا در این همه اخبار راست و دروغ که از طرف ابرار و اشرار به رسول مختارصنسبت داده شده است که شاید بیش از یک میلیون و پانصد هزار حدیث صدق و کذب باشد، حتّی یک حدیث ضعیف هم نمی‌توان یافت که پیغمبر خدا حتّی یک درهم به نام خمس ارباح مکاسب از یک مسلمان گرفته باشد؟ و حتّی‌گفته باشد که مسلمانی باید چنین خُمسی بپردازد؟!.

آن کس که خود را مهیای جواب می‌نماید چون وکیلان دعاوی مدافع جنایتکاران شرم و حیا را یک‌ سو نهاده می‌گوید: آخر در آن زمان مسلمان غنی و ثروتمندی یافت نمی‌شد که پیغمبر خدا از او مطالبه‌ی خمس ارباح نماید!! و با این بیان پای بر روی شرف و وجدان خود نهاده بی‌سوادی و بی‌اطلاعی خود را از تاریخ و فقه صحیح اسلامی به این صورت آشکار و عیان می‌کند در حالی‌‌که اگر کمترین توجّهی به کتاب خدا داشت می‌فرماید: ﴿وَمَن كَانَ غَنِيّٗا فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡ[النساء: ۶]. «و هر که بی‌نیاز توانگر بود (از آن مال) خویشتن داری نماید» و می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلسَّبِيلُ عَلَى ٱلَّذِينَ يَسۡتَ‍ٔۡذِنُونَكَ وَهُمۡ أَغۡنِيَآءُ[التوبة: ۹۳]. «راه (نکوهش وعذاب) بر آنان است که در حال توانگری و بی‌نیازی از تو رخصت می‌خواهند» و می‌فرماید: ﴿كَيۡ لَا يَكُونَ دُولَةَۢ بَيۡنَ ٱلۡأَغۡنِيَآءِ[الحشر: ۷]. «تا (فقط) ثروت میان توانگران شما دست به دست نگردد». و اگر از تاریخ اسلام خبر داشت که در زمان رسول خدا درمیان اصحاب پیغمبر توانگرانی [۳]بودند که برای جنگ بیش از چهار صد اسب سوار تجهیز کرده در اختیار رسول خدا می‌گذاشتند و پیامبرصاز بسیاری از آنان زکات که نصابی در حدود یک چهلم ثروتی که سال بر آنها گذشته بود، مطالبه می‌فرمود. آیا درمیان چنین مردم کسی یافت نمی‌شد که رسول خدا بتواند یک درهم از خُمس ارباح که گذشتن سال هم شرط آن نیست بلکه به مجرّد حصول به قول اینان خمس را مشمول می‌شود از ایشان بگیرد؟!! امیدواریم انتشار این قبیل آثار حقیقت را بر جویندگان آن آشکار کرده و حق را در مرکز خود قرار دهد: «ما أريد إلا الإصلاح ما استطعت وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيب».

حیدر علی قلمداران

[۱] با این که دلایل روشن در کتاب خدا و سنّت رسول الله، بر خلاف این محدودیت و انحصار وجود دارد، و چنین موارد نُه گانه و ناچیز به هیچ وجه کفاف آن مصارف مهم را که در کتاب خدا تعیین شده‌اند نمی‌کند!. [۲] به کتاب «زکات» تالیف اینجانب مراجعه شود. [۳] برعلاوه از عثمان ذی‌النورین سکه توانگری شهیر بوده و لشکرهای پیامبر صرا تجهیز می‌کرد، ثروت‌مندان دیگری نظیر عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام و برخی از بزرگان انصار ش. نیز در بین صحابه‌ی کرام وجود داشتند [مصحح].