۱- جهل و ناآگاهی نسبت به سرشت و حقیقت دین اسلام
عموم مردم و تمامی مسلمانان و در رأس آنان دعوتکنندگان حرکات اسلامی هیچگاه ناامید نمیشدند، اگر در مییافتند که:
اسلام دین قدرت است و از موضع قدرت سخن میگوید، آنجا که اعلام میدارد:
﴿ وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ ﴾[الأنفال: ۶۰].
«هر آنچه از نیرو و توان دارید، [جهت رویارویی با دشمنان] فراهم کنید!».
اسلام دین آگاهی و دانش است، دانش گسترده، چه در زمینۀ قوانین و دستورات زندگی و چه در زمینۀ علوم طبیعی، و شعار آن در این زمینه آیۀ مبارکی است که میفرماید:
﴿ وَقُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا ١١٤ ﴾[طه: ۱۱۴] «پروردگارا! دانش مرا بیفزای».
اسلام به انسان به عنوان جانشین خداوند بر گسترۀ زمین مینگرد، جانشینی که زمام امور را به دست گرفته، معادن و مخازن پر برکت را استخراج میکند و به اسرار نهفتۀ زیر خاک دست مییابد، خداوند سبحان در این باره میفرماید:
﴿ وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ ﴾[الأنعام: ۱۶۵].
«و او خدائیست که شما را جانشینان زمین قرار داد».
خداوند متعال به انسان کرامت و بزرگواری عطا کرده و بر بسیاری از آفریدههایش برتری داده است، تا به ادای مسؤولیتهای مهم و وظایف سنگینی برخیزد که به عهدهاش گذاشته شده است و شعارش در این زمینه آن است که:
﴿ ۞وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ وَحَمَلۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا ٧٠ ﴾[الإسراء: ۷۰].
«و به تحقیق ما پیوسته فرزندان آدم را گرامی داشتیم و ایشان را در خشکی و دریا حمل نمودیم و از پاکیزهها به آنان روزی دادیم و ایشان را بر بسیاری از کسانی که خلق نمودهایم، برتری بخشیدیم، برتری آشکاری!».
اسلام انسان را نسبت به توانائیهای حسی و عقلی خویش مسؤول میداند و اگر در بکارگیری نیروهایش اهمال کند یا از آنها بهرهای نگیرد مورد بازخواست خواهد بود و در این باره میفرماید:
﴿ وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا ٣٦ ﴾[الإسراء: ۳۶].
«و بدنبال آنچه بدان علم نداری مرو!. زیرا گوش و چشم و دل ـ همۀ آنها ـ مور پرستش خواهند بود».
اسلام، جهان را محدودهای تحت سلطۀ انسان بحساب میآورد، تا از آن برای خدمت به همنوع و توسعۀ دانش خود بهره گیرد.
﴿ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُۚ ﴾[الجاثیة: ۱۳].
«و هر آنچه را که در آسمان و زمین هست برای شما مسخر نموده است، در حالی که تماماً از جانب اوست».
اسلام دین تأمل و ژرفاندیشی است، انسان را به دقت در خلقت آسمانها و زمین دعوت میکند، تا به حقایق لایزال و قوانین ثابت حاکم بر هستی وقوف یابد که میفرماید:
﴿ قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ ﴾[یونس: ۱۰۱].
«بگو! بنگرید که چه در آسمانها و زمین است!».
اسلام دین فعالیت و جوشش و حرکت است و شعارش آن است که:
﴿ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦۖ وَإِلَيۡهِ ٱلنُّشُورُ ١٥ ﴾[الملک: ۱۵].
«اوست که زمین را برای شما رام نمود که بر پستی و بلندیهای آن راه بروید و از روزی او بخورید و بازگشت بسوی اوست».
اسلام میفرماید که بزرگی و افتخار واقعی برای انسان مسلمان است، پس شاسته است که مسلمین سرهای خویش را بالا گیرند و به عقیدۀ خود ببالند و پرچم اسلام را در تمامی جهان به اهتزاز در آورند.
و شعارشان این باشد:
﴿ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ ٨ ﴾[المنافقون: ۸].
«سربلندی و افتخار ویژه پروردگار متعال، پیامبر او و مؤمنان است اما منافقین نمیدانند».
آری، اگر تمامی انسانها و جامعۀ مسلمانان و در رأس آن منادیان حرکتهای اسلامی این مفاهیم را با تمامی وجود لمس کنند و هویت عقیدتی خویش را باز یابند، دیگر دچار یأس نمیشوند و احساس نومیدی به آنان دست نمیدهد، بلکه همراه خیل بپاخاسته داعیان حق و منادیان اصلاح و تجدیدکنندگان بنای تمدن اسلامی بپا میخیزند، تا بار دیگر مانند پیشنیان، به نوری پر فروغ بر فراز راه ظلمانی حیات دنیائی تبدیل شوند و اساتید اندیشۀ اسلامی و هادیان جوامع انسانی باشند تا بشریت در طول قرنهای آینده تا زمانی که خداوند سبحان زمین و ساکنانش را باز پس میگیرد از چشمۀ معارف و دانشهای ارزشمند آنان سیراب شود.