(ی) مصیبت یتیم شدن
از جمله عوامل قابل توجه در انحراف افراد، حادثه ناگوار مرگ والدین است. کودکی که همانند غنچهای شروع به شکفتن میکند و در اولین سالهای عمر پدرش را از دست میدهد، دیگر دست نوازشگرش را احساس نمیکند وحلاوت قلب رئوفی را که به او محبت میکند، نخواهد چشید، دیگر ناظر و مراقبی ندارد که امور او را کنترل نماید و زیر نظر داشته باشد و سرپرستی ندارد که نیازهایش را برطرف سازد و هر آنچه برای زندگی میخواهد فراهم نماید، خصوصا زمانی که بازماندگان نیز به او توجهی ندارند یا بازماندهای ندارد که به جای پدر مراقب او باشد، پس ناچار چنین فردی به سوی انحراف کشیده خواهد شد و کم کم بسوی ارتکاب جرم و تبهکاری گام بر میدارد و نه تنها خود را تباه میکند بلکه به عاملی خطرناک برای اختلال و نابودی جامعه خویش تبدیل خواهد شد.
تشریع جاودان اسلامی و رهنمودهای بلند پایه آن، بازماندگان متوفی و تمام کسانی را که با فرد یتیم به نوعی رابطه دارند دعوت میکند که با آنان رفتار شایسته و مناسبی داشته باشند و نسبت به سرپرستی و انجام امور آنان احساس مسؤولیت و تعهد کنند و بر زندگی و تربیت آنان نظارت داشته باشند.
به این ترتیب حیات یک یا چند انسان تباه نمیشود و بر پایهای درست رشد و تکامل مییابد و مکارم اخلاقی و فضایل معنوی رادر سایه محبت و توجه آنان کسب میکند.
محبت و عطوفت نسبت به یتیم و اهمیت مراقبت از او در تعالیم اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
خدای تعالی میفرماید:
﴿ وَيَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰۖ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ ﴾[البقرة:۲۲۰].
«ای محمد! و درباره یتیمان از تو میپرسند، مگر: آنان برادران شمایند و مداخله در امور آنان به جهت اصلاح امورشان از دوری کردن از ایشان بهتر است».
و خداوند سبحان در جای دیگری خطاب به پیامبر بزرگوارش جمیفرماید:
﴿ فَأَمَّا ٱلۡيَتِيمَ فَلَا تَقۡهَرۡ ٩ ﴾[الضحی: ۹].
«پس یتیم را کوچک و بیمقدار نشمار»!
همچنین میفرماید:
﴿ أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يُكَذِّبُ بِٱلدِّينِ ١ فَذَٰلِكَ ٱلَّذِي يَدُعُّ ٱلۡيَتِيمَ ٢ ﴾[الماعون: ۱- ۲].
«آیا شخصی که قیامت را انکار میکند دیدی؟ او همان کسی است که یتیمان را از خویش میراند».
و خدای دانا در سوره نساء نیز میفرماید:
﴿ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا ١٠ ﴾[النساء: ۱۰].
«براستی آنانکه به یتیمان ظلم کرده و اموالشان را میخورند، در حقیقت آتش جهنم را سر میکشند و بزودی در قیامت شعلههای برافروخته و سوزان آن را خواهند چشید».
رسول گرامی جفرمود: «من وضع یده علی رأس یتیم رحمه، كتب الله له بكل شعرة مرت علی یده حسنة».
«کسی که برای ابراز محبت بر سر یتیمی دست کشید، خدای مهربان به تعداد موهایی که زیر دستش قرار میگیرد، برای آن شخص حسنات مینویسد». (روایت احمد و ابنحبان).
همچنین فرمودهاند: «مَنْ قَبَضَ یَتِیماً مِنْ بَیْنِ المُسْلِمِینَ إِلَى طَعَامِهِ وَشَرَابِهِ أَدْخَلَهُ الله الْجَنَّةَ أَلْبَتَّةَ إِلاَّ أَنْ یَعْمَلَ ذَنْباً لاَ یُغْفَرُله».«کسی که سرپرستی یتیمی را به عهده بگیرد و غذا و سایر لوازم ضروری زندگیش را تامین کند، و فرد یتیم را از هر جهت تامین کند، خدای مهربان حتما او را وارد بهشت خواهدکرد، مگر گناهی کرده باشد که غیرقابل بخشش باشد». (روایت ترمذی).
همچنین فرمودند: «أَنَا وَكَافِلُ الْیَتِیمِ فِی الْجَنَّةِ كَهَاتَیْنِ، قَالَ بِإِصْبَعَیْهِ السَّبَّابَةِ وَالْوُسْطَى».«من با کسی که یتیمی را تکفل کرده است، در بهشت اینچنین هستم و به انگشت سبابه و وسط خویش اشاره کردند». (روایت ترمذی).
این آیات و احادیث و تعداد بسیار زیاد دیگر از این نمونه نشان میدهد که کفایت و مواظبت یتیم، بر خویشان و نزدیکانش واجب است.
همچنین در صورت فقر و ضعف مادی، بر دولت واجب است که بر امر تربیت و مسائل مالی آنان نظارت داشته باشد و با این تدبیر است که از تباه شدن و انحراف و گمراهی ایشان جلوگیری خواهد شد.
آنچه خوانندگان گرامی ملاحظه فرمودند، اساسیترین عوامل انحراف فرزندان بود. موضوعات مورد بحث، عوامل زیانبار مهمی بودند که اگر بوسیله والدین و مربیان با آن مقابله نگردد و به انتخاب درمان مناسب در رابطه با علل مذکور برای اصلاح فرزند خویش مبادرت ننمایند، بزودی فرزندانشان به سوی فساد و انحراف اخلاقی تمایل پیدا نمیکنند و به رذایل اخلاقی و خصایل مخرب عادت خواهند کرد و بزهکاری و جرم جزو شخصیت آنان میشود باین ترتیب نه تنها خود را به نابودی میکشند، بلکه به جامعه و مردم خویشن نیز آسیب میرسانند، در این حال برگرداندن آنان واصلاح اخلاقی و فهماندن طریق حق و هدایت به ایشان بسیار مشکل خواهد بود.
باز هم تاکید میکنم که والدین و مربیان عزیز به برنامههای اسلامی درتربیت فرزندان توجه نمایند و شیوه ارزشمند آن را در زندگی بکار گیرند و با روشی مناسب ناهنجاریهای آنان را اصلاح کنند و ازانحرافشان جلوگیری نمایند، عقیده آنان را تثبیت کنند، اصول اخلاقی و فضایل ارزشمند اسلامی را به آنان بیاموزند تا از هر جهت به الگوی شایستهای برای جامعه خود تبدیل شوند و بتوانند نمونهای مجسم از عمل صالح و فضیلت اخلاقی و فداکاری و ایثار برای جامعه خود باشند.
در اینجا و در خاتمه این بخش خاضعانه از خدایﻷمیخواهم که فرزندان اسلام را برای رسیدن به سعادت و نیک بختی یاری دهد و ایمانی به آنان ببخشد که حلاوت و شیرینی آن را در قلوب خود احساس کنند و شیوه تکامل اخلاقی و ثبات روحی را به آنان الهام نماید به گونهای که در رفتار و گفتارشان تجلی کند و امتی را تشکیل دهند که علم واندیشه دینی را منتشر نماید و پرچم بزرگی و عظمت اسلام را بار دیگر باهتراز در آورد و تمدنی پایدار برمبنای آن بر پا کنند که همانند گذشته به پیش گام بردارد و بزرگی و عظمت پیشین امت پیامبر ما را باز گردانند و هویت ارجمند آن را دوباره به آن ببخشند.
حقیقاً تحقق این امر برای خدای دانا و توانا سهل است وشایستهترین دعا برای اجابت و برترین تقاضای ما از اوست.
«وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمین»