جایگاه زن در آموزش علوم در اسلام
تمام علما و فقها و سلف و خلف، اتفاقنظر دارند که در وجوب آموزش علم، مرد و زن هیچ تفاوتی باهم ندارند، و این یکسانی به دو دلیل است:
اول: مرد و زن در تکلیف شرعی برابرند.
دوم: زنان در ارتباط با پاداش اخروی هیچ فرقی با مردان ندارند.
یکسانی زن و مرد در تکالیف شرعی به آن دلیل است که تمامی تکالیفی را که دین مبین اسلام برای مردان تعیین نموده، به زنان نیز تعمیم داده است، همچنانکه نماز و روزه و زکات و حج و احسان و قوانین خرید و فروش و وکالت و امر به معروف و نهی از منکر و مسؤولیتهای متعدد دیگر بر مردان واجب شده است و زنان نیز به همان اندازه مکلفند.
البته در شرایط خاصی زن از انجام بعضی از امور به علت موقعیت ویژه خود معاف شده است.
برای مثال:
به دلیل مشقت و اختلال در سلامت جسمانی در ایام حیض و نفاس، از انجام نماز و روزه معاف گردیده است.
به علت ظرافت و لطافت جسمانی، تکلیف شرکت در جنگ، یا انجام کارهای سنگینی مانند آهنگری و بنایی و غیره به او سپرده نشده است.
بهطور کلی کارها و امور که با وظیفه و مسؤولیت زن در تعارض باشد مجبور به انجام دادن آن نیست.
اگر کار زن با مسؤولیتهای خانوادگی و تربیت فرزندان در رسیدگی به امور منزل برخورد داشته باشد، نباید مبادرت به انجام آن نماید.
اگر کار یا عملی که زن انجام میدهد با اختلاط زن و مرد همراه باشد، یا موجب فساد اجتماعی شود، ضرورتی به انجام دادن آن نیست. غیر از موارد مذکور، در تحمل و انجام تکالیف، زن و مرد باهم هیچ تفاوتی ندارند.
به نظر اینجانب و بنابر عقیده صاحبان بصیرت و روشنفکران معاف نمودن زن از انجام امور فوق در واقع نوعی قدردانی و بزرگداشت او بوده و احترام و منزلت او را در چشم دیگران بیشتر میکند.
و خدا شوقی را رحمت کند، آنجا که گفت:
لیس الیتیم من انتهی أبواه من
هم الحیاة وخلفاه ذلیلا
إن الیتیم هو الذی تلقی له
أما تخلت أو أبا مشغولا
«یتیم کسی نیست که پدر و مادرش مرده باشند و او را بیپناه و درمانده بر جای گذاشته باشند. یتیم واقعی کسی است که مادری بیتوجه و پدری سرگرم و مشغول به کار خود دارد».
آیا کسی از ما راضی میشود که زن را به کارهای شاق و طاقتفرسا و ادار کند که جسم او را ضعیف و ارزش انسانی او را پایمال نموده و باعث ابتلای او به انواع امراض و عوارض گردد؟
آیا کسی از ما راضی میشود که زن را به اموری وادار کند که شرف او را لکهدار کرده و حیثیت و آبروی او را پایمال نماید؟
و آیا برای یک زن چیزی بالاتر از حیثیت و آبروی او وجود دارد؟ زنی که به طریق گمراهی و فساد رفته و منحرف میشود، چگونه میتواند مربی و معلم خوبی برای کودکان خود باشد؟
بقول شاعر:
ولیس النبت ینبت فی جنان
كمثل النبت ینبت فی الفلاة
وهل یرجی لأطفال كمال
إذا ارتضعوا ثدی الناقصات
«گیاهی که در باغ با صفا رسته است با آنکه در لجنزار میرود یکسان نیست.
آیا از بچههایی که از پستان زنان نالایق و پست شیر میخورند، میتوان انتظار کمال و بزرگی داشت؟»