۳- ندانستن غایت و هدف از خلقت انسان مسلمان
آری یاس و نومیدی بروز نخواهد کرد، زمانی که مسلمین دریابند که برای حیاتی بسیار والاتر و برای نهایتی بسیار ارزشمندتر، خلق شدهاند، نهایتی که پروردگار متعال آن را در کلام مقدسش چنین بیان میدارد:
﴿ وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ ﴾[الذاریات: ۵۶].
«جن و انس را تنها برای آن آفریدم که مرا عبادت کنند».
اما سؤالی که پیش میآید آن است که مفهوم عبادتی که خداوند در این آیه به آن امر مینماید و برای انجامش تشویق و ترغیب میکند و نیکو بجای آوردن آن را بارها و بارها در آیات قرآن کریم تاکید میکند، چیست؟
عبادت به مفهوم تواضع و پذیرش کامل دستورات آیین استوار و لایزال الهی است، مجموعه دستوراتی که قرآن عظیم آن را «صراط مستقیم» توصیف کرده است، به عبارت دیگر عبادت، حمل امانتی است که به آسمانها و زمین عرضه شد اما به علت ثقل فوقالعاده آن به هراس افتادند و از قبولش امتناع ورزیدند و آدمی این بار وزین را پذیرفت که به موجب آن یکی از وظائفش کوشش دائمی برای سعادت سایر انسانهاست و سعادت آنان متحقق نمیشود، مگر آنکه به جای اطاعت از بندگان خدا فقط آن فرمانروای به حق را فرمان برند و عشق و محبت خود را نثار خدای متعال و پیامبرش و سایر مؤمنین نماید، اندیشه و اصول مغایر با شریعت اسلام را کنار بگذارند و از جور ادیان متفرق به سایه عدل اسلام پناه ببرند.
زمانی که انسان مؤمن با تمامی وجود پروردگارش را دوست بدارد و شعلۀ محبت آن رسول بزرگوار و سایر مسلمین در قلبش زبانه بکشد و از آنطرف هم به عبادت بعنوان پذیرش مسؤولیت و اطاعت مطلق از خداوند بنگرد و در مقابل هیچ قانون و قانونگذاری غیر از شرع اسلام تسلیم نشود، توانائی آن را خواهد داشت که در جهادی مستمر، مردم را از تاریکی عبادت غیر خدا به جانب نور توحید رهنمون شود و از تنگی دنیا به وسعت و گشایش آخرت و از جور ادیان متفرق به سایه عدل اسلامی بکشاند.
در غیر اینصورت آدمی به موجود بیهودهای تبدیل خواهد شد، یاس و جمود و سستی او را فراخواهد گرفت و به جای آنکه بندۀ خالقش باشد بندۀ هواهای نفسانی یا سرکشان ظالم خواهد شد، حرکتی بیهدف و تلاشی بیثمر خواهد داشت و دچار لغزش و انحراف میشود. قرآن درباۀ این افراد میفرماید:
﴿ أَوَ مَن كَانَ مَيۡتٗا فَأَحۡيَيۡنَٰهُ وَجَعَلۡنَا لَهُۥ نُورٗا يَمۡشِي بِهِۦ فِي ٱلنَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُۥ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ لَيۡسَ بِخَارِجٖ مِّنۡهَاۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡكَٰفِرِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٢٢ ﴾[الأنعام:۱۲۲].
«آیا برابرند دو فردی که یکی در تاریکی و ظلمت گمراهی بسر میبرد و نمیتواند از آن خارج شود، با کسی که او را کلام حیاتبخش وحی زنده کردیم و به او نوری دادیم که با آن راه خویش را در میان مردم بیابد، اینچنین اعمال کافران را برایشان زینت میدهیم».
پس بار دیگر تاکید میکنم که اگر مسلمین بخواهند بپا خیزند تا عظمت و اقتدار پیشین خود را باز یابند و باز هم امت واحدی باشند، باید سرشت و حقیقت دین خود را بخوبی درک کنند، زنجیرهای تعلقات دنیوی را بگسلند و مرگ نزد آنان کریه و هولناک نباشد بلکه با آن مانوس باشند و بالاخره هدف و مقصود از خلقت خویش را دریابند.
اما تا اینجا بحث بر سر این بود که چگونه باید بود، حال سؤال این است که راه رسیدن به این مطلوب چیست؟ سرآغاز اصلاح نظام اجتماعی چیست؟ چه کسانی مهمترین و حساسترین نقش را در این میان به عهده دارند، جایگاه والدین، مربیان، شخصیتهای اصلاحگر و سایر افراد جامعه در این میان کجاست؟
در تمامی این سؤالها دو نکته بچشم میخورد: اول راه این تغییر و دوّم مقصد و نهایتی که میخواهیم به آن برسیم. برای کسانی که اهمیت این موضوع را درک کردهاند و در این راه میخواهند گام بردارند، تلاش و توان خود را بکار گیرند تا مرداب گندیده انحطاط اخلاقی جوامع امروز را به گلستانی زیبا برای حیاتی ارزشمند تبدیل کنند.
اما نهایت و مقصدی که دستاندرکاران تربیت و پرورش باید نیروهایشان را در جهت آن بسیج کرده و تمامی سعی خویش را بکار گیرند، همان نظام اجتماعی مطلوب است. ایجاد امتی پایدار و استوار در اعتقاد و ایمان و آراسته به ارزشهای اخلاقی، پیشتاز در علم، سالم و با نشاط و با اعتماد به نفس، که فقط در اینصورت میتوانند به یکپارچگی دیرین خویش باز گردند و مجد و عظمت پیشین خود را بار دیگر تجربه کنند.
امّا معیار ما برای طی طریق چیست؟ از چه ابزاری باید استفاده کنیم؟ و مراحلی را که باید بگذرانیم تا به مقصد برسیم کدامست؟ شاید بتوان تمامی جوابها را در یک کلمه خلاصه کرد و آن کلمه «تربیت» است.
تربیت یا پرورش مفهومی وسیع است و مصادیق متعددی دارد و حوزۀ تحقق آن بسیار گسترده است، تربیت میتواند در رابطه با فرد، خانواده یا نظام اجتماعی یا حتی کل جامعۀ انسانی مطرح شود و هر دسته از گروههای نامبرده نیز تقسیمات و طبقهبندی خاص خود را دارند، بهرحال مقصود ایجاد امتی نمونه و جامعهای ایدهآل است.
تربیت فرزندان در سایه نظام خانوادگی جزو بخشهائی از تربیت فرد محسوب میگردد که براساس آن انسانی شایسته و مفید برای زندگی در جامعه شکل میگیرد، چنین انسانی تکالیف محوله را به خوبی بانجام میرساند و مسؤولیت خویش را به نحو احسن ادا میکند.
کتاب حاضر، کوششی در جهت بیان راه و روش جامع و صحیح تربیت فرزندان در اسلام است.
و چنانچه خوانندۀ گرامی موفق به مطالعۀ آن شود در مییابد که قوانین و نظام تربیتاسلامی بسیار دقیق و حساب شده است، راهی است که به سبب آن تکامل و تعالی انسان در دین و دنیا تحصیل خواهد شد، و معلوم میگردد که اسلام در این باره شیوهای منحصر بفرد و اختصاصی دارد و اگر دستاندرکاران پرورش و تربیتانسانی آن را بکار بندند، خوشبختی، امنیت و پیشرفت را برای مردم خود تضمین کرده و هرج و مرج و تبهکاری و ناامنی را از جامعۀ خود میزدایند. آنگاه همگان خواهند فهمید که اسلام دین زندگی است، سرشار از آگاهی بوده و پیشتاز اصلاح و پرورش انسانی است و اگر جامعۀ بشری به دستوراتش عمل کند و دولتها برمبنای اصول و قوانین آن برنامهریزی و حرکت کنند و جوامع از چشمۀ جوشان آن سیراب شوند، صلح و آرامش سراسر گیتی را فرا میگیرد و مردم در زیر سایه درخت تنومند اسلام، معنا و لذت خوشبختی را درک خواهند کرد.
این اعجاز به دلیل آن است که اسلام دین خالق هستی است و رسالت کسی است که تا ابد مایه افتخار و سربلندی بشر خواهد بود و همانا او «محمدبن عبدالله ج» است و همچنین قواعد شامل و کاملی است که پروردگار انسان آن را برای نیل به سرچشمه حقیقت به جانب ما فرستاده است.
نکتهای که مرا به تالیف این کتاب واداشت، عدم وجود نوشتهای در زمینۀ تربیت وپرورش فرزندان در بین کتب اسلامی بود، یا حداقل اینجانب با وجود جستوجو در این مورد به آن دست نیافتهام، منظورم کتابی است که در زمینههای مختلف تربیت فرزند از ولادت تا رسیدن به سن تکلیف در فصولی مستقل و مجزا بحث کند.
البته باستثناء کتابی از «ابنالقیم الجوزیه»: به نام «تحفة المودود فی أحكام المولود» که دربارۀ نوزاد و احکام مربوط به آن است که از آن در نگارش فصل سوم و موضوعات بعد از آن در جلد اول، بهرۀ بسیار گرفتم.
از خداوند سبحان تمنا دارم که بالاترین پاداشها و نیکوترین اجر را به او عطا کند و در جهان آخرت او را در مقامی والا قرار دهد.
کتاب حاضر نتیجۀ تلاشی فراوان همراه با جستجوئی طولانی در بهرهگیری از مراجع و منابع مهم در تربیت فرزند است که شامل تمامی ادوار آن تا رسیدن به سن تکلیف میباشد که امید است برای دست اندرکاران مفید واقع شود.
و شکر خدای را به جا میآورم که در این زمینه تا حدودی موفق بودهام، اما مدعی نیستم که این تالیف خالی از نقص و اشکال است و یا کاملترین صورت ممکن است.
امیدوارم به کمک و فضل الهی این آغاز مشوق و محرکی برای محققان و اندیشمندان مسلمان باشد تا قلم برگیرند و در این زمینه کتابهای کامل و فراگیر تالیف نمایند و با شیوهای تحلیلی و مستدل وسیلهها و اهداف تربیت اسلامی را بررسی کنند که پس از مدت کوتاهی کتابهای تربیتی مختلفی در دسترس قرار گیرد، تا برای علاقمندان قابل استفاده باشد. خصوصا پدران و مادران دلسوزی که به امر پرورش شخصیت روحی، اخلاقی و فکری فرزندان خود اهمیت میدهند. زمانی که این تلاشها نتیجه بدهد و فرزندی شایسته، آنچنان که اسلامی میگویند، تحویل جامعه خویش بدهیم، خواهیم دید که نسل پرورش یافته چگونه مدارج ترقی و پیشرفت را طی میکند و راه رسیدن به مدینۀ فاضلهای را که همیشه آرزوی بشریت بوده است به مردم مینمایاند.
این کتاب شامل ۳ بخش است، هر بخش چندین فصل دارد و هر فصل شامل موضوعات مستقلی به شرح زیر است:
بخش اول: که شامل چهار فصل میباشد.
فصل اول: ازدواج نمونه و رابطۀ آن با تربیت.
فصل دوم: محبت ذاتی فرزند.
فصل سوم: احکام عمومی راجع به نوزاد که شامل چهار مبحث است:
۱- آنچه والدین در هنگام تولد نوزاد انجام میدهند.
۲- نامگذاری نوزاد و احکام آن.
۳- احکام عقیقۀ نوزاد.
۴- ختنه و احکام آن.
فصل چهارم: عوامل انحراف فرزندان و راههای درمان آن.
بخش دوم: بحث واحدی است که دربارۀ مهمترین مسؤولیتهای تربیتی والدین و مربیان در قبال فرزندان میباشد که شامل هفت فصل میباشد.
فصل اول: مسؤولیت تربیت ایمانی.
فصل دوم: مسؤولیت تربیت رفتاری.
فصل سوم: مسؤولیت تربیت جسمی.
فصل چهارم: مسؤولیت تربیت فکری.
فصل پنجم: مسؤولیت تربیت روحی.
فصل ششم: مسؤولیت تربیت اجتماعی.
فصل هفتم: مسؤولیت تربیت جنسی.
بخش سوم: که سه فصل است
فصل اول: عوامل مؤثر تربیتی.
فصل دوم: قواعد اساسی در تربیت فرزند.
فصل سوم: نقطه نظرها و پیشنهادات ضروری تربیتی.
آنچه تقدیم شد، عناوین بخشهای سهگانه و فصول مربوط به آن بود. هر فصل حاوی مطالبی مهم و مفید در رابطه با موضوع است، موضوعی که هدفش ارائه راه پرورش فرزندی شایسته برای جامعه و سربازی نیرومند برای اسلام و شخصیتی ارجمند که فضائل اخلاقی مانند بزرگواری، ایثار و گذشت را در خود جمع کرده است، میباشد.
در خاتمه از خداوند سبحان تقاضا میکنم که نیتم را در جهت برآوردن رضایتش خالص گرداند و آن را به توشهای برای قیامتم بدل کند، روزی که تمامی اعمال انسانها در پیشگاهش عرضه میگردد.
از اعماق قلبم و با تمامی وجود از پروردگارم تقاضا میکنم که این نوشتار وسیلهای نافع و پرتو نوری برای کسانی باشد که میخواهند حیاتی ارزشمند داشته باشند و در راه هدایت و صراط مستقیم گام بردارند.
مولف
«عبدالله ناصح علوان»